قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
۷ شهریور۱۳۸۵کتاب شطحیات – آیین دوست داشتنلادن
دبیر جلسه از روی الفبا  لادن(رهاشد سخن نغز با سعید و معرف ) انتخاب ی کتاب بر عهده   پویا بود موضوع بحث آیین دوست داشتن به پیشنهاد بردیا برگزار شد. و کتابهای دیوان شاملو و شطحیات معرفی شد.

اعضائ نشست به ترتیب نام برده زیر وارد جلسه شدند خانمها و آقایان بردیا و لادن،آرزو،سینا،سعیدو آرین ومهدی،مهرناز،حسن و سمیه،سارا،حمید،و پویا با ۱۰ دقیقه تاخیرنشست ۱۷:۲۰به پیشنهاد بردیا شروع شد .اول جلسه به انتخاب دبر گذشت سپس سیناو بردیا هریک از دبیر دو وقت  ۲ دقیقه ای  خواستندو پویا یک وقت ۵ دقیقه ای و حمید یک وقت ۲ دقیقه ای.

نشست با سخن نغز آغاز شد که شعری از دیوان شاملو به نام قصه دخترای ننه دریه بود و دقدقا ۱۰ دقیقه وقت را به خو د اختصاص داد به گوشه ای از آن اشاره می کنیم

مگه زوره،هیچکی به تاریکی شب تن نمی د ه

موش کورم که میگن دشمن نوره به تیغ تاریکی گردن نمیده

دخترای ننه دریا رو زمین عشق نموند

خیلی وخ پیش بار و بندیلشو بست،خونه تکوند

دیگه مثل قدیم عاشق و شیدا نمی شه

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

تو کتابم دیگه این جور چیزا پیدا نمی شه

کتاب معرفی شده واپسین شطحیات  نوشته فریدریش نیچه

ترجمه و تالیف دکتر حامد فولاد وند نشر جامی ۱۳۸۲

شطح   کلامی است که گفتنش در شرع و عرف و قانون درست نیست از عرفای خودمان حلاج شطحیات گفت و انالحق و بر سر دار شد.نیچه فیلسوف قرن ۱۹ بعد از یک کسوف معنوی که حادثه ای در میدان کارل آلبرتو بود شروع به بیان شطحیات خود نمود.نیچه مدتی از عمر خود را در آسایشگاه روانی به سر برد و پزشکان و پژوهشگران بسیاری سعی در توجیه جنون او نمودند که مطالبشان در کتاب آورده شده.بخشهای کتاب شامل ۱-روز شمار کسوف معنوی نیچه ۲- تبار شناسی کسوف معنوی نیچه۳-اهمیت حادثه شهر تورن۴-ریشه های کسوف معنوی نیچه ۵- معمای کسوف معنوی نیچه۶-واپسین نوشته نیچه ۷-تصاویر خانوادگی می باشد.اینک با سخنی از نیچه این بخش را پایان می بخشیم:در همه جا جنون و دیوانگی را اندیشه ای جدید را باز می کند….چگونه می توان دیوانه شد وقتی دیوانه نباشی و شجاعت وانمود کردن ان را نداشته باشی!؟ای نیرو های الهی به من دیوانگی عطا کنید اری دیوانگی عطا کنید تا بلاخره بتوانم خودم را باور کنم

درباره گروه

بعد از معرفی کتاب به سینا وقت داده شد تا علت تعیین جانشین برای مسئولیت خود در گروه را بیان کند.  بردیا در وقت خود به شیوه گزارش نویسی اعضا انتقاد کرد پویا وقت خود را به صندوق گروه اختصاص داد.  لیکن به شیوهای نو و خلاق با تهیه فرم های اختصاصی الصاق شده به پاکت نامه برای اهدائ پول به صندوق به مسئولیت خو د در گروه پرداخت.  سینا وقت دومش را کنسل نمود و بردیا در وقت دوم کتابی را از طرف بچه های عضو گروه به سعید هدیه داد که همه اعضای نشست خطی در ان نوشتند وقت حمید به دادن شیرینی کارت پایان خدمتش که با آب میوه در وقت استراحت گروه صرف شد .

