معرفی آلبوم موسیقی گاه و بی گاه

معرفی آلبوم موسیقی گاه و بی گاه

آلبوم موسیقی گاه و بی گاه

اگر گوش شما با صدای سنتور انس و الفت ندارد توصیه می کنم که این اثر را گوش نکنید چون احتمالا هیچ لذتی از گوش کردن به این نوع خاص از موسیقی نمی برید .

آلبوم موسیقی گاه و بی گاه کاملا در اختیار حس نوازنده در همان لحظه است .

آلبوم موسیقی گاه و بی گاه با فضایی آرام و کمی راز آلود آغاز می شود . صدای تمبک هم بعد از حدود یک دقیقه به صدای سنتور اضافه می شود . ولی هیچ کدام از این دو ساز کارکرد سنتی خود را ندارند . صدای تمبک در این اثر شما را به اعماق یک جنگل با درختان زیاد می برد . برادران مرتضوی هنرمندانه فضایی را خلق می کنند که تا به حال مثل آن را ندیده اید . اوج و فرودهای سریع و ریتمهای نا متعارف از دیگر ویژگیهای این اثر است . استفاده زیاد از سیم های زرد ِ پشت خرک که امری نامتعارف است در ایجاد فضایی جدید موثر است . پس از ده دقیقه از حال و هوای طبیعت کمی فاصله می گیریم و وارد فضای جدیدی می شویم . نوازنده با الهام از ردیف موسیقی سنتی ، حس و حال خود در لحظه را در قالب جملات موسیقایی بسیار زیبا می ریزد و یک موسیقی ناب را تحویل شنونده می دهد . در این اثر همه چیز به شدت تحت تاثیر(( لحظه)) است و حس و حال نوازنده است که تعیین می کند که در لحظه چه نتی باید نواخته شود . از دقیقه بیستم تا آخر بخش اول هم یک ملودی زیبا نواخته می شود که شاید حسن ختام زیبایی باشد برای قسمت اول آلبوم موسیقی گاه و بی گاه . اگر یکی دو بار این قسمت آخر را گوش کنید می توانید همراه با موسیقی به خلسه ای عمیق فرو روید .

روی دوم این اثر تک نوازی سنتور است و ادامه همان حس و حال روی الف …

خود نوازنده درباره این اثر می گوید : ((در آلبوم موسیقی گاه و بی گاه هیچ فضا و رنگی مطلق فرض نشده است . از چیدن ملودی ها به نحوی که زیباتر جلوه کنند پرهیز دارم . تضاد بین ردیف زدن و نزدن ، در خدمت ضرباهنگ بودن یا نبودن ، سکوت کردن و نکردن … در عین حال وحدتی را در من تداعی می کند که می توان لحظات را به کمک آن تفسیر کرد . آنچه شنیده می شود حاصل حسی در لحظه است که مختصات زمانی و مکانی خاص همان لحظه را تصویر می کند . به نظر من زیبایی ناب یک لحظه را نمی توان فقط در چارچوبی ردیف گونه بیان کرد . ردیف یک عادت است ، عادتی گاه لذت بخش ، اما زیبایی فقط لذت است . سعی داشتم زیبایی را در واژه های جدید جستجو کنم .

 

با نیک اندیشان همراه باشید.

نوشته شده توسط حمید

 

شعر این همه شتاب

شعر این همه شتاب

مفهوم هجده

شعر نو

این همه شتاب

در سرزمین سکون

برای ایستادن ابدی

در انتهای صف انتظار؟

خستگی جاودانه ی درخت

با آن همه رویش بهاری

چیزی نیفزود به تجربه ی آدمی.

این همه شتاب

در سرزمین مخطط

برای رسیدن به خط تیره ی دومی

که اولینش

با نخستین فریاد آدمی کشیده شده است؟

بر می خیزم

و از دو خط تیره حصارم

دو چوب زیر بغل می سازم

و نقطه های تمام جمله های کتاب را

به دور می ریزم

چون قلوه سنگهای زائد ارتباط

از متن سطور خاک.

