Motivation

داستانی برای هدف و انگیره

یک داستان واقعی تعریف کنم شاید انگیزه پیدا کردید

قبل از انقلاب که خوانندگان خانم در تلویزیون برنامه داشتند، یک نفر از روستا از یکی از خواننده های خانم در تلویزیون خوشش می آید

این یک نفر تصمیم می گیرد که از روستایشان بیاید تهران و یک شب با این خانم خواننده باشد

ایشان از روستایشان یک آشنایی در تهران داشته اند از طریق این آشنا می توانند ارتباطاتی پیدا کنند و به آن خانم خواننده پیغام بفرستند

پاسخ خانم خواننده مشخص است، نه

بعد از اصرار و پیغام، خانم خواننده پیغام می فرستد قبول است و ۷ هزار تومان طلب می کند

این روستایی زاده ۱۰۰ تومان در جیب نداشته

تصمیمش را می گیرد بر می گردد روستا و بر روی زمین های سیب زمینی کار می کند

بعد از ۶ ماه ۷ هزار تومان را جمع می کند و به تهران می رود

حدس شما برای ادامه داستان چیست؟

شخصیت این فرد را بررسی کنیم، هدف و انگیزه فرد را بررسی کنیم

بسیاری از افراد گاهی هنگامی که با این موضوع روبرو می شوند افسردگی می گیرند

یک نفر چند سال پیش در یکی از شهرهای ایران با تماشای دختری در سریال کره ای خودکشی کرد

اما شخصیت داستان ما تصمیمی می گیرد

بعد که پای تصمیم او مشکلی نهاده می شود عقب نشینی نمی کند و تلاش خود را صدچندان می کند

هفت هزار تومان اون موقع هفت میلیون تومان الان است. در شش ماه این پول را جمع می کند. اگر انگیزه و هدف نداشت تا آخر عمرش هم چنین پولی نمی توانست پس انداز کند همانطور که هم شهری هایش نتوانستند

اول اینکه این شخص یک شخصیت خاص دارد که اگر بخواهیم چنین عمل کنیم باید چنین شخصیتی در خود بسازیم

دوم انگیزه است، اگر هدفی داشتیم به چه میزان انگیزه باید در ما باشد تا به خود تکانی بدهیم

نوع هدف می تواند در ما انگیزه ایجاد کند یا گاهی خود هدف ، انگیزه ایجاد نمی کند اما ضرورت ایجاب می کند که به یک هدف برسیم پس باید خود را انگیزه مند کنیم

منتظر نتیجه داستان هستید؟

اون شخص در مسیر تهران به زحماتی که برای به دست آوردن این پول کشیده بود فکر می کرد

وقتی رسید تهران ، با خود گفت با ۱۰۰ تومان با هر خانم دیگری که بخواهم می توانم باشم و این پول را به او نخواهم داد

برگشت روستا و یک گاو خرید و بعد صاحب یک گاوداری شد ….

یک کار آفرین همت دارد و عقل هم دارد

همت یعنی به خود تکان دادن در راستای هدف و عقل انتخاب مسیر درست را نشان می دهد

حال شما برای ما بنویسید که هدف و انگیزه او چه بود و آیا هدف و انگیزه درستی انتخاب کرده بود و چطور شد که هدف و انگیزه اش تغییر کرد…؟

aim

در مورد هدف و آرزو از کارگاه انگیزه و هدف

ما ممکن هست که خیلی چیزها بخواهیم که آرزو هستند اما برای به دست آوردن آن مواردی از آرزوهایمان که برنامه ریزی و تلاش می کنیم هدف ما هستند

پس همونطور که اکثرمون می دونیم، فقط آرزو کردن چیزی ما را به آن نخواهد رساند

برای رسیدن به چیزی لازم هست که با شدت بیشتری آن را آرزو کنیم، به دست آوردن آن را جزو یکی از اهداف خود قرار دهیم و برای به دست آوردن آن برنامه ریزی کنیم

می توان گفت اولین مرحله ای که آرزو را با هدف متمایز می کند میزان انگیزه فرد برای به دست آوردن آن هست

بسیاری از افراد بارها می گویند که فلان چیز را به شدت خواهانند اما هیچ گامی در جهت به دست آوردن آن نمی کنند چرا؟ همانطور که نوشتم انگیزه به دست آوردن آن و تبدیل آن به یک هدف مهم ترین موضوع در این مرحله هست

در کارگاه انگیزه و هدف در مورد تبدیل آرزوها به اهداف صحبت می شه

چه چیزهایی می تونند در ما انگیزه ایجاد کنند؟ چه انگیزه هایی می تونند در ما انگیزش ایجاد کنند تا آرزوهامون رو دنبال کنیم؟ موضوع دیگری هم که مطرح هست اینه که چگونه در خود انگیزه رو افزایش بدیم تا به حدی برسه که عاملی بشه تا هدف تعریف کنیم .

