طرحواره

آزمون طرحواره های ناسازگار

آزمون طرحواره‌های ناسازگار یانگ

شما به یک یا چند سوال پاسخ نداده‌اید!

باشه

آزمون طرحواره‌های ناسازگار یانگ (فرم کوتاه)

طرحواره‌درمانی، یک شیوه‌ی درمانی است که توسط جفری یانگ برای درمان اختلالات شخصیتی و نیز دیگر اختلالات مزمن ذهنی توسعه پیدا کرده است.

چهار مفهوم اساسی در تکنیک‌های طرحواره‌درمانی شامل "طرحواره‌ی ناسازگار اولیه"، "سبک مقابله‌کننده"، "احتیاجات هیجانی و احساسی" و "حالات خلقی متفاوت" می‌باشد.

اکنون از طرحواره‌درمانی در زوج‌درمانی نیز استفاده می‌شود، به عنوان نوعی مشاوره در رابطه، به هر یک از شرکا کمک می‌کند تا تله ذهنی خود را بشناسند و ببیند چگونه باعث درگیری و بهم خوردن رابطه می‌شود.

این آزمون، دارای ۹۰ سوال است و 18 طرحواره‌ی ناسازگار را در 5 حوزه بررسی می‌کند.

لطفا هر جمله را با دقت بخوانید و ببینید تا چه حد توصیف درستی از شما به دست می‌دهد.

پاسخ‌های آزمون بر روی مقیاس 6 درجه ای (کاملاً درست، تقریبا درست، اندکی درست، بیشتر درست است تا غلط، تقریبا غلط و کاملاً غلط) تنظیم شده است.

انجام آزمون حدود ۲۰ دقیقه زمان می‌گیرد و لازم هست به همه سوالات پاسخ دهید.

پیشنهاد می‌شود اگر از گوشی موبایل استفاده می‌کنید، گوشی را افقی بگیرید.

نام و نام خانوادگی ضروریست نام و نام خانوادگی خود را وارد کنید.ضروریست نام و نام خانوادگی خود را به درستی وارد کنید.
جنسیت ضروریست جنسیت خود را تعیین کنید.
آدرس ایمیل ضروریست آدرس ایمیل خود را وارد کنید.ضروریست آدرس ایمیل خود را به درستی وارد کنید.
سن ضروریست سن خود را وارد کنید.سن باید بین اعداد 13 تا 99 باشد.
1- در بیشتر اوقات کسی را نداشته‌ام که از من حمایت کند، حرف‌هایش را با من بزند و عمیقاً نگران اتفاقاتی باشد که برایم می‌افتند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

2- من به افراد نزدیک خودم خیلی وابسته‌ام چون می‌ترسم مبادا مرا ترک کنند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

3- احساس می‌کنم مردم از من سودجویی می‌کنند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

4- فکر می‌کنم وصله ناجور جمع هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

5- مردان یا زنانی که دوستشان دارم، وقتی نقطه ضعف مرا ببینند، دیگر دوستم ندارند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

6- تقریباً هیچ کاری را نمی‌توانم به خوبیِ دیگران انجام دهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

7- احساس می‌کنم نمی‌توانم به تنهایی از پس کارهای زندگی روزمره‌ام بربیایم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

8- نمی‌توانم از شر این احساس رها شوم که اتفاق بدی می‌خواهد بیفتد. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

9- قادر نیستم از والدینم جدا شوم؛ کاری که هم سن وسال‌هایم انجام می‌دهند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

10- فکر می‌کنم اگر کاری را بکنم که دلم می‌خواهد، برای خودم دردسر درست می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

11- کار مراقبت از نزدیکانم روی دوش من است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

12- از اینکه احساسات مثبتم مثل توجه و محبت را به دیگران نشان بدهم، خیلی خجالت می‌کشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

13- باید در هر کاری که انجام می‌دهم بهترین باشم؛ نمی‌توانم توقعم را کم کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

14- وفتی از کسی چیزی می‌خواهم، خیلی برایم سخت است«نه» بشنوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

15- نمی‌توانم خودم را مقید کنم که کارهای تکراری و کسل‌کننده را انجام دهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

16- ثروتمند بودن و ارتباط با افراد مهم به من احساس ارزشمندی می‌دهد. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

17- حتی مواقعی که کارها به خوبی جریان می‌یابند، من احساس می‌کنم که آنها موقتی بوده و به زودی پایان می‌پذیرد. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

18- چنانچه اشتباهی مرتکب شوم، سزاوار مجازات هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

19- به طور کلی، کسی نبوده که به من عاطفه، محبت و صداقت نشان دهد. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

20- آنقدر به دیگران نیازمندم که نگران از دست دادن آنها هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

21- احساس می‌کنم باید در حضور دیگران از خودم محافظت کنم، چون فکر می‌کنم درغیر این صورت به من آسیب می‌زنند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

22- اساسا با بقیه خیلی فرق دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

23- اگر کسی واقعاً مرا بشناسد، مایل نیست با من ارتباط نزدیکی برقرار کند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

24- وقتی به موفقیت‌هایم نگاه می‌کنم، از درون احساس بی‌کفایتی می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

25- فکر می‌کنم برای انجام کارهای روزمره‌ام به دیگران وابسته هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

26- احساس می‌کنم هر لحظه ممکن است یک فاجعۀ طبیعی، جنایی، حقوقی یا پزشکی برایم اتفاق بیفتد. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

27- من و والدینم تمایل داریم خود را بیش از حد در مشکلات زندگی یکدیگر درگیر کنیم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

28- احساس می‌کنم چاره‌ای ندارم جز اینکه به خواسته‌های دیگران تن بدهم، چون در غیر این صورت مرا ترک می‌کنند یا در صدد تلافی برمی‌آیند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

29- آدم خوبی هستم، چون بیش از آنکه به فکر خودم باشم، به فکر دیگرانم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

