اخوان را بيشتر بشناسيم- قسمت ششم

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

اخوان در سال ۱۳۴۴ برای دومین بار زندانی شد ولی اینبار نه به جرم سیاسی بلکه بخاطر یک شکایت از او و کوتاه نیامدن او . اینبار اخوان ۶ ماه در زندان ماند. در این مدت به ازای تصحیح یک کتاب از سوی بنیاد فرهنگی ایران خانواده اش را از وضعیت بسیار وخیم مادی نجات می دهد . او در زندان مجموعه شعر
(( در حیات کوچک پاییز در زندان )) را می سراید که نسبت به کارهای قبلی او مجموعه چندان موفقی نیست . بهترین اشعار این مجموعه خوان هشتم ، آدمک و دستهای خان امیر است و بقیه شعرهای متوسطی هستند . در سال ۱۳۴۸ اخوان از سوی تلویزیون آبادان به کار دعوت شد و تا سال ۱۳۵۳ در تلویزیون آبادان فعالیت کرد . مجموعه                   (( سواحلی و خوزیات)) که در سال ۱۳۸۲ که پس از مرگ اخوان چاپ و منتشر شد شامل اشعاری است که اخوان در سالهای حضورش در جنوب سروده است. اخوان این شعرها را در زمانی گفته که فناوری شعرش بطور طبیعی و مثل هر شاعر بلند مرتبه دیگری به اوج رسیده است . حالا دیگر زبان شعرش به راه هموار و استوار خود افتاده است . در سال ۱۳۵۳ دختر بزرگ اخوان ، لاله، در سد کرج غرق می شود و اخوان دیگر نمی تواند در آبادان بماند و به تهران باز می گردد . اگر بخواهیم عللی برای نا امیدی اخوان در شعرهایش بجوئیم شای زندگی اجتماعی – شخصی او گواه بارزی براین ناامیدی باشد. او بیش از شاعر دیگری در زندگی شخصی با شکست روبرو شد .فقر مادی ازطرفی وزندان رفتن ازطرف دیگر ومرگ فرزندش ضربات سنگینی بر روح او وارد می کند. او پس از بازگشت از آبادان برای مدتی در تلویزیون ملی تهران مشغول به کار میشود و دردانشگاه شعر سامانیان ومشروطیت به بعد را تدریس می کند.پس ازانقلاب او مدت کمی دردانشگاه تدریس کرد وبرای همیشه ازکار تدریس کناره گیری کرد .او دراین سالها کتابهای درخت پیر و جنگل، بدعت ها وبدایع نیما یوشیج ، دوزخ اما سرد ، مرد جن زده،           زندگی می گوید اما باز باید زیست، ترا ای کهن بوم بر دوست دارم را منتشرکرد.ضمن آنکه کتاب(( نقیضه ونقیضه سازان)) او پس ازمرگش و به همت زرتشت پسرش چاپ ومنتشرشد.

درسال ۱۳۵۸او مدتی درسازمان انتشارات وآموزش انقلاب اسلامی ایران فعالیت کرد ولی این فعالیت دیری نپائید.پس ازکناره گیری ازانتشارات انقلاب اسلامی اخوان تقریبا خانه نشین شد وروزگار او به سختی می گذشت. او در مقدمه (( ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم )) دردمندانه چنین نوشته است : (( چون بی هیچ رو دربایستی و شرمندگی می گویم که در این اواخر چند، شش هفت هشت سالی است که زندگی من از رهگذر محبت اینگونه دوستان می گذرد ، همه درآمدهای من قطع شده است من مانده بودم و قناعت به درآمد کتابهایم که به لطف و عنایت و محبت خضراتی که نام نامبرده شناخته اند دارد روز به روز فشرده و فشرده تر ، کمتر و کوتاه تر می شود به قول معروف : آب می رود . ))* زندگی اخوان درسالهای پس ازانقلاب بیشتر درخلوت می گذشت نه حادثه مهمی درزندگی اواتفاق افتاد ونه شعر خارق العاده ای سروده شد . بلکه مهمترین رویداد فرهنگی ، سفر او به چند کشور اروپائی برای شعر خوانی بود. او درسال پایان عمر خود ازطرف خانه فرهنگ معاصرآلمان دعوت شد. پس ازآن به دعوت ابراهیم گلستان که پس ازمرگ فروغ فرخ زاد به انگلستان رفت ودر آنجا ماندگار شد . البته آکسفورد و دانشگاه لندن از او دعوت کرده بودند. وبعد به دانمارک وسوئد ونروژ ودر آخر فرانسه رفت . اخوان درتاریخ ۲۹تیر ۱۳۶۹به ایران بازگشت وپس ازمدتی در همان سال یعنی در ساعت ۳۰/۱۰شب یکشنبه چهارم شهریور در بیمارستان مهر، بودن و سرودن را بدرود گفت وبااین کهن بوم و بر وداع کرد. دکتر شفیعی کدکنی دوست همیشگی او در مصاحبه ای با رادیو بی بی سی بلافاصله پس از مرگ اخوان گفته بود : (( آقای اخوان بنظر من یکی از آن نوادری است که در تاریخ فرهنگ هر ملتی بندرت در هر قرنی یکی دو تا پیدا می شود که مظهر تجدد واقعی و حفظ سنت و جوانب درخشان سنت آن ملت هستند … او بزرگترین کیمیاگر زبان فارسی بود ، کسی که با کلمات فارسی طلا درست می کرد . سکه می زد . سکه هایی که بدون تردید تا زبان فارسی هست این سکه ها رواج دارد . هیچگاه از یاد و حافظه دوستداران شعر فارسی غالب این شاهکارها نخواهد رفت ))

سرانجام مهدی اخوان ثالث هشت روز پس ازمرگش در باغ شهر توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد روحش گرامی باد.

نویسنده : حمید

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

پست قبلیNext Post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

45 + = 46