بعد از اینکه هدف تعریف کردیم هم همچنان سطح انگیزه رو باید بالا نگه داریم تا بتونیم برنامه ریزی کنیم، و همینطور انگیزه رو باید بالا نگهداریم تا

در مسیر تلاش برای رسیدن به اون هدف کم نیاریم، در مسیر نه تنها انگیزه نباید افت کنه بلکه باید بیشتر و بیشترش هم بکنیم چون که در مسیر مشکلات بسیاری پیش میاد که به احتمال زیاد انیگیزه بسیار بیشتری لازم داره تا استقامت کنیم و جا نزنیم

به همین خاطر هست که من این کارگاه رو طراحی کردم چون مورد بسیار مهمی در زندگی هست که شاید بسیاری از افراد حتا متوجه اهمیت اون نباشند

یک ویدیو در کانال در مورد انگیزه ارسال کردم، انگیزه بیرونی و انگیزه درونی رو در اون توضیح دادم

برای هدف گذاری ما بیشتر به انگیزه درونی نیاز داریم تا انگیزه بیرونی

البته برای بسیاری از مردم ، چشم هم چشمی یک انگیزه بیرونی باشد که بسیار انگیزشی باشد و به مرور درونی شده باشد

اما در چشم همچشمی آسیب روانی و در نتیجه آسیب جسمی وجود دارد

پس مبحث دیگر در اینجا اینه که در تعریف اهداف خود و انگیزه مند کردن خود لازم است به سلامت خودمان اولویت بدهیم

باز در این مورد ویدیوهایی رو ارسال خواهم کرد اما خودتون رو برای کارگاه ها آماده کنید، به زودی شرایط کارگاه ها رو اعلام می کنم

شاداب و سلامت باشید

Mysticism

در خصوص عرفان

از ابتدای زمانی که انسان شروع به اندیشیدن کرده، (نمی دانیم چه زمانی اما از طریق واژه ها نه تنها با نزدیکان خود ارتباط برقرار می کرده، بلکه واژه ها وسیله اندیشه او نیز بوده اند.) در مورد اینکه از کجا آمده و برای چه کاری در این دنیاست اندیشیده

اندیشه کردن در مورد وجود ، همان سعی در عرفان یا شناخت هست .

در مورد وجود خود و وجود هرآنچه در کائنات است، که در کارگاه ” ساختار کائنات” به آن می پردازیم .

مساله وجود خالق نیز یکی از موارد اندیشه ای موجود ناطق( اندیشنده) هست .

چرا ناطق به معنی اندیشنده؟ چونکه نطق به توسط واژه هاست و اندیشه نیز به توسط واژه هاست، قبل از نطق شما نیاز به اندیشه داری، پس انسان ناطق یعنی انسان اندیشنده

عرفان در اعصار و تمدن ها، تا کنون رشد بسیاری داشته و بسیاری از شناخت های انسان در گذشته ، امروزه به دور ریخته شده یا تصحیح شده اند

از آنجاییکه همه اندیشنده نبوده اند و چنانچه یونگ تحقیق کرده و متوجه شده که فقط کسانی که می اندیشیده اند همچون رییس قبیله و جادوگر قبیله ، خواب و رویا می دیده اند، بنابراین بسیاری از مسائل را با همه مردم در میان نمی گذاشتند و علوم را به شاگردان منتقل می کردند

پس علوم عرفان در گذشته از مراد به مرید منتقل می شد و به صورت امروزی فراگیر نبود

امروزه نیز عرفان مراتبی دارد و با طی کردن پله های شناخت شما می توانید پله های بالاتر را از اساتید دریافت کنید

دریافت به معنی گرفتن اطلاعات و درک آنها، چون ممکن است اکنون نیز در معرض آن اطلاعات قرار دارید اما آنها را درک نمی کنید .