30- برایم شرم‌آور است که احساساتم را به دیگران ابراز کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

31- سعی می کنم کارم را به بهترین نحو انجام دهم، اینکه کاری «تا حدودی خوب باشد» راضی‌ام نمی‌کند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

32- آدم خاصی هستم و نمی‌توانم محدودیت‌هایی را که بر سر راهم وجود دارد بپذیرم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

33- اگر به یکی از اهدافم نرسم زود مایوس می‌شوم و دست از کار می‌کشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

34- دستیابی به موفقیت، هنگامی برای من ارزشمند است که دیگران آن را ببینند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

35- اگر اتفاق خوبی بیفتد، از اینکه به دنبال آن احتمال دارد اتفاق بدی بیفتد، نگرانم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

36- اگر سخت تلاش نکنم باید منتظر ضرر و باخت باشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

37- در بیشتر اوقات زندگی، این احساس به من دست نداد که برای فرد دیگری، شخص ویژه و ممتازی به شمار می‌روم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

38- نگرانم افرادی که به آنها احساس نزدیکی می‌کنم مرا ترک کنند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

39- دیگران دیر یا زود به من خیانت می‌کنند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

40- نمی‌توانم به کسی تعلق خاطر داشته باشم، انسان تنهایی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

41- لیاقتِ عشق، توجه و احترام دیگران را ندارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

42- بیشتر مردم در حوزه‌های کار و موفقیت از من تواناترند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

43- نمی‌توانم عاقلانه فکر کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

44- نگرانم که از جانب دیگران مورد حمله فیزیکی قرار بگیرم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

45- برای من و والدینم بسیار سخت است که بدون داشتن احساس گناه یا خیانت، مسایل جزئی خصوصی خود را از یکدیگر پنهان نگاه داریم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

46- در روابطم به دیگران اجازه می‌دهم که بر من مسلط شوند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

47- آنفدر سرگرم انجام کارهای دیگران هستم که نمی‌توانم وقتی را برای خودم کنار بگذارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

48- برای من خیلی سخت است که راحت و خودجوش (صمیمی و بدون تکلف) رفتار کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

49- من باید به تمام مسئولیت‌هایم عمل کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

50- از اینکه مرا محدود کنند یا نگذارند کاری را که می‌خواهم، انجام دهم متنفرم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

51- برایم بسیار دشوار است که برای دستیابی به اهداف بلند‌مدت، کارهای لذّت‌بخشِ آنی را رها کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

52- در صورتی که توجه کافی از سوی دیگران دریافت نکنم، احساس کم اهمیت بودن می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

53- دقت و احتیاط زیاد فایده‌ای ندارد، چون تقریباً همیشه مشکلی به وجود می‌آید. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

54- اگر کاری را درست انجام ندهم باید از عواقب آن رنج ببرم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

55- در اغلب اوقات کسی را نداشتم که واقعاً درد دل من را گوش دهد، مرا بفهمد یا اینکه احساس‌ها و نیازهای واقعی مرا درک کند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

56- وقتی احساس می‌کنم کسی که برایم مهم است از من دوری می‌کند، مایوس می‌شوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

57- نسبت به انگیزه‌های دیگران سوء ظن شدید دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

58- احساس می‌کنم که از دیگران بریده‌ام و با آنها غریبه شده‌ام. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

59- احساس می‌کنم دوست‌داشتنی نیستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

60- نمی‌توانم مانند اغلب مردم در کارهایم با استعداد باشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

61- اصلاً به قضاوت‌های خودم در موقعیت‌های روزمره، اعتماد ندارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

62- نگرانم همه سرمایه‌ام را از دست بدهم و خیلی فقیر و بی‌خانمان شوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

63- اغلب احساس می‌کنم که انگار سایه سنگین والدینم بر زندگی من است و من نمی‌توانم یک زندگی جداگانه برای خودم داشته باشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

64- همیشه به دیگران اجازه داده‌ام به جای من تصمیم بگیرند، در نتیجه من واقعاً نمی‌دانم چه می‌خواهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

65- همیشه سنگ صبور مشکلات دیگران بوده‌ام و به مشکلات آنها گوش داده‌ام. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

66- آنقدر خودم را کنترل می‌کنم که مردم فکر می‌کنند آدم بی‌احساسی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

67- احساس می‌کنم برای پیشرفت و دستیابی به خواسته‌هایم همواره تحت فشار هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

68- احساس می‌کنم نباید از قانون‌ها و قراردادهای بهنجاری که مردم تابع آن هستند، اطاعت کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

69- نمی‌توانم به خودم فشار بیاورم که کارهایی را که برایم خوشایند نیستند، انجام دهم، حتی وقتی که می‌دانم نتایج خوبی در پی دارند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

70- اگر در یک جمع صحبت کنم یا در یک موقعیّت اجتماعی معرفی شوم، برایم مهم است که تأیید و تحسین شوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

71- وقتی کاری می‌کنم، برایم مهم نیست که چقدر سخت است اما نگرانم از لحاظ مالی ورشکست شوم و همۀ دارایی‌ام را از دست بدهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

72- فرقی ندارد که چرا اشتباه کردم، در صورت اشتباه باید بهایش را بپردازم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

73- وقتی که نمی‌دانستم کاری را چگونه انجام دهم، به ندرت شخصی پیدا می‌شد که مرا نصیحت و راهنمایی کند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

74- برخی اوقات آنقدر نگران آن هستم که مردم مرا ترک کنند، آنها را از خودم می‌رانم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

75- معمولا به طور جدی به انگیزه‌های نهانی مردم فکر می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

76- فکر می‌کنم فرد مناسبی برای جمع نیستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

77- در بسیاری از موقعیت‌ها، برای نشان دادن یا ابراز کردن خودم از طرف دیگران پذیرفتنی نیستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

78- در کار یا تحصیل، مثل بقیه باهوش نیستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