شاعر : غلامحسین نصیری پور

سایت نیک اندیشان

نوشته شده توسط الهام

شعر زیبای جهان آبی آبی

شعر زیبای جهان آبی آبی

 (جهان آبی آبی )

Blue Water World

Blue Water World
Oceans and Oceans
Rain that falls like love as a gift from the sky

Blue Water World
Rivers and Streams
Like wishes and dreams that will come true by and by
On our beautiful, beautiful, beautiful blue water world

Oh we have come from everywhere
Together here as one
All children of the Universe
Each bright and shining sun

To gather on a journey
Hand and hand
Side by side
We are a promise for the future
And we cannot be denied
We will not be denied

To somehow make a difference
To find a better way
We give ourselves completely
To each bright and shining day

Tomorrow will not wait for us
And yesterday is gone
Today is turning into dust
And we are coming home
Yes we are coming home

To a blue water world
Of oceans and oceans
Rain that falls like love as a gift from the sky
Blue Water World
Of rivers and streams
Like wishes and dreams that will come true by and by

And in all that we may say
In all that we will do
The gift that was given to us is given to you

A beautiful, beautiful, beautiful blue water world
A beautiful, beautiful, beautiful blue water world
A beautiful, beautiful, beautiful blue water world
A beautiful, beautiful, beautiful blue water world

============================================

  • شعر جهان آبی آبی
  • برگرفته از تارنمای john-denver
  • -Written by John Denver
    At the Grand Wailea, 1997

============================================

نوشته شده توسط بردیا
شعر دوشیزگان تگرگ

شعر دوشیزگان تگرگ

شعر دوشیزه گان تگرگ (اندیشه)

 

دوشیزه گان تگرگ

در کناره

در کارِ گرد آوردن نمک اند.

آنان، از آن سان خمیده پشت

قادر به رؤیت دریا نیستند.

زورقی با بادبان سپید

از پهنه ی دریا به جانب ایشان اشارتی می کند.

دوشیزگان

او را نمی بینند

و زورق

از اندوه

به تیره گی در می نشیند.

============================================

شعر دوشیزه گان تگرگ برگرفته از کتاب : گزیده یی از اشعار شاعران بزرگ جهان

از احمد شاملو

ناشر: موسسه انتشارات نگاه

============================================

بر اساس باور و اندیشه ام برداشتم از این شعر (هست) این گونه است.

در شعر دوشیزه گان تگرگ، دوشیزه انسانی است که هنوز اندیشه اش به چالش یک اندیشه دیگر در نیامده است. و ذهنش هنوز دست نخورده و باکره و خویشتن خویشش نیز ناورزیده و ناآزموده مانده است.

در شعر دوشیزه گان تگرگ می خوانیم که این دوشیزه گان از برای پرداختن به کار روزانه و خم شدن پشت شان به سوی زمین و کناره دریا، توانا به دیدن دریای آزاد و رها(اندیشه کردن و ورزیده شدن) نیستند. قایقی از دوردست با بادبان سپیدش از دوردست در دریای اندیشه به آنان نشانه ای برای اندیشیدن و شنا کردن و ورزیده شدن می دهد. و این دوشیزگان ناآگاه، این نشانه را نیز نمی بینند و در تاریکی نادانی و ناآگاهی خودشان غرق می شوند و آن قایقران و قایقش نیز از اندوه منفعل ماندن آنان تا امید دیگری برای برافراشتن بادبان سپید دیگری برای آن دوشیزه گان و دیده شدن، به تیره گی در می نشیند.

بردیا گوران

سایت نیک اندیشان

نوشته شده توسط بردیا

 

کتاب رمادی نوشته آرش جواهری

کتاب رمادی نوشته آرش جواهری

کتاب رمادی نوشته (( آرش جواهری )) از آن کتاب هایی است که از همان سطر اول که شروع به خواندن می کنی ، دوست داری تا آخرش را بخوانی .کتاب رمادی از ۳۶ بخش که هر بخش یک(( دهلیز ))  نام دارد تشکیل شده است و دهلیزها بصورت نامرتب در کتاب قرار دارند . هر دهلیز، متنی کوتاه و درنهایت سه چهار صفحه ای دارد. این ویژگی ها  دست خواننده را برای اینکه هر وقت دوست داشت و از هر جا که می خواست بخواند باز می گذارد .