شاداب و سربلند باشید

workshop

در خصوص تفاوت کارگاه و کلاس

 در خصوص تفاوت کارگاه و کلاس بیشتر دوستان مطلع هستند

در کلاس دانش به صورت آموزش منتقل می شه

در کارگاه بعد از آموزش ، تعامل دو طرفه ، توفان فکری و تمرین برخی از آموخته های عملی انجام می گیرند .

در کارگاه ها از آنجاییکه کار عملی هم داریم به تجربه بارها شاهد بوده ام که آن چیزی که بیان داشته ام و دانشجوها اعلام کرده اند که متوجه شده اند اما در عمل کارهایی انجام داده اند که بسیار عجیب بوده یا گاهی خنده دار

خاطرتون باشه که اینجا بسیاری از مطالب کارگاه ها ارائه نمی شند و ممکن هست که به طور ناقص مطالبی رو بیاموزید و فکر کنید که همین کامل هست

که بزرگی گفته ناقص دانستن بسیار خطرناک تر از ندانستن هست .

نمی دونم کارتون تنسی و تاکسیدور به یادتون هست، ماجرای این کارتون رو من همیشه در مثال هام استفاده می کنم

خواهش دارم از دوستانی که تمایل داشتند که مراقبه بیاموزند، به زبان خودشون آموخته هاشون رو از جلسه قبل اینجا بنویسند، یکجور مثل کارگاه عمل کنیم .

همونطور که نوشتم در کارگاه ها زمان بیشتری برای مقدمه و تئوری هم صرف می شه ، به این دلیل که هر کار عملی یک سری مقدمات تئوری نیاز داره. در بسیاری از موارد دوستان در کارگاه احساس می کنند که چندان چیزی یاد نگرفتند چون فقط در اون جلسه یک سری موارد مقدماتی مطرح شده. شناخت در مورد شناخت پله اول هست اگر مستقیم بریم سراغ موارد عملی فایده ای نخواهید برد .

شاداب باشید

Meditation

در مورد مراقبه

در مورد مراقبه ، سه دسته روش وجود دارد

–           Relaxetion آرمش

–          Concentration تمرکز یا توجه

–          Meditation  مراقبه

مهارت هایی برای هر کدام وجود داره

راحت دراز کشیدن مقدمه ای برای آرمش هست، توضیح مهارت های آرمش مفصل هست بذاریمش برای کارگاه

یکی از مثال هایی که برای مهارت تمرکز می تونم بگم نشستن و نگاه کردن به تابلو زیبا هست

در این حالت توجه ما به تابلو هست و اجازه نمی دیم که فکر و اندیشه دیگه ای توجه ما رو به خودش جلب کنه و تمرکز ما رو از تابلو بگیره

اگر افکاری اومدند بهشون توجه نمی کنیم و خودشون می رند

توجه به یک شمع روشن هم یکی از روش هاست

از اونجاییکه شعله شمع نوسان و حرکت هایی داره به همین خاطر توجه رو بیشتر به خودش جلب می کنه و توجه کمتر منحرف می شه

در ضمن اینکه حرکت شعله به صورت آرامی صورت می گیری و مثل یک هیپنوتیزم ذهن رو آرام می کنه و فرکانس مغز رو به موج آلفا می بره

در این حالت هست که بدن فرصت پیدا می کنه از استرس یا تنیدگی رها بشه و خودش رو ترمیم کنه .

اما مراقبه یا مدیتیشن مرحله بعدی هست و اون یعنی سکوت ذهن

در مراقبه به چیزی نگاه نمی کنیم و با چشمان بسته یا باز بدون تفکر خاصی در سکوت غوطه ور می شویم

اولین تمرین مراقبه می تواند با نگاه کردن به یک دیوار سفید باشد

اندیشه ها اجازه نمی یابند که ادامه یابند، با اندیشه ها مبارزه نمی کنیم، فقط اگر اندیشه ای به ذهن خطور کرد به آن توجه نمی کنیم و آن را در ذهن مرور نمی کنیم و آن را ادامه نمی دهیم

مدت مراقبه می تواند از ۵ دقیقه تا نیم ساعت باشد بستگی به علاقه ، کشش ، لذت بردن و نتیجه گرفتن شما دارد. شاید ۲۰دقیقه کافی باشد اما با ۵ دقیقه هم می توان شروع کرد، چندان سخت نیست .