79- احساس می‌کنم قادر نیستم به تنهایی مسائلی که برایم اتفاق می‌افتد را حل کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

80- اغلب نگرانم دچار یک بیماری جدی بشوم، حتی وقتی دلایل پزشکی کمی برای این احتمال وجود دارد. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

81- اغلب احساس می‌کنم هویت جداگانه‌ای از والدین یا همسرم ندارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

82- خیلی برایم مشکل است از دیگران تقاضا کنم حقوقم را رعایت کنند و احساساتم را درک کنند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

83- دیگران نظرشان این است که من برای دیگران خیلی کار می‌کنم، ولی برای خودم کاری انجام نمی‌دهم لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

84- مردم نظرشان این است که من فردی عصبی و ناراحتم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

85- وقتی که کاری را اشتباه انجام می دهم، نمی‌توانم خودم را ببخشم یا برای اشتباهم بهانه‌تراشی کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

86- احساس می‌کنم کاری که من برای دیگران انجام می‌دهم، بیشتر از کارهایی است که آنها برای من انجام می‌دهند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

87- به ندرت توانسته‌ام به تصمیمات و راه‌حل‌های خودم پای‌بند باشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

88- برای اینکه احساس کنم فرد ارزشمندی هستم، نیازمند تایید، تحسین و تمجید زیاد دیگران هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

89- نگرانم که مبادا یک تصمیم اشتباه به یک فاجعه منجر شود. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

90- فرد بدی هستم و سزاوار مجازاتم.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

آزمون شخصیت NEO

آزمون شخصیت NEO

آزمون شخصیت نئو

شما به چند سوال پاسخ نداده اید!

باشه

آزمون شخصیت نئو (فرم کوتاه 60 سوالی)

شخصیت یک سری از ویژگی های آدمی است که در طول زمان پایدار می ماند. وقتی می گوییم فلانی شخصیت مهربانی دارد منظورمان این است که او در بیشتر زمان ها و تقریبا همیشه مهربان است.

پرسشنامه NEOPI-R یکی از آزمون های شخصیتی است که بر اساس تحلیل عوامل ساخته شده است و از جدیدترین ابزارها در زمینه شخصیت است که توسط مک کری و کوستا در سال ۱۹۸۵ تحت عنوان پرسشنامه شخصیتی NEO معرفی شد.

این آزمون، فرم کوتاه 60 سوالی می باشد که 5 عامل شخصیت را می سنجد.

پنج عامل اصلی شخصیت عبارتند از : روان نژندی ، برونگرایی ، انعطاف پذیری ، دلپذیر بودن ، مسئولیت پذیری و با وجدان بودن.

یادتان باشد که معمولا هر چه نمره شما و همسرتان به هم شبیه تر باشد، شما بهتر با هم کنار می آیید. البته مسلما همیشه هم این طور نیست!

پاسخ‌های آزمون بر روی مقیاس ۵ درجه ای (کاملاً موافقم، موافقم ، تا حدودی، مخالفم و کاملاً مخالفم) تنظیم شده است.

انجام آزمون حدود 15 دقیقه زمان می‌گیرد و لازم هست به همه سوالات پاسخ دهید.

پیشنهاد می‌شود اگر از گوشی موبایل استفاده می‌کنید، گوشی را افقی بگیرید.

اکنون آزمون را در آرامش آغاز کنید.

 

نام و نام خانوادگی ضروریست نام و نام خانوادگی خود را وارد کنید.ضروریست نام و نام خانوادگی خود را به درستی وارد کنید.
جنسیت ضروریست جنسیت خود را تعیین کنید.
آدرس ایمیل ضروریست آدرس ایمیل خود را وارد کنید.ضروریست آدرس ایمیل خود را به درستی وارد کنید.
سن ضروریست سن خود را وارد کنید.سن باید بین اعداد 13 تا 99 باشد.
1- من آدم نگرانی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

2- من دوست دارم همیشه آدم‌های زیادی دور و برم باشند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

3- من دوست ندارم وقتم را با خیال‌بافی هدر بدهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

4- من سعی می‌کنم با دیگران خوش‌رفتار و مودب باشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

5- من لوازم خودم را مرتب و پاکیزه نگه می‌دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

6- من اغلب خودم را کمتر از دیگران حس می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

7- من لبخند‌زدن به دیگران و بیرون رفتن با آنها را کار آسانی می‌دانم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

8- من وقتی روش درست انجام یک کار را پیدا کنم به همان می‌چسبم و ادامه می‌دهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

9- من اغلب با اعضای خانواده بگو نگو دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

10- من به خوبی می‌توانم طوری برنامه‌ریزی کنم که کارهایم به موقع انجام شوند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

11- وقتی من زیرِ بار یک استرس بزرگ هستم بعضی مواقع احساس می‌کنم دارم از هم می‌پاشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

12- من خودم را لزوما آدم امیدواری نمی‌دانم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

13- نگاه کردن به نظم حاکم بر طبیعت و زیبایی هنرها برای من بسیار جالب است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

14- بعضی از مردم من را آدم خودخواهی می‌دانند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

15- من در کارهایم خیلی با برنامه نیستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

16- من به ندرت احساس تنهایی و دل افسردگی می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

17- من واقعا از صحبت کردن با دیگران لذت می‌برم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

18- من معتقدم که اگر به دانشجویان اجازه بدهند که به سخنرانی های بحث برانگیز و متناقض گوش دهند، آن ها سردرگم و گمراه می‌شوند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

19- من بیشتر ترجیح می‌دهم که با دیگران همکاری کنم تا با آن‌ها رقابت کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

20- من سعی می‌کنم وظایفی که بر عهده‌ام هست را با وجدان کار انجام دهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

21- حس می‌کنم اغلب اوقات دچار تنش و وحشت زدگی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

22- من ترجیح می‌دهم در جایی باشم که فعالیت وجود داشته باشد. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