متن کتاب ، ما را به یاد نوشته های سده ی ِ چهار و پنج هجری می اندازد . نویسنده به عمد از اسمهایی خاص استفاده کرده است . مثلا به جای پادشاه ( رییس مملکت ) از کلمه ((سالار)) استفاده کرده . همچنین برای قدیمی کردن متن از کلماتی قدیمی استفاده کرده است که در جهت فضاسازی بهتر داستان است.

کتاب رمادی شرح حال خواب غفلت مملکت خود ما است . رمادی با زبان مخصوص خود پرده از نا آگاهی ها ، تعصبات ، سنتهای کهنه ، ظلم و ستم حاکمان بر مردم و نادانی و نا آگاهی همان مردم  ، خودخواهی ها و تن پروری ها و  …. پرده بر می دارد . رمادی آیینه تمام نمای جامعه و روزگار ما است که با زبانی ویژه برای در امان ماندن از سانسور نوشته شده است .

 

((کتاب رمادی در کتابخانه باشگاه نیک اندیشان موجود است))

 

قسمتهایی ازکتاب رمادی را با هم می خوانیم

 

* و می گفت ” همیشه بگویید شاید ، شاید که خطا کرده باشید . وبدانید ما تنها دانای ِ نادانی ِ خویشیم . همچنانی که تنها کفش شمار سوراخهای جوراب را می داند. ”

 

* بیچاره ملتی که تاریخش را با شرم بازگو می کند. و بی چاره تر ملتی که به حسرت ! … و دریغ که ما بی چاره ترینیم .

 

* پدرم سینه ی  ِ استخوانی اش را پیش می دهد و باد در غبغب ِ چروکیده اش می افکند که ((من در عهد ِ هفت سالار ، به زندان زیسته ام و دانسته ام که تاریخ  ِ راستین رمادی را تنها به دیوار سردابه های برج می نویسند و بر تخته ی  ِ زنجیر ِ دوستاق خانه ها …

احمق مردا که دل در این جهان بندد … احمق مردا…

توضیح :   دوستاق خانه = زندان

 

* در کتاب (( تواریخ ِ سالاریه )) در حدیث فتنه ی ِ منادیان آمده است که “آنان فرقه ای بودند از ابالهه ی ِ زمانه که می خواستند آدمیان در همه چیز یکسان و برابر باشند حتی در طول ِ قضیب و شمار ِ دندان هاشان . و بدیهی است که این امری است محال و ناممکن”…

توضیح :   ابالهه = جمع مکسر ابله ،   قضیب = شمشیر

 

در کتاب ((تواریخ سالاریه)) حدیث ِ حکیمی را خواندم که اختراعات شگرف داشت و صناعات غریب . گاه چرخی می ساخت که با وزش باد ، آب از چاه برمی کشید. و گاه تقویمی می نگاشت روز شمار ، که در آن تا هفت سال ِ پسین احوال  ِ ابر و آفتاب و باران و خشکی  ِ ایام معین بود . نوبتی سالار با او فرموده بود که ” ما را شربتی بساز تا به هر که خورانیم دروغ نتواند گفت و ما بدان از احوال ِ راستین چاکران و وزیران و قراولان و متعگان ِ خویش آگاه شویم ” . حکیم گفته بود ” این از یک سو فتنه ای عظیم است و من از خون همه جهانیان بیزارم . و از دیگر سو ، خود ممکن نباشد که دروغ در ذات ِ آدمی چون بوی ِ لاش ، در سرگین ، نهان است و به هیچ حال تفکیک نتوان کرد. اما اگر مرا یاری دهی ، ارابه ای بسازم سرپوشیده و آهنین زره که چون دو حمال ِ ستبر بازو کوکش کنند ، هفت پرتابه راه سپارد و آن گاه میان سپاه دشمنان درهاش بگشاید و از هر در ، زنبورکی سربرآرد و هر زنبورک بی هیچ توپچی و سنبه زنی ، هفت نوبت شلیک کند و باز به محل نخستین بر آید و این سلاحی است گزاف تورا ، تا با دشمنانت بدان جنگ آوری . و سالار گفته بود که ” ما تنها با رعیت ِ خویش سر ِ جنگ داریم و آنان را نیز همین یک توپ گور که کافی است…