با این تمرینات که به طور منظم در ساعتی مشخص از شبانه روز انجام می گیرند بدن سلامت خود را حفظ خواهد کرد و ذهن نیز در مسیر خودشکوفایی یاری خواهد شد

البته برای خودشکوفایی فقط مراقبه کافی نیست و مطالعه ضروریست که شما در حال انجام آن هستید

عرفان یعنی شناخت و شناخت مراتبی دارد که روش های به دست آوردن شناخت باید از زوایای مختلف صورت گیرد وگرنه با شناخت یک بعد و یک روش ، فرد یک بعدی خواهد شد و به خودشکوفایی دست نمی یابد

شاداب و سلامت باشید

psychology

در مورد روانشناسی و روانپزشکی

دوستی در مورد روانشناسی و روانپزشکی و روانکاوی توضیحاتی خواستند .

شاید بیشتر دوستان واقف باشند که روانشناسی رشته ای هست که از دیپلم در سه مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترا ادامه پیدا می کنه،

روانپزشکی رشته تخصصی هست که پزشکان عمومی بعد از فارغ التحصیل شدن می توانند ادامه تحصیل بدهند

روانشناسی چند شاخه داره؛ عمومی، تربیتی، بالینی ، کودکان استثنایی، راهنمایی و مشاوره ، شخصیت …

روانپزشکان به طور معمول به بدن به عنوان یک سیستم فیزیولوژیکی نگاه می کنند و عمده درمان رو از طریق دارو پی می گیرند.

روانشناسان بعد از تشخیص مشکل ، با روش های مختلفی که اشاره خواهم کرد با گفت و گوش مشکل رو به سمت حل شدن هدایت می کنند

چرا ننوشتم مشکل رو حل می کنند بلکه نوشتم به سمت حل شدن هدایت می کنند؟

مشکل فرد رو خود فرد حل می کنه، مشاور روانشناس فقط این روند رو هدایت می کنه .

بسیاری اوقات روانپزشک داروهایی رو تجویز می کنه و مراجع رو به یک روانشناس هم ارجاع می ده، مراجع در حین اینکه با داروها تحت درمان هست از روانشناس هم کمک می گیره و در مسیر درمان به مرور با مراجعه دوباره به روانپزشک داروها رو کاهش می ده تا در نهایت با روانشناسی درمان می شه.

می شه گفت که با داروها درمانی صورت نمی گیره و اگه مراجع به روانشناس مراجعه نکنه شاید لازم باشه تا آخر عمرش داروهای مختلفی مصرف کنه.

داروها لازم هستند تا مراجع بتونه به زندگی روزمره اش برسه اما درمانی معمولن در پی ندارن.

حال بپردازم به روش های مختلف مشاوره ، مشاور روانشناسی به سلیقه خودش یک یا چند نظریه رو انتخاب می کنه و بر اساس اون نظریه مشاوره می ده، از جمله روانکاوی، واقعیت درمانی، معنادرمانی،  ACT و متدهای مختلف دیگه.

روانکاوی که دوستان اسم بردن روش فروید بوده که هنوز هم انجام می شه اما تغییرات بسیاری در اون روش داده شده.

در کل به درمان با روانشناسی ، روان درمانی گفته می شه.

گاهی بین عموم ، روانکاوی با روان درمانی یکی گرفته می شه که درست نیست.

در شاخه های روانشناسی که بیان کردم، رشته عمومی و بالینی رو نام بردم.

دوستانی که رشته بالینی رو انتخاب می کنند و تحصیل می کنند می تونند داروهایی رو هم مثل روانپزشکان به مراجع تجویز کنند.

روانشناسان بالینی با مراجعینی سر و کار دارند که به ناهنجاری یا به نوعی می توان گفت به بیماری روانی دچار شده اند.

من خودم رشته عمومی را انتخاب کردم که با افراد عادی سر و کار داشته باشم که به مشاور برای رشد و تغییر خود نیاز دارند و ناهنجاری روانی ندارند.

اگر تشخیص دهم که مراجع من ناهنجاری روانی دارد ایشان را به یک متخصص بالینی ارجاع می دهم که بعد از درمان اگر مایل به رشد و ارتقا خود بود در خدمت ایشان باشم.

در روانشناسی افراد به سه دسته تقسیم می شوند؛ افراد سالم، افراد بهنجار، افراد نابهنجار

افراد نابهنجار، مشکل یا بیماری روانی دارند که روش های بالینی برای درمان نیاز دارند.