23- خواندن یک شعر تاثیر ناچیزی بر من دارد یا این که اصلا تاثیری ندارد. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

24- معمولا من در مورد مقاصد دیگران بدگمان و عیب‌جو هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

25- من دارای اهداف مشخصی هستم و برای این اهداف برنامه دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

26- من بعضی وقت‌ها کاملا احساس بی‌ارزشی می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

27- من معمولا ترجیح می‌دهم کارها را به تنهایی انجام دهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

28- من معمولا غذاهای جدید و ناآشنا را امتحان می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

29- من عقیده دارم که اکثر مردم اگر به آن‌ها اجازه داده شود می‌خواهند از آدم امتیاز به دست آورند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

30- من قبل از شروعِ هر کاری وقت زیادی را تلف می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

31- من به ندرت خودم را ترسو یا مضطرب می‌دانم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

32- من اغلب احساس می‌کنم که پر از نیرو و انرژی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

33- من به ندرت متوجه می‌شوم که احساساتم در محیط‌های مختلف فرق می‌کند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

34- بیشتر مردمانی را که می‌شناسم مرا دوست دارند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

35- من برای دستیابی به اهداف خودم سخت تلاش می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

36- اغلب از نحوه برخورد دیگران با من عصبانی می‌شوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

37- من آدم بشاش و دارای روحیه بالایی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

38- من معتقدم که برای اخذ تصمیم درباره موضوعات اخلاقی باید به مقامات دینی خودمان اقتدا کنیم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

39- بعضی از افراد فکر می‌کنند من آدم سرد و حساب‌گری هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

40- وقتی به انجام کاری متعهد می‌شوم مردم می‌توانند همیشه مطمئن باشند که کار را پیگیری می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

41- اغلب وقتی کارها طبق نقشه پیش نمی‌رود یا اشتباه از آب در می‌آید احساس دلسردی می‌کنم و می‌خواهم آن را نیمه‌تمام رها کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

42- من آدم خوش بینی نیستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

43- گاهی وقتی که شعری می‌خوانم یا به یک اثر هنری نگاه می کنم یک حالت یاس یا موجی از برافروختگی را در خودم تجربه می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

44- من در رفتار و نظر خود آدم سخت و بی‌انعطافی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

45- گاهی آن‌قدری که خودم می‌خواهم، قابل اعتماد نیستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

46- من به ندرت افسرده یا غمگین می‌شوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

47- همه زندگی و کارهای من با سرعت طی می‌شوند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

48- من علاقه‌ای به تامل و تفکر در مورد ماهیت جهان یا وضعیت انسان ندارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

49- اغلب سعی می‌کنم با فکر و با ملاحظه باشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

50- من آدمِ سازنده و مولدی هستم که همیشه کارها را به ثمر می‌رساند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

51- من اغلب احساس درماندگی می‌کنم و میل دارم شخص دیگری مسائلم را حل کند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

52- من شخص بسیار فعالی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

53- من خیلی کنجکاوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

54- من اگر اشخاصی را دوست نداشته باشم از آن ها پنهان نمی‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

55- به نظر نمی‌رسد هرگز بتوانم کارهای خود را نظم و ترتیب بدهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

56- بعضی وقت‌ها من طوری احساس خجالت می‌کنم که دلم می‌خواهد خودم را از دیگران پنهان کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

57- من ترجیح می‌دهم راه خودم را بروم تا اینکه رهبر دیگران باشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

58- من اغلب از بازی کردن با نظریه‌ها و افکار انتزاعی لذت می‌برم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

59- اگر نیاز باشد من حاضرم از افراد دیگر برای رسیدن به مقاصد خودم استفاده کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

60- من سعی می‌کنم کارهایم در حد عالی باشد.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

کوه و گردش

باشگاه کوه و گردش گروه نیک اندیشان

باشگاه کوه و گردش در راستای رشد فردی که هدف اصلی گروه نیک اندیشان می باشد تشکیل شده است

از برنامه های گروه نیک اندیشان ، اجرای تفریحات سالم و مفید است که کوهنوری یکی از این برنامه هاست.

 

 کوهنوردی می تواند چند عامل را به طور همزمان به همراه داشته باشد.

– دور هم بودن و صحبت کردن و شناخت بیشتر یکدیگر

– ورزش جسمی و روحی

– برگزاری برخی جشن ها در کوه

– اجرای بازی های جمعی و تعریف کردن لطیفه و خندیدن برای افزایش شادابی روحی

نشست

باشگاه نشست های گروه نیک اندیشان

باشگاه نشست های هفتگی گروه نیک اندیشان در راستای هدف گروه نیک اندیشان که تعالی خویش (رشد فردی) است جهت برگزاری نشستی در هر هفته سه شنبه ها ساعت ۶ بعد از ظهر با حضور فقط  همراهان گروه نیک اندیشان تشکیل شده است.

باشگاه نشست های هفتگی گروه نیک اندیشان ، باشگاه اصلی گروه می باشد و از طریق آن ، گروه بقا می یابد.

برنامه نشست ها:
– یک کتاب توسط یکی ازهمراهان معرفی می گردد(۲۰ دقیقه).

– یکی از همراهان جملات زیبایی از بزرگان یا شعری سروده خود بیان می دارد(۱۰ دقیقه).

– در زمینه موضوع خاصی گفت و نیوش ( مباحثه) آزاد صورت می گیرد(یک ساعت و نیم).

در این راستا؛
– تبادل افکار و اطلاعات انجام می شود.
– همراهان جدید با گروه آشنا می شوند.
– همراهان با همدیگر بیشتر آشنا شده و انس می گیرند.

  • تمرین مسوولیت پذیری
  • تمرین آداب معاشرت
  • تمرین آداب گفت و نیوش
  • ….

و بدین طریق رشد و ارتقای فردی که هدف اصلی گروه و رشد ارتباطات و تبادل اطلاعات که هدف جنبی گروه است، تحقق می یابد.