توضیح :          متعگان = همسران            سرگین = مدفوع حیوانات

 

* در کتاب ((تواریخ سالاریه)) حدیث منجّمی است علامه که نام هزار ستاره را می دانست . و از اسلوب استنباط ِ خفایا آگاه بود . و کتابی نوشته بود در قانون ِ استخراج ِ احکام ِ بروج ِ آسمانی و در آن به مکاشفه ی ِ بُعد ِ پنجم که همانا مرگ باشد ، دست یازیده بود . و آزمون های بسیار کرده بود .و بارها و بارها مردگان و زندگان و خفتگان و بیداران را وزن کرده بود تا بلکه میزان ثقل روح را بیابد . در حکایت است که روزی سالار از   او خواسته بود تا گاه شماری بنگارد که در آن هر ماه چهل روز به درازا کشد ” باشد تا ماهیانه ی  ِ دبیران و کاتبان و جارو کشان و مواجب بگیران ِ خویش را دیرتر بپردازیم ” . وباز امر کرده بود تا در آن ، هر سال به هفتاد روز سر آید ” باشد تا خراج اصناف و صیادان و سمّاکان و رعیت خویش زودتر بستانیم . اما منجم پیر اکراه کرده بود که ” تقویم بر نظم روز گار استوار کنند ، نه روزگار بر حسب ِ تقویم ” . پس سالار فرموده بود که کتاب ِ رسالاتش را چندان بر سر فرو کوبند تا کور شود . گویند کسی از او پرسید ” چرا در درمان چشمانت نمی کوشی؟ ” گفت :” آن قدر دنیا را دیده ام که ملولم ” . پس وصیت کرده بود تا بر گورش بنویسند ” در اینجا نادانی خفته است که اگر خطایای بسیار کرد بر او ببخشایید که این نخستین بار بود که می زیست ” .

توضیح :   سماکان = ( به فتح سین و تشدید میم ) ماهی فروش

 

* در کتاب (( تواریخ سالاریه )) کوتاه ترین حدیث ، حدیث ِ سالاری است شکمباره . که ستبر گردن بود و تنگ خرَد . و چندان فربه که به پیراهنی نمی گنجید . و میر ِ وزیرانش همواره در رتق و فتق امور ِ مطبخیان بود . آورده اند که چون درگذشت ، در رثایش شاعری گفت ” آمد و … خورد و … مُرد… ”

 

* هیهات هستی ،که هزار توی ِ وهم انگیزی است . لبریز از دهلیزهای همهمه . ودخمه های پر واهمه . از بن بستی به بن بستی . در تردّد و تردید . پیچاپیچ . و هیچاهیچ

 

کنار حوض ِ بی آب ِ سنگی  ِ میدان گاه در گرماگرم تابستان گنجشککی پرّان پرّان کلافه ی ِ کور نخی را به منقار می کشید . من بودم من ، با کلاف  ِ در هم ِ اندیشه هام ؛ بی حاصل و پا در گل ، من !

 

گور و کفن ؟… نه ! چون مُردم ، دوست دارم مرا جلد بگیرید . شاید آرام بگیرم ، شاید …

 

* می گفت ” هیچ عهدی تلخ تر از عهد سالاری نیست که وعده های شیرین می دهد ”

 

* می گفت ” عشق یگانه مرضی است که از چشم و نگاه واگیره دارد ”

 

* می گفت : ” فرزانگان ما قد قد ِ بسیار می کنند ، اما دریغ ، تخمی نمی گذارند ”

سایت نیک اندیشان

 

نوشته شده توسط حمید
دگرگونی دینی همگانی در هند

دگرگونی دینی همگانی در هند

دگرگونی دینی دسته جمعی در هند
دهها هزار هندو از طبقه بسیار پایین موسم به “دالیت” در یک گردهمایی در هند و در یک مراسم همگانی دین خود را عوض کرده و بودایی و یا مسیحی شده اند.