افراد بهنجار مردم عادی هستند که به زندگی روزمره خود می پردازند.

افراد سالم کسانی هستند که همواره در راه بهتر بودن از دیروز خود تلاش می کنند و در مسیر خودشکوفایی قرار دارند.

نوشتم که بهتر شدن از دیروز خود، به این دلیل که اگر فرد، خود را با دیگری مقایسه کند نه دیروز خود، به نوعی گرفتار کمال گرایی شده است که مخرب است. همواره نسبت به دیروز خود بهتر و بهتر شود .

حال در مسیری که من انتخاب کرده ام افراد را در جهت رشد و تغییر و ارتقا خودشان همراهی خواهم کرد. در این همراهی نیاز است که هدف گذاری مشخص گردد، انگیزه مندی انجام گیرد و مسائل بسیار دیگر .

یک موضوع مهم این است که روانشناسی در روش من هدف نیست بلکه وسیله است ، همچون وسیله های دیگری برای رشد و خودشکوفایی.

شاید بسیاری از مطالب من در مسیر رشد و تغییر و ارتقا در حیطه روانشناسی باشد و بسیاری هم حیطه روانشناسی نباشد اما همه در راستای خودشکوفایی خواهد بود

virtual life

سبک زندگی نو

موضوع دنیای مجازی و ارتباطات به روش جدید و می شه گفت سبک زندگی جدید، روش های جدیدی می طلبه که من اون رو سبک زندگی نو می نامم.

اریک فروم در کتاب گریز از آزادی خود به این موضوع پرداخته که انسان به گونه ای  همواره می خواد آزادی خودش رو محدود کنه ….

دکتر اریک فروم جامعه شناس هست.

ایشون در این کتاب می نویسه که در جهان غرب انسان ها برای اینکه بتونن حریم شخصی بیشتری داشته باشند مبارزه کردند و اون رو به دست آوردند.

زوج ها تونستند که دخالت خانواده ها رو در زندگیشون کمرنگ کنند.

تونستند که به همسایه ها آموزش بدند که کمتر در زندگی اونها سرک بکشند.

و اکنون پرسیدن حقوق دریافتی یک نفر خوب نیست.

تونستن که از مراسم های دست و پاگیر سنتی رها بشند اما ….

اما احساس تنهایی شروع به رشد کرد و همونطور که شعار بهداشت جهانی امسال در مورد افسردگی هست و نوشته بیا صحبت کنیم به دلیل همین دور شدن انسان ها و زیاد شدن حریم شخصی بوده.

انسان برای آزادی بیشتر تلاش کرد اما مجبور شد دوباره به قول دکتر فروم برای رهایی از آزادی تلاش کنه

اما انسان مایوس نشد و راهکارهایی برای خود دست و پا کرد

NGO ان جی او یکی از روش های ابداعی و جایگزین سنت هاست

بسیاری از مراسم قدیمی اشکالاتی داشت که حریم خصوصی را تحت تاثیر قرار می داد اما گروه ها با قوانین خاص، هم می توانست یک مسوولیت را در جامعه به عهده بگیرد و هم انسان ها را دور هم گرد آورد تا از افسردگی به دور مانند در ضمن اینکه قوانین آن مورد پسند اعضای آن هست که عضو آن می شوند.

در واقع در سال ۸۲ ، گروه نیک اندیشان را با همین دیدگاه ایجاد کردم.

می توان روش های بسیاری ابداع کرد تا زندگی انسان روز به روز بهتر گردد.

 شاداب و سربلند باشید.

Telegram

کانال و گروه تلگرام

یک کانال و یک گروه با نام سینا یاوریان در تلگرام ایجاد گردیده تا دوستان با سینا یاوریان و کارگاه های او بیشتر آشنا شوند.

 یکی از دوستان اشاره ای کردند که زبان شناسی از زیرمجموعه های روانشناسی هست و در ادامه نیز از من خواستند که در مورد حیطه موضوعات روانشناسی و روانپزشکی و روانکاوی توضیحاتی بدهم .

ادبیات سخن گفتن و اندیشیدن یک فرد از بسیاری از مسائل ذهنی او خبر می دهد بنابر این با ایشان موافقم که زبان شناسی در روانشناسی جایگاه دارد

در مورد تفاوت مفاهیم دو فعل گوش سپردن و شنیدن اشاره ای کردم، گوش دادن عملی فعالانه است و شنیدن عملی منفعل .