امید است که با تشکیل مستمر و منظم این نشست ها، گروه توسعه پیدا کرده و برای رسیدن به تعالی همراهان مفید باشد.

دوچرخه سواری به عنوان مدیتیشن

نوشته : وید والاس

 

آیا تا به حال برای پیاده روی بیرون رفته اید و لحظه ای خود را گم کرده اید، و هنگامی که به خانه برگشته اید احساس می کنید ذهن شما پاک شده است؟ مثل اینکه جواب همه مشکلات خود را فهمیده اید؟

 

من اغلب بین “مدیتیشن” و “فعالیت تکراری و تسکین دهنده راندن دوچرخه در جاده” ، یا بین “مراقبه” و “تمرکز مطلق “در حال حاضر بودن” در دوچرخه سواری کوهستان”، مقایسه های غیرمعمول داشته ام. همکار من، سیمون جولیانی ، یک بار به من گفت: “اگر می خواهم به چیزی فکر کنم ، در جاده دوچرخه سواری می کنم و اگر می خواهم برای مدتی فراموش کنم ، بر روی جاده خاکی دوچرخه سواری می کنم.”

 

آیا مراقبه و دوچرخه سواری در کمک به دستیابی آنچه که می خواهیم مشابه هستند؟ آیا دوچرخه سواری می تواند در رسیدن به «ذهن آگاهی» (mindfulness) به ما کمک کند؟

 

چرا مدیتیشن (مراقبه)؟

“اگر می خواهید ذهن خود را درک کنید ، بنشینید و آن را مشاهده کنید.”

آناگاریکا مونیندرا – گوروی مراقبه

 

 

کلمه مدیتیشن از ریشه زبان هند-اروپایی(زبان هایی که در سرزمین های بین هند و اروپا رایج بوده مثل زبان سانسکریت) از واژه “med” گرفته شده است که به معنی “انجام اقدامات مناسب” است. در لاتین ، این کلمه از “meditari” – “فکر کردن” ، “ساکن شدن” یا “تمرین ذهنی” مشتق می شود. اگرچه تعریف دقیق مدیتیشن دشوار است، اغلب با حالت هوشیاری همراه است که دربردارنده وضوح، آگاهی، مثبت بودن، ذهن آگاهی، انرژی و آرامش درونی است.

 

کاملاً ساده ، مراقبه به ما امکان می دهد خودمان را بفهمیم. با مراقبه ، می توانیم ببینیم چه چیزی رنج را در زندگی ما ایجاد می کند و چه چیزی باعث خوشبختی و آرامش می شود. با دیدن این موارد می توانیم انتخاب بهتری انجام دهیم. و وقتی ما انتخاب های بهتری انجام می دهیم شادتر می شویم.

بدون نوعی از درون نگری ، ما به احتمال زیاد می توانیم مطابق آنچه فکر و احساسات در ذهن ماست عمل کنیم. با مدیتیشن شروع به مشاهده آن افکار و احساسات خاص می کنیم و حضور آنها را تشخیص می دهیم. پس از آگاهی ، ما فضا و فرصتی را برای تغییر شیوه احساس و عمل خود داریم. این امکان برای ما فراهم می شود که خود بپرسیم: “آیا می خواهم این احساس یا هیجانات را ایجاد و دنبال کنم؟” یا: “آیا می خواهم اجازه دهم که آن از بین برود؟”

 

در حالی که محققان هنوز باید کارهای بسیاری انجام دهند تا مزایای مدیتیشن را درک کنند ، علائم امیدوار کننده ای وجود دارد. به عنوان مثال ، در سال ۲۰۱۳ ، محققان آمریکا از اسکن MRI استفاده کردند تا نشان دهند کسانی که “ذهن آگاهی” را تمرین می کنند می توانند دارای مغزی آرام تر ، کم فشار تر و حافظه بهتر ، آگاهی ،  تمرکز و تصمیم گیری برتری باشند.

 

دکتر راسل آسلسون یک متخصص بازنشسته عصب شناسی در کلرادو اسپرینگز است که علاقه مند به تغییرات ساختاری است که در نتیجه مدیتیشن در مغز اتفاق می افتد. او همچنین یک دوچرخه سوار مشتاق هست.

 

در کالج فلسفه تحصیل کرد، یوگا را تمرین کرد و به قول خودش “به ادیان شرقی علاقه داشت”. او همیشه یک ورزشکار بوده است و مسابقات اسکی کراس کشور و مسابقات جاده ای را با هم ترکیب کرده است. این ترکیب التقاطی فعالیت ها او را به تحقق جالبی سوق داد.

 

دکتر آسلسون می گوید: ” تا همین اواخر ، در ۱۵-۲۰ سال گذشته من نمی فهمیدم که چگونه همه این مسائل با هم یکی هستند.” “من متوجه شدم که وقتی اسکی می کردم یا دوچرخه سواری در کوه می کردم ، آنها ذهن شما را به همان حالت مراقبه نشسته معمول می کشاند.

 

“دلیل بسیاری از آن، به دلیل تمرکزی است که برای هر یک از این موارد لازم است.”

 

مراقبه و دوچرخه سواری

حس کنجکاوی من در مورد ارتباط بین دوچرخه سواری و مراقبه باعث شد تا من با دکتر پاتریک مک کارتی ، انسان شناس مستقر در دانشگاه کیوتو در ژاپن آشنا شوم. پاتریک در حال حاضر مشغول کار بر روی یک پروژه تحقیقاتی در مورد صنعت جهانی یوگا است. وی در کودکی با یوگا و مدیتیشن آشنا شد و طی ۲۰ سال گذشته هر دو روش را به طور گسترده در سراسر دنیا آموخته است. او نیز یک دوچرخه سوار مشتاق است.