این گردهمایی برای دگرگونی دینی در شهر مرکزی ناگپور بخشی از اعتراض بسیاری از “دالیت”هاست علیه آنچه که آنرا بی عدالتی سیستم طبقاتی هندویسم موسوم به “کاست” خوانده اند.

به گفته بسیاری از دالیتها، آنها با دگرگونی دینی می توانند از تعصبات و تبعیضاتی که می گویند بطور معمول در زندگی روزمره با آنها روبرو هستند، بدور باشند.

این تجمع در پنجاهمین سالگرد تغییر دین یک محقق دالیت به نام “بیمرائو رامجی آمبدکار”، به بودئیسم، برگزار شده است.

آقای آمبدکار اولین فرد مشهور دالیتها بود که هندوهای طبقه پایین را تشویق به تغییر دین کرد.

تجمعاتی از این دست برای تغییر دین در این ماه (اکتبر) در بسیاری دیگر از نقاط هند برگزار می شود.

بسیاری از ایالات هند که در آنها حزب هندو گرای بی جی پی در قدرت است با تصویب قانونی تغییر دین بصورت جمعی را، با مشکلات قانونی روبرو کرده اند.

بر اساس گزارشها در مراسم انجام شده در ناگپور بیش از ۵۰۰ نفر مسیحی و بیش از هزار نفر بودایی شدند.

سایت نیک اندیشان

============================================

============================================

نوشته شده توسط بردیا

يادآوري اهداف و روش هاي گروه نيك انديشان 2

یادآوری اهداف و روش های گروه نیک اندیشان ۲

در ادامه اشاره به هدف گروه یعنی ارتقا خود لازم می بینم که  یادآوری کنم که یکی از روش های ارتقا خود هوشیار بودن به لغات مورد استفاده در سخنان و نوشته هایمان است. هوشیاری به این که هر لغتی چه بار انرژی را در بر دارد. لغات منفی از جمله لغاتی است که ما می توانیم از سخنانمان پاک کنیم و یا لغاتی که معنای پیش پا افتاده و کوچه بازاری دارند را با لغات فرهیخته جایگزین کنیم. به طور نمونه به جای استفاده از فعل ” گیر دادن” به عنوان یک فعل کوچه بازاری می توان از “خرده گرفتن” بهره جست و از لغت های منفی که  نازیبایی ها  را یادآوری می کند می توان استفاده نکرد؛ همچون فعل “خسته نباشید” که خستگی را یادآوری می کند می توان ” شاد باشید” به کار برد.

در فرهنگ ما معمولا از افعال منفی برای برقراری ارتباط استفاده می شده ، همچون ” سخت نگیر” که به جای آن در فرهنگ انگلیسی از it easy Take ”  یعنی  ” آسان بگیر”  که فعل مثبت دارد و “خسته نباشید” که به جای آن در فرهنگ انگلیسی از”Well done” معادل “عالی بود”  استفاده می شود.

همچنین پیشنهاد می شود بهتر است از لغات و صفاتی که بار معنایی منفی کمتری دارند استفاده شود به طور نمونه به جای لغت “زشت” که در برخی موارد ممکن است با لحن تاکیدی بسیار منفی به کار برده شود می توان لغت “نازیبا” را بکار گرفت.

با اندیشه مثبت و سخن گفتن مثبت ذهن خود را به سوی مثبت اندیشی هدایت کنیم تا اعمال ما نیز به کردار مثبت هدایت شود.

شاد باشید

 

نویسنده : سینا 

تصور كن از جان لنون از پايه گذاران گروه موسيقي بيتل ها

تصور کن از جان لنون از پایه گذاران گروه موسیقی بیتل ها

تصور کن

تصور کن هیچ بهشتی در کار نیست
آسان است اگر تلاش کنی
و هیچ جهنمی در زیر پایمان نیست
بر بالای سرمان تنها آسمان است
تصور کن همه انسان‌ها
برای امروز زندگی می‌کنند …

تصور کن هیچ کشوری نیست [مرزها از بین رفته‌اند]
تصورش سخت نیست
هیچ بهانه‌ای برای کشتن یا مردن در راهش نیست
چنان که مذهبی وجود ندارد
تصور کن همه انسان‌ها در صلح زندگی می‌کنند