این موضوع در انگلیسی نیز بین listen و hear وجود دارد

Listen به معنی گوش دادن است

Hear به معنی شنیدن

چرا این موضوع را مطرح می کنم، کاربرد زبان و لغات می تواند که نشان دهنده ادبیات یک فرد باشد و ما را در حیطه روانشناسی وارد می کند اما اینکه یک لغت چه ساختاری دارد در حیطه زبانشناسی تخصصی است .

مثالی دیگر تفاوت مفاهیم دو لغت دانش و آگاهی

اینکه مفهوم دانش چیست و فرد آن را در کجا استفاده می کند نشان از ذهنیت فرد دارد اما اینکه دانش از دو قسمت دان که از فعل دانستن است به اضافه ش گرفته شده است ما را با روانشناسی ارتباط نمی دهد و آن در حیطه زبانشناسی صرف است .

این مطالب را از آنجایی مطرح کردم که حیطه عمل در این گروه شفاف سازی گردد آنگونه که دوستمون اشاره کردند.

پس کاربرد هر علمی از جمله زبانشناسی ، فرهنگ، جامعه شناسی و روانشناسی در زمینه عملی رشد فردی، حیطه موضوع گفت و گوش در این گروه می باشد.

هدف از تشکیل این گروه و کانال آشنایی دوستان با کارگاه ها هست که دوستان با آشنایی با کارگاه ها بتونند انتخاب کنند که کدوم کارگاه براشون مفید می تونه باشه و برای اون کارگاه ثبت نام کنند و شرکت کنند.

بسیاری اوقات ما نمی دونیم که مطالبی هم وجود دارند که می تونند در زندگی به ما کمک کنند.

رسانه ها و شبکه های اجتماعی این امکان رو فراهم کردند که مطالب بسیاری در اختیار ما قرار بگیره، ما هم از همین امکان استفاده می کنیم تا دوستان شاید با مطالبی برخورد کنند که بتونه انگیزه بیشتر برای تغییر در خودشون ایجاد کنه و روش های این تغییر رو هم در کارگاه ها در اختیارشون بزاریم .

ما گاهی نمی دونیم اصلا به تغییر نیاز داریم و هنگامی که به این نتیجه رسیدیم که به رشد که نوعی تغییر از آنچه که هستیم به آنچه که بهتر است باشیم لازم داریم، آنگاه این کارگاه ها و سمینارها می تونند به ما کمک کنند .

برخی از این کارگاه ها مثل کارگاه انگیزه و هدف خودش می تونه به فرد نیاز به رشد و تغییر رو هم نشون بده. گاهی افراد فقط سردرگم هستند، نه انگیزه ای دارند و نه هدفی در نتیجه اگر انگیزه ای و هدفی نباشه، نیازی هم به تغییر احساس نمی شه، بنابراین در این کارگاه شرکت می کنند تا انگیزه لازم رو برای پیش رفتن و تغییر پیدا کنند .

در مورد تفاوت دانش و آگاهی اشاره ای کردم، که با موضوع کارگاه ها بی ارتباط نیست .

دانش ، اطلاعاتی است که تولید یا جمع آوری می شوند، برخی فقط اطلاعات و علم تولید می کنند و برخی فقط اطلاعات و علم می آموزند

آگاهی هنگامی اتفاق می افتد که علم یا دانشی که به دست آورده ایم به عمل درآوریم .

در کارگاه ها ، ما لازم است به گونه ای عمل کنیم که در حین اینکه بسیاری از دانش ها را در اختیار شرکت کنندگان قرار می دهیم، روش های عملی کردن آنها را نیز با شرکت کنندگان تمرین کنیم

در خصوص عملی کردن دانش برای فهم بیشتر نمونه ای ذکر کنم. به طور مثال بسیار مواجه می شویم با افرادی که در خصوص منشور حقوق بشر کوروش مطالب بسیاری می سرایند اما هنگامی که نوبت خودشان در عمل به حقوق دیگران به طور ساده در خیابان یا در پیاده رو یا رانندگی می رسد خبری از رعایت حقوق بشر نیست!!! دانش به آگاهی درنیامده است .

در این گروه شاید من بتوانم دانش بسیاری در اختیار دوستان قرار دهم اما در کارگاه ها و سمینارهاست که آگاهی اتفاق می افتد .

موضوع ما در این گروه ، کارگاه های خودسازی هستند که برای آشنایی با من و این کارگاه ها ، ساعت ۱۰ تا ۱۰:۳۰ شب های فرد در خدمت دوستان هستم . اگر دوستان مشارکت کنند و سوال داشته باشند تا ۱۱۱ شب در خدمت خواهم بود.

این گروه برای تبادل نظر در حیطه روانشناسی و خودشکوفایی ایجاد شده است .

عنوان کارگاه های من
۱ ارتباط ، انتقاد ، مذاکره
۲ انگیزه و هدف
۳ هوش هیجانی
۴ اختیار ، انتخاب و مسوولیت پذیری
۵ – شناخت خود و ساختار کائنات
۶ سلامت تن و روان
۷ ارتباط زن و مرد

مطالب مرتبط به کانال @SinaYavarian ارسال خواهد شد .
دوستان در هر زمان که مایل باشند در این گروه می توانند در حیطه روانشناسی، رشد و انگیزش مطلب ارسال کنند و به گفت و گوش بپردازند .
اینجانب در شب های یک شنبه، سه شنبه و پنج شنبه از ساعت ۱۰ تا ۱۱ در گفت و گوش با زمینه کارگاه های مذکور مشارکت خواهم داشت .
امید که بتوانیم با ایجاد سینرژی (انرژی جمعی) از حضور هم بهره مند گردیم.

 

سینا یاوریان – سخنران ، مدرس و مشاور روانشناسی

Choose-Your-Path

نظریه انتخاب آقای دکتر گلسر

می خوام براتون در مورد نظریه انتخاب آقای دکتر گلسر بگم

از میانه نظریه توضیح رو شروع می کنم به خاطر اینکه بیشتر جذبتون می کنه

بخش های مختلف این مطلب در اکثر کارگاه های من هست؛ هوش هیجانی، ارتباط و انتقاد، رابطه زن و مرد، اختیار، انتخاب و مسوولیت پذیری

در ارتباطاتمون گاهی پیش میاد که می گیم دست من نیست

آقای گلسر می گه انتخاب همواره با ماست برای همین اسم نظریه اش رو گذاشته انتخاب

یکی از مقوله هایی که مطرح می کنه دنیای مطلوب فرد هست

اگر چیزی یا شخصی در دنیای مطلوب فرد قرار بگیره فرد اون رو پیگیری خواهد کرد در غیر اینصورت از اون دوری خواهد کرد

به طور مثال اگر زیتون در دنیای مطلوب کسی باشه همواره وقتی از رودبار یا منجیل رد می شه حتمن زیتون می چشه و می خره و اگه زیتون در دنیای مطلوبش نباشه اون رو نمی خره

فیلم انیمیشنی هم بر اساس همین مقوله ساخته شده با نام  Inside out

اگه یکی (نفر اول) در دنیای مطلوب یکی دیگه(نفر دوم) قرار بگیره، واکنش نفر دوم در مقابل رفتارهای نفر اول متفاوت از وقتی می شه که نفر اول در دنیای مطلوبش نبوده.

موردی که ما لازم میشه پیگیری کنیم این هست که به چه شیوه ای می تونیم در دنیای مطلوب یکی قرار بگیریم

بچه هایی که پدرشون در دنیای مطلوبشون هستند اگر پدرشون پرسپولیسی باشه اونها هم پرسپولیسی می شند

پرسپولیس هم میره توی دنیای مطلوب اونها

مقوله دیگه ای که آقای گلسر مطرح کرده در مورد جایگزین کردن زبان کنترل بیرونی با زبان کنترل درونی است که می تونه کمک کنه تا ما در دنیای مطلوب دیگری قرار بگیریم.

چرا اسمشون رو گذاشته کنترل بیرونی و کنترل درونی؟

کنترل بیرونی یعنی روشی که ما می خواهیم دیگری را کنترل کنیم

کنترل درونی یعنی روشی که در آن لازم هست خودمان را کنترل کنیم که اینجا به هوش هیجانی نیاز داریم.

در ضمن اگر دقت کنیم داره به ما می گه اختیار با ماست که کدوم روش رو انتخاب کنیم و نتیجه اش رو ببینیم

زبان کنترل بیرونی از نظر آقای گلسر که دیگری رو می خواهیم کنترل کنیم و اونها مانع خواهند شد که وارد دنیای مطلوبش بشیم : انتقاد، سرزنش، شکایت، غرغر، تهدید، تنبیه، تطمیع هستند.

و زبان کنترل درونی که به ما کمک می کنه تا به دنیای مطلوب فرد مقابل وارد بشیم؛ گوش سپردن، حمایت، تشویق، احترام ، اعتماد، پذیرش، گفتگوی همیشگی بر سر موارد مورد اختلاف هستند.

آقای گلسر می گه این هفت عادت کنترل بیرونی رو با هفت عادت کنترل درونی جایگزین کنیم تا به نتایج خوبی در ارتباطاتمون دست پیدا کنیم

موضوع اولی که مطرح کردم این بود که چگونه واکنشمون رو نسبت به یک عمل خاصی انتخاب می کنیم در حالی که بسیاری اوقات می گیم دست ما نیست؟

برای زبان کنترل درونی همان هوش هیجانی رو لازم هست ارتقا بدیم

….

شاداب باشیم و همیشه در مسیر رشد

سینا یاوریان – سخنران ، مدرس و مشاور روانشناسی

Yoga

آشنایی با کارگاه “سلامت تن و روان”

 آشنایی با چاکراها یکی از بخش های کارگاه سلامت تن و روان هست

عرفای شرقی مراکزی را در بدن مشخص کرده و اونها رو چاکرا نامیدند

قدمت این روش به ۵ هزار سال پیش یا شاید بیشتر برمی گرده

در مقدمه کارگاه در مورد منطقه شرق و فلسفه شرق توضیح می دم .

اینجا فقط چند تا کشور رو که در حال حاضر شرق محسوب می شند نام می برم

ژاپن، چین ، هند تا نزدیک مرز ایران و پاکستان

شرقی ها علم خودشون رو داشتند و دارند، هرچند که علم غرب الان بیشتر رونق داره

شرقی ها در بدن، نقاطی رو شناسایی کردند که در اون ها نقاط تجمع انرژی وجود داره

در زمان قدیم شاید مثل امروز نمی دونستن که در اون نواحی غدد قرار دارند و نمی دونستند که کارکرد غدد چی هستند

اما پی برده بودند که تمرکز بر این نقاط سلامتی در پی میاره

شرقیان پی برده بودند که هر کدوم از چاکراها ناحیه اطراف خودش رو تحت کنترل و مراقبت داره به طور مثال چاکرای خورشیدی که در نزدیک ناف قرار داره ، اعضا درونی ناحیه شکم رو مدیریت و کنترل می کنه

در اون نواحی غدد مختلفی می بینیم، پانکراس، آدرنال

تمرکز به صورت منظم بر روی این نواحی یعنی چاکراها ، به مرور کل بدن رو منعادل می کنه

و بعد از مدتی به مرور بیماری های مزمن رو هم ترمیم میکنه

لازم هست که توجه کنیم که وقتی پوست دستمون زخمی می شه بعد از مدتی، بدن خودش اون رو ترمیم می کنه

همه قسمت های مختلف بدن خودشون رو ترمیم می کنند اما چه چیزی باعث بیماری می شه؟

فرصت ندادن به بدن برای ترمیم خودش.

در بدن هر لحظه سلول های زاید تولید می شند و بدن اونها رو از بین می بره.

اگر بدن رو تحت استرس مداوم قرار بدیم ، درست عمل نمی کنه و فرصت ترمیم پیدا نمی کنه

پس مراقبه به بدن فرصت می ده خودش رو ترمیم کنه در حین اینکه ذهن هم فرصت استراحت و آرامش پیدا می کنه

و اینجاست که ارتباط تناتنگ تن و روان روشن تر می شه…. عقل سالم در بدن سالم

عقل سالم به خودش اجازه مراقبه می ده ، سپس بدن آرامش و سلامتی رو پیدا می کنه، بعد عقل سالم از بدن سالم تغذیه کرده و روز به روز هر دو سالم تر می شند

اینجاست که من اسم کارگاه خودم رو گذاشتم سلامت تن و روان

بسیاری از مردم ،یوگا رو به عنوان یک ورزش کششی می شناسند اما لازمه بدونیم که یوگا یک دنیاست برای سلامتی تن و روان

در واقع معنی یوگا یعنی اتحاد تن و روان

سلامت و شاداب باشید

سینا یاوریان – سخنران ، مدرس و مشاور روانشناسی