 

دکتر مک کارتی توضیح زیر را در مورد مراقبه ارائه داد؛

 

وی گفت: “مدیتیشن اساساً در مورد قرار دادن آگاهی فرد بر روی یک نقطه است. وی ادامه می دهد: “در یوگای کلاسیک ، هشت مرحله در این روند وجود دارد. این امر معمولاً امروزه به عنوان آشتانگایوگا شناخته می شود. مدیتیشن ، از نظر فنی ، در این سیستم خاص یوگا به عنوان مرحله هفتم درک می شود.

 

وی گفت: “برای دستیابی به این مراحل بعدی ، ابتدا باید در تمام مراحل قبلی موفق شوید. آنها بر پایه یکدیگر کار می کنند که بطور منظم در جهت القاء عقب نشینی در احساس و توجه متمرکز عمل می کنند. سفر درونی یوگی به سمت حالت خود به خود جذب می رود که در نهایت منجر به حالت جذب شده نهایی تمرکز می شود. ”

 

همانطور که دکتر مک کارنی توضیح می دهد ، فقط یک مسیر به حالت مراقبه ای ذهن نمی رسد. در واقع ، دوچرخه سواری می تواند یک راه برای کمک به ما برای رسیدن به آن باشد.

 

“من فکر می کنم وقتی که شما در مورد دوچرخه سواری به عنوان نوعی مراقبه صحبت می کنید ، دوچرخه سواری به ایجاد مراقبه از طریق گرد آوردن مجموعه ای از عناصر زیبایی شناختی کمک می کند. (مجموعه ای از اصول اساسی و هدایت کننده) “، او می گوید. “مراقبه را می توان به عنوان یک حالت خودجوش درک کرد که در جایی بوجود می آید که در یک ذات بودایی ، در جایی که فکر کردن نیست ، یا در واقع در شناسایی لحظه ای در بین افکار … و گسترش آن به سمت افق رویدادی که در آن چیزها و افکار نتوانند روی مشاهده گر که به طور معمول انجام می دهد تأثیر بگذارد.

“یکنواختی دوچرخه سواری اجازه می دهد تا یک شخص در یک موقعیت واقعاً سعادتمند و بدون ذهن وارد شود ، جایی که افکار شروع به فروپاشی می کنند و به نظر می رسد که کاملاً ناپدید شده اند. این حس که افکار در حال انتقال به پس زمینه هستند در واقع همان مراقبه برای من است. ”

“وقتی سوار دوچرخه ام می شوم و پدال ها را می چرخانم ، شروع به مراقبه می کنم.”

– پاتریک مک کارتنی

 

دکتر مک کارتنی توضیح می دهد: “اگر به برخی از ادبیات بیشتر روانشناختی و فلسفی در مورد مراقبه و حرکات نگاه کنید، آنها در مورد این حالت های افزایش دهنده پذیرش و این ایده که شما در این وضعیت، مستعد هیپنوتیزم شدن هستید صحبت می کنند. وی گفت: “این [چرخاندن پدال ها] وضعیت بسیار مشابهی با آن دارد؛ طبیعت بسیار تکراری چرخاندن و این واقعیت که شما در یک موقعیت ویژه بر روی دوچرخه قفل شده اید.

 

وی گفت: “هشت قدم برای رسیدن به یک وضعیت مراقبه ای؛ شامل این عقیده است که می توان حس را کنار گذاشت ، بنابراین وقتی بر روی دوچرخه  سوار می شوید ، حواس خود را کنار می نهید. شما فوراً در یک حالت خاص قرار می گیرید – یک حالت جسمی خاص و همچنین یک حالت ذهنی خاص. مراقبه کمک می کند تا ذهن به یک مسیر ویژه هدایت شود که با دوچرخه سواری در یک جاده خاکی ساکت یا تک مسیره نیز به دست می آید. اینها عناصر زیبایی شناختی هستند که همه برای کمک، گرد هم آمده اند. ”

 

 

مدیتیشن فعال

اما چگونه تعمداً وارد این حالت “مراقبه فعال” می شوید؟ یکی از عناصر اصلی مدیتیشن ، تمرکز روی تنفس و حرکت تنفس است. دکتر مک کارتنی چنین توضیح می دهد؛ “دوچرخه سواری به شما یک راه جالب برای ایجاد رابطه با تنفس می دهد.”

وی می گوید: “در حالت استراحت طبیعی ۱۵ بار در دقیقه تنفس می کنیم. بنابراین به ۲۱.۶۰۰ بار در روز می رسد. زمان هایی که ما می دانیم که نفس را به درون می کشیم و بیرون می دهیم در واقع بسیار کم است. بنابراین هنگام دوچرخه سواری فرصت خوبی برای ارتباط با تنفس است.”

 

“اگر بتوانید سرعت تنفس خود را کاهش دهید، شما قادر خواهید بود که در سطوح مختلف آلفا – بتا – تتای ذهن هوشیار سیر کنید. بنابراین، هنگامی که در حال پدال زدن هستید، می توانید با تنفس خود ارتباط برقرار کرده و سپس روی کم کردن سرعت آن کار کنید.”

 

حالت های مختلف ذهن

منظور دکتر مک کارتنی از “حالات آلفا – بتا – تتای ذهن هوشیار” چیست؟ به طور خلاصه ، دانشمندان بر این باورند که حالات مختلف هوشیاری انسان با  فرکانس های مختلف “امواج مغزی” مطابقت دارد. پنج نوع مختلف از امواج مغزی وجود دارد: آلفا، بتا، تتا، دلتا و گاما.

 

دکتر مک کارتنی می گوید: “در حال حاضر که ما تمرکز می کنیم، در وضعیت بتا هستیم. اما هنگامی که شما بسیار آرام تر می شوید به این حالت آلفا وارد می شوید. بنابراین ، وقتی می خواهید به یک وضعیت مراقبه بپردازید، سعی می کنید در حالت عمیق آلفا قرار بگیرید، شاید فقط در آن مرحله در مرز خواب باشید (دلتا).