شاید بگویی من رؤیا می‌بینم
اما من تنها نیستم
من امیددار روزی هستم که تو به ما بپیوندی
و جهان یکی شود

تصور کن مالکیتی وجود ندارد
تعجب می‌کنم اگر بتوانی
نیازی به حرص یا گرسنگی نیست؛
برادری بشر.
تصور کن همه مردم
زمین را با یکدیگر قسمت می‌کنند …

شاید بگویی من رؤیا می‌بینم
اما من تنها نیستم
من امیددار روزی هستم که تو به ما بپیوندی
و جهان یکی شود

پنجشنبه هشتم دسامبر، بیست و پنجمین سالگرد کشته شدن جان لنون، خواننده، آهنگساز بریتانیایی و از پایه گذاران گروه موسیقی بیتل ها است که توسط مارک چپمن یک بیمار روانی در نیویورک در ۴۰ سالگی به قتل رسید.

جان وینستون لنون ۹ اکتبر ۱۹۴۰ در لیورپول انگاستان به دنیا آمد و در پانزده سالگی گروه موسیقی راک اند رول ‘معدنچیان’ را پایه گذاشت که دو سال بعد پل مک کارتنی و سال پس از آن جورج هریسون نیز به او پیوستند.

‘معدنچیان’ پس از چندی به ‘بیتل های (سوسکهای)’ نقره ای تبدیل شد که مدتی بعد به ‘بیتل ها’ تغییر نام داد. استیوارت ساتکلیف (وسط) عضو دیگر این گروه بود که در سال ۱۹۶۱ گروه را ترک گفت.

در سال ۱۹۶۲ ‘بیتل ها’ شکل اصلی خود را پیدا کرد. جان لنون، پل مک کارتنی، رینگو استار و جورج هریسون اعضای این گروه بزودی تبدیل به ستاره های موسیقی راک و پاپ بریتانیا تبدیل شدند.

شهرت بیتل ها با حضورشان در یک شوی تلویزیونی آمریکایی به سال ۱۹۶۴ از مرزهای بریتانیا فراتر رفت و نام بیتل ها به عنوان یکی از مشهورترین گروه های موسیقی جهان بر سر زبان ها افتاد.

در سال ۱۹۶۲ جان لنون با سینتیا پاول، هم مدرسه ای اش ازدواج کرد. حاصل این ازدواج که شش سال بعد به جدایی انجامید، پسری به نام جولیان است.

پس از گذشت چندی اعضای بیتل ها علاوه بر همکاری در گروه، به صورت انفرادی نیز موسیقی اجرا می کردند.

لنون در سال ۱۹۶۸ آلبومی با عنوان ‘دو باکره’ با همکاری یوکو اونو، معشوقه اش منتشر کرد. فعالیت رادیکال سیاسی و ضد جنگ آنها، شهرت مضاعفی را برای این زوج در پی داشت. ترانه معروف ‘تصور کن’ محصول همین سالهاست.

بالا گرفتن تنش میان لنون (چپ) و مک کارتنی دو عضو اصلی بیتل ها که بیشتر آهنگهای این گروه ساخته آنهاست، منجر به پاشیدن گروه از هم در سال ۱۹۷۰ شد.

لنون در سال ۱۹۸۰ کمی پیش از مرگش آلبوم ‘فانتزی مضاعف’ را پس از پنج سال دوری از دنیای موسیقی منتشر کرد که در سراسر دنیا در صدر پرفروشترین آلبوم ها جای گرفت.

============================================

  • هستیار: جان لنون

 

============================================

( نویسنده : بردیا )

كاشفان فروتن شوكران

کاشفان فروتن شوکران

کاشفان چشمه

کاشفان فروتن شوکران

جویندگان شادی

در مجری آتش فشان ها

شعبده بازان لبخند

در شب کلاه درد

با جا پایی ژرف تر از شادی

در گذرگاه پرندگان

**

در برابر تندر می ایستند

خانه را روشن می کنند

و می میرند

(احمد شاملو)

*******************************************************

در این وانفسای زندگی آیا حاضرید چنین کنید ؟

در برابر تندر ایستادن

خانه را روشن کردن

و مردن…؟

نویسنده : حمید 

يادآوری اهداف و روش های گروه نيک انديشان

یادآوری اهداف و روش های گروه نیک اندیشان

سعی دارم که برخی از اهداف گروه رو در مقاطع مختلف یادآوری کنم.

اگر به یاد داشته باشیم هدف اساسی گروه ارتقا خود است .  

در مسیر خود سازی  و ارتقا خود و تمرین برای بهتر شدن ، یکی از روش ها کاستن اشکالات ذهنی خود است. هر اشکال ذهنی دلیل منحصر به خود را دارد که لازم است شناسایی شود.

چرا غیبت کردن و مسخره کردن در ذهن ما به یک وسیله عادی بدل شده و کمتر توجه داریم که این یک اشکال ذهنی بزرگ است.

در اکثر موارد غیبت کردن یا بدگویی در مورد شخصی و یا مسخره کردن او در حضورش ناشی از احساس حقارت خود است.

سعی در افزایش اعتماد به نفس و ارتقا منش خود در کاهش بدگویی و مسخره کردن مؤثر خواهد بود.

دلایل متفاوت دیگری نیز ممکن است موجود باشد اما خود شخص موظف به شناسایی آنهاست.

گروه این امکان و فرصت را به ما می دهد که اشکالات ذهنی خود را شناسایی کرده و  در جهت رفع آنها تلاش کنیم و از دیگر دوستان در این مسیر همراهی بطلبیم.

پس مواردی از اهداف مهم گروه نیک اندیشان به روشنی

– کاهش غیبت کردن و بدگویی

– کاهش مسخره کردن ( با هم بخندیم به هم نخندیم)

– افزایش اعتماد به نفس

– ارتقا منش

در تک تک افراد خواهد بود که به انجام رساندن  آن به توسط حمایت همدیگر میسر می شود.

به طور نمونه  موردی را مطرح می کنم؛

در یکی از نشست ها یکی از همراهان ، کتاب ” آیین سخنرانی ” را معرفی کرد واز همراهان دیگر در مورد استرس و اضطراب سخنرانی سوال کرد که اکثر دوستان در مورد سخنرانی اول خود اذعان داشتند که استرس واضطراب فراوانی داشته اند. در ادامه صحبت  موضوعی که به آن اشاره نشد  حمایت دوستان در هنگام سخنرانی است. هنگامی که دوستان خود ما در هنگام سخنرانی در بین جمع نشسته اند و به جای همراهی به دنبال یافتن عیب های ما هستند و به ما به همراه بقیه می خندند یا ما این تصور را داریم، استرس فراوان خواهد بود.

روش صحیح این است که قبل از سخنرانی دوستمان را حمایت کنیم و به او اطمینان دهیم که از عهده این کار بر خواهد آمد و به او اطمینان دهیم که ما در بین جمع نشسته ایم و از او حمایت خواهیم کرد. این روش، اعتماد به نفس او را در مراحل اول بالا نگه می دارد تا  شروع به خوبی انجام گیرد که ادامه آسان خواهد بود و همراهان و حمایت کنندگان با نگاه خود او را حمایت خواهند کرد حتی اگر او اشتباه کند. در ایران این روش بین دختران بیشتر رعایت می شود تا پسران.

در مرام گروه نیک اندیشان به این مورد اشاره شده است که  تبادل نظر در یک جمع بدون تنش صورت خواهد گرفت. اما این جمع بدون تنش چگونه ایجاد می شود؟ حمایت همدیگر و جلب اعتماد همدیگر می تواند این جمع بدون تنش را ایجاد کند. حمایت ، یعنی غیبت نکردن ، یعنی مسخره نکردن ، یعنی با اشاره سر و دست جلب اعتماد کردن و نشان دادن حمایت خود با همراهی و گفتن سخن های همراهی کننده به طور نمونه من به شما گوش می کنم که بعضی از همراهان به کار می برند.

در نوشته های بعد به موارد دیگری اشاره خواهم کرد. امید که جمع بدون تنش را ایجاد کنیم تا به روش های دیگر بهتر بپردازیم.

  نویسنده : سینا