بحث آیین دوست داشتن

اختصاص یافت بعد از استراحت آیین نشست و آیین گفتمان توسط دبیر خوانده شد واز بردیا پیشنهاد دهنده بحث خواست مضوع بحث را که آیین دوست داشتن بود توضیح داده بحث را شروع کند.این بحث برای اعضا بسیار جالب بود حتی پس از اتمام وقت بحث یعنی ۱۹:۳۰ رای گیری شد تا ۱۹:۴۵ بحث را ادامه دادیم تنها سارا عضو جدید گروه و سینا در این بحث شنونده مطلق بودند و سینا با اجازه دبیر در وقت اضافه در بحث حضور نداشت .در اینجا به مطرح نمودن نظرات بچه ها می پردازیم:

نفر ۱:دختری در خیا بان راه می رود ماشینی کنارش ترمز زده و پسری به اصرار به او شماره تلفن می دهد این کار برای دختره مزاحمت است از پسره بپرسیم می گه ازش خوشم امده می خواستم با هاش دوست بشم !حالال ما چی کار کنیم دوست داشتنمان باعث مزاحمت دیگری نشه؟

نفر ۲: همه ما به طوری با یان مسئله ت و محل کار و تحصیل و زندگیمون مواجهیم بی نظر من چون به پارامترهای مختلفی بستگی داره آیین مشخص براش نمی شه تعیین کرد

نفر۳:ما برای پیام دادن به طرف مقابل ۴ راه داریم راه احساسی و کلامی ،راه حسی و لمسی،راه استدلالی و راه شهودی باید ببینیم طرف مقابلمون چه تیپی هست مثلا آدم احساسی را با لمس بخواهیم بگیم دوسش داریم فاجعه میشه نکته دیگه اینکه اگه پیام دوستی دادیم و طرف جواب منفی داد از همین ۴ راه ما اگر ادامه بدهیم مزاحم می شیم چه کنیم اینطور نشه؟

نفر۴:مثالی از خودم می زنم دختری از فامیل را دوست داشتماز کودکی می شناختمش به او پیام دوستت دارم دادم و او جواب منفی داد و من پذیرفتم دیدیم اگر اصرار کنم می آ زارمش با انکه برایم بسیار سخت بود و هست اما می دانستم او در بیان احساسش صادقه

نفر ۶:روند ناز کردن و ناز خریدن و اصرار به نظر من یک عرفه تو جامعه.

نفر۷: مسئله اینه آیا دوست داشتن کسی مسئولیت بر کردن طرف می اندازه؟ آیا یک زن زیبا که مورد توجه و دوست داشتن همه واقع میشه باید به دوستت دارم همه پاسخ + بده ایا انتظار ما باید این باشه؟ به نظر من اینکه کسی ما را دوست بداره مسئولیتی بر گردن ما نمی اندازه از طرفی من قبول ندارم ما حرفمون احساسمون را رک بگوییم. همچنینی فراموش نکنیم آدم آرمانی وجود نداره دکتر بوسکالیا می گه ممکنه کسی را از تفکراتش خوشتون بیاد بخواهد اونو واسه هفتهای ۱ بار بحث ببینید یکی را برای قهوه خوردن بپسندید ما عادت داریم تا از یک خصوصیت کسی خوشمان امد هفته بعد عاشق سرا پای وجودش می شیم جو گیر میشیم و زیاده روی میکنیم

نفر۵:به نظر من اول به طرف بگوییم می خواهیم آشنا بشویم خیلی بهتره تا بگوییم به شما علاقمند شدم چون این یک جور حس مالکیت میاره و بعد دو طرف گیر می افتند سختشونه بگویند نه گرچه رک گویی بهتره اما حساب شده حرف زدن نتیجه بهتر داده

نفر۸:صداقت همیشه بهترین راه نیست چون طرف مقابل شاید صداقت پذیر نباشه آشنایی به نظر من مثل بازی شطرنج حساب شده باید باشد ضمنا خانمها اینطوری نیستند که بتوانند با چند نفر دوست باشن آدمی خاص واسه سینما رفتن آدمی خاص وسه حرف زدن ….آنها یک نفر را انتخاب می کنند اگر دوستش نداشته باشند با او به هم زده دنبال کسی دیگه می روند

نفر۹:به نظر من رابطه ای با دروغ شروع شه بهتر هرگز نشه

نفر ۸: به نظر من اگر مستقیم سخن بگوییم برگ برنده را از دست دادهایم باید مثل سیم پیچ مناطیسی باشیم هرچه سیم بیشتر مغناطیس بیشتر در طرف مقابل واسه شناختنت و شناخت طرف مقابل