 

“این زمانی است که شما حالت های عمیق آرامش و آگاهی را تجربه می کنید، که می تواند تا بالاترین حالت گاما ، که به “موج بینش” مشهور است، پیش برود.

 

چگونه این مسئله را به دوچرخه سواری ربط دهیم؟

 

“هنگامی که از کوه پایین می آییم یا در جاده دوچرخه می رانیم، باید در حال حاضر باشیم و این وضعیت کاملاً سعادتمندانه است – شما در مرز کنترل هستید ، اما شما استاد آن هستید.” مک کارتنی می گوید؛ “این کار کاملاً متفاوت با چرخاندن پشته ای از چرخ دنده هاست که سعی می کند از خط قرمز عبور نکند یا واژگون نشود. اگر دوست دارید صبحانه را در بالای تپه ها بخورید، تنفس، تمرکز و آگاهی از خود احتمالاً در زمان صعود نیز بسیار مهمتر است و می تواند به همان اندازه ی پایین آمدن از تپه ها سعادتمندانه باشد.”

 

“این حالت های مختلف فقط جایی است که شما می توانید بنشینید، استراحت کنید و گذر افکار را در ذهن ببینید.”

 

قرار گرفتن بر روی یک دوچرخه

“اگر می خواهم راجع به چیزی فکر کنم ، در جاده دوچرخه سوار می شوم و اگر می خواهم مدتی فراموش کنم ، بر روی جاده خاکی دوچرخه سواری  می کنم.”

 

– سیمون جولیانی ، نکات دوچرخه سواری

 

منطقه مرزی آلفا-تتا گاهی اوقات به عنوان “حالت جریان” ، مرز بین هوشیاری و نیمه هوشیاری شناخته می شود. این یک ذهن بدون افکار هوشیار است، منطقه ای که همه چیز به طور خودکار اتفاق می افتد. وقتی سوار می شویم در حالت بتا شروع می کنیم اما به سمت آلفا و در نهایت تتا حرکت می کنیم.

 

این حالت جریان چه حسی دارد؟ چگونه آن را تشخیص می دهید؟

 

دکتر آسلسون توضیح می دهد: “این تمرکز، منحصر است به طوری که برخی از محیط های پیرامونی دیگر آنجا نیستند. شما فراآگاه هستید. بیان آن مشکل هست. ”

 

دکتر آسلسون می گوید؛ ” که اکثر مردم حتی ممک است ندانند که وارد این حالت تتا شده اند.” اما برای رسیدن به آن چه کاری می توانیم انجام دهیم؟

 

دکتر آسلسون توضیح می دهد: “آن برای من به موقعیت و جا بسته است. وقتی در یک مسیر جذاب قرار دارید، می دانید که برای زنده ماندن باید تمرکز خود را حفظ کنید. بعضی اوقات دور و بر چنین هست. اغلب برای من در جنگل است ، به هر حال در جایی احساس راحتی می کنم.”

 

و به همین دلیل به نظر می رسد که همه مشکلات شما پس از یک دوچرخه سواری خوب جاده ای پاسخ داده شده اند ، آن به خاطر وضعیت تتا است که شما در مسیر وارد شده اید. در حالت تتا شما در خلاقیت بهینه قرار دارید و دریافت شهودی شما در اوج است.

 

خلاصه

مدیتیشن هزاران سال یک عمل ذهنی و معنوی بوده است و تفسیرهای زیادی درباره آنچه در آن دخیل است و آنچه که در دستیابی به شما کمک می کند وجود دارد. همانطور که دکتر مک کارتنی و دکتر آسلسون توضیح داده اند ، بیش از یک مسیر برای صلح و شفافیت وجود دارد که یک حالت مراقبه، از جمله از طریق حرکت تکراری دوچرخه سواری می تواند به همراه آورد.

 

تحقیقات مراقبه هنوز در مراحل ابتدایی خود است ، اما نشان داده شده است که افرادی که مراقبه می کنند ممکن است مزایای بسیاری از یک ذهن سالم را تجربه کنند. این که ورود به یک حالت خلاق در هنگام دوچرخه سواری در جاده ، جایی که ذهن آگاهی منجر به حل یک مشکل یا وضوح آن می شود ، یا ورود به “منطقه جریان” هنگام یک دوچرخه سواری کوهستانی که شما را در “اکنون” قرار می دهد، مدیتیشن فقط یک دلیل دیگر برای دوچرخه سواری است که چرا دوچرخه سواری برای ذهن ، بدن و روح خوب است.

 

ترجمه : سینا یاوریان

شما را به این تجربه بی‏ نظیر دعوت می‏ کنم.

باشگاه دوچرخه سواری و مدیتیشن گروه آموزشی و پژوهشی نیک اندیشان

صفحه اینستا meditative_cycling را دنبال کنید

رویدادهای فصل بهار سال ۱۳۸۶

فصل بهار سال ۱۳۸۶ نیز با برنامه های متنوعی همراه بود که به چند مورد از آنها اشاره میکنیم. باشد که ثبت خاطرات و رویدادهای گروه نیک اندیشان تجربه های ما را به دیگران منتقل و انگیزه بخش ادامه راهمان بشود.

پارک طالقانی

صبح جمعه ۷ اردیبهشت ۸۶ ساعت ۹:۳۰ به همراه ۶ نفر از دوستان به پارک طالقانی رفتیم و تا ظهر آنجا بودیم

نرمش کردیم و تمرین تنفس و از هوای بهاری لذت بردیم

 

آبشار سنگان
روز جمعه ۲۱ اردیبهشت ساعت ۷ صبح  چهل نفر میدان شهر زیبا جمع بودیم

از مسیر زیبا پر از شکوفه های  گیلاس و شقایق های زرد و قرمز و ریواس، مسیر آبشار را در پیش گرفتیم
در مسیر برای  چای و استراحت و تجدید  قوا  در کافه ای نشستیم
با هم آواز می خواندیم و از حضور هم لذت می بردیم
بسیاری با هم آشنا شده و دوست شدند

دشت لار

صبح دوشنبه ۱۴ خرداد ۸۶ ساعت ۶ زیر پل سیدخندان جمع شدیم و به همراه ۵۹ نفر از دوستان به وسیله سه دستگاه مینی بوس به دشت لار رفتیم

با و جود ترافیک بسیار سنگین در جاده ولی بسیار خوش گذشت و از طبیعت بسیار زیبای آنجا لذت بردیم

 

باشگاه مدیتیشن دوچرخه سواری گروه نیک اندیشان راه اندازی شد

هنگامی که در یک صبح زیبا در طبیعت دوچرخه سواری می‏ کنید و هوای پاک و خنک صبحگاهی را به درون ریه‏ های خود می‏ کشید و مناظر زیبا وارد چشم شما شده و احساس فرح بخشی در شما ایجاد می‏ کنند، شما از همه ذهنیت های خود رها می‏ شوید و زمان حال را تجربه می‏ کنید. درک زمان حال؛ آن چیزی که تجربه آن نتیجه مدیتیشن است و هدف مدیتیشن رسیدن شما به آرامش درونی و لذت بردن از خود و اطرف است. با تکرار مدیتیشن در شما یک آرامش دایمی ایجاد می شود که در هیاهوی شهر و خیابان نیز می‏ توانید آن آرامش را در درون ذهن و بدن خود به همراه داشته باشید.

 

همانطور که بیان شد دوچرخه‏ سواری برای لذت و تفریح و آرامش به کارگرفته شده و استفاده از دوچرخه سواری به هدف کسب این کارکرد اولیه یعنی داشتن آرامش و مدیتیشن می‏تواند که به آسانی صورت گیرد، چرا که آن را به همراه خود دارد و کافیست توجه خود را به این موضوع معطوف کنیم و از این کارکرد حداکثر بهره را ببریم.

بیایید با هم به مدیتیشن دوچرخه سواری برویم. در حین دوچرخه ‏سواری می‏ توان به اطراف و طبیعت نظاره کرد و از تفکرات خالی شد. می توان بر روی رکاب زدن توجه کرد و در حالی که با آرامش رکاب می زنیم توجه خود را بر روی کارکرد عضله ها معطوف کرده و ذهن آگاهی(mindfulness) را تجربه کنیم. بعد از رکاب‏زنی در طبیعت با نشستن بر روی علف های خنک به صورت جمعی مدیتیشن کرده و با طبیعت یکی شدن را تجربه کنیم. در حین رکاب زدن جمعی نیز همچون نشستنِ جمعی برای مدیتیشن، می ‏توان سینرژی را حس کرد و تعلق به یک مجموعه را به طور ملموس درک کرد.

شما را به این تجربه بی‏ نظیر دعوت می‏ کنم.

سینا یاوریان

باشگاه دوچرخه سواری و مدیتیشن نیک اندیشان

 

صفحه اینستا cyclingmeditate را دنبال کنید

مدیتیشن دوچرخه سواری

همه ورزش ها قبل از اینکه به عنوان ورزش شناخته شوند به عنوان بازی برای کودکان و یا بهانه برای دور هم جمع شدن بزرگ‏ترها و در واقع برای تفریح فردی یا جمعی شکل گرفته‏ اند. در دوران گذار صنعتی و شهر نشینی، برای سلامت انسان‏ها ، بازی‏ ها به عنوان ورزش توصیه شدند و بازی ها تک به تک و به مرور به عنوان بازی بین المللی ثبت و در مسابقات بین المللی به اجرا درآمدند. به طور نمونه اخیرا یک بازی که به نام زو در ایران و به نام کبدی (kabaddi) در هند و پاکستان مرسوم بوده، از مسابقات آسیایی سال ۱۹۸۲ به‌صورت نمایشی و پس از آن جزء مسابقات رسمی بازی‌ های آسیایی قرار گرفته است.

 

 

دوچرخه سواری نیز یک تفریح و بازی فرح بخش برای کودکان بود. بچه که بودیم دوچرخه سواری را به خاطر کم کردن اضافه وزن انجام نمی‏ دادیم بلکه دوست داشتیم که نوازش باد را بر روی صورت خود احساس کنیم، با سرعت برانیم، دور بزنیم ، از سرازیری با سرعت پایین بیاییم و یا با دوستانمان مسابقه بدهیم. امروزه نیز درست است که مسابقات حرفه ای دوچرخه سواری به طور بین المللی برگزار می شود. اما مردم معمولی نه برای مسابقات و نه برای کم کردن وزن، دوچرخه سواری را انتخاب می ‏کنند. بلکه بیشتر افرادی که دوچرخه سواری را انتخاب می‏ کنند به این دلیل است که از آن لذت می برند. هم نوستالژی دوران کودکی است هم لذت سواری و هیجان تعادل است. در ضمن اینکه مزایای جانبی سلامتی و بدنسازی را نیز با خود به همراه دارد.

 

 

اینها رو نوشتم که تاکید کنم که دوچرخه سواری پیش از اینکه یک ورزش برای تن باشد یک ورزش برای روان هست چراکه تفریح برای روان ضروریست. سلامتی بدن و ذهن در بیشتر ورزش‏ها همراه هم هستند و هر دو تامین می‏ شوند. از طرف دیگر بیشتر ورزش ‏ها به تعادل بین ذهن و بدن نیاز دارند و در برقراری این تعادل بین تن و روان نیز بسیار موثر می ‏باشند. در دوچرخه سواری که اولین گام در یادگیری آن، نگهداشتن  تعادل دوچرخه است، می توان یادگیری هماهنگی ذهن و بدن را به وضوح مشاهده کرد.

 

 

هنگامی که در یک صبح زیبا در طبیعت دوچرخه سواری می‏ کنید و هوای پاک و خنک صبحگاهی را به درون ریه‏ های خود می‏