نفر۶:جالب بودن حرف بهتره تا ادم همه چیز را یکباره رو کند

نفر۷:دوست داشتن مثل دو طناب در هم پیچیده است اگر احساساتمان را سریع بگوییم می فهمیم همدیگر را دوست داریم روز  بعد و هفته بعد چی همه چی تکراری می شه جالبی رلبطه اینه هر روز یک گره را از طناب باز کنیم آن وقت انگیزه داریم همیشه.اگر شخصیت هم را کم کم کشف کنیم بیشتر همدیگر را دوست داریم

نفر۱۰:به نظر من وقتی خانمی در پاسخ اظهار علاقهای داره پیام منفی می ده و واپس می زنه و آن فر اهمیت نمی ده به کارش ادامه می ده در واقع شخصیت ان فرد را نادیدیه گرفته با این کارش و براش اهمیتی ندارد

نفر۸:اگر دو نفر بجای باز کردن طناب به طناب طرف مقابل گرهای بزنند ارتباطات عمیقتر می شود

نفر بعد:به نظر من به تعداد ادمها راه برای دوست داشتن و ارتباط  وجود داره

نفر ۱: اگر زن و مردی برای خرید با هم بیرون بروند و مرد برای مدتی به طرف دیگری رفته خانمش تنها بمبند مردی رد شود و از آن زن خوشش بیاید نداند متاهل است اظهار علاقه کند بر خورد زن چه می ترواند باشد!؟خیلی بد و تند است معمولا

نفر۸: اگر خانمها را از نظر بحث و گفتاری تحریک کنید رابطه بهتری شکل می گیرد من خودم تجربه ای در دوران تحصیل داشتم با دختری که سر کلاس بحث زیادی می کردیم و نظرات مخالف می دادیم بهترین رابطه را بر قرار کردم

نفر ۱۰: بهترین رابطه ها در تضاد ها شکل گرفته من این تجربه را داشته ام که هرچه نقطه تلاقی اختلاف سلیقه و…دو نفر بیشتر باشد به هم بیشتر نزدیک می شودند

نفر ۳ :من از شما که پسرید یک سوال دارم آیا وقتی دختری جواب منفی به دوست شدن و آشنایی با پسری می دهد به نظر شما ناز می کند یا واپس می زند ؟تفاوت این دو را قادر به تشخیص هستند مردها ؟اگر بله چرا ادامه می دهند؟؟؟؟

نفر۸:سوالی مطرح می کنم تک تک جواب بدهید پسری به بهانه آشنایی به شما می گوید قیافتون آشناست کجا دیدمتون اگر بخواهید پس بزنید چی میگویید اگر بخواهید آشنا شوید چه جوابی

تک تک اعضا به جز سینا جواب خودشون را دادند و همه این تفاوت را حس کردندنفر۸ پیشنهاد کرد همیشه راهی پشت سرتون بعد از اشنایی اولیه باز بگذرارید

نفر ۱۰:به نظر من اگر ناز کردن در وجود زن افریده شده ابزار درک آن هم در مرد هست و مردها تفاوت ناز را از وا پس زدن و نه گفتن یک زن می فهمند

نفر۸:به نظر من به تجربه مرد بستگی دارد

نفر۴:به نظر من می فهمند مثل ان دختر اشنای ما که دوستش داشتم و دارم اما دیگر با ابراز علاقه ام مزاحمش نمی شوم

نفر۷:به نظر من صداقت خودش یک تکنیکه

نفر۵:حالا تکنیک داشتن خوبه یا نه

نفر ۹:به نظر من تکنیک بده دختری از پسری سوالی می پرسه باید راستش را بگوید نه آنچه دختره دوست دارد

نفر۱:به نظر من تکنیک تاحدی درسته تا حدی نادرست و اینکه حقیقت چیه واقعیت چی  حقیقت می گه دروغ نگوییم ام جامع ما دروغه اگر به نظر من خبر بدی را به کسی تدریجی و با کمی دروغ بگوییم بهتره تا یکباره بگوییم.

در اینجا وقت نشست تمام شد مهرناز با اجازه  دبیر جلسه را  زودتر ترک کرده بود بعد از بحث مسئول سخن نغز هفته آینده حمیدو معرفی کتاب بردیا و دبیر جلسه آرزو تعیین شد.

دبیر نشست ۷ شهریور ۱۳۸۵ : لادن

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

پست قبلیNext Post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 30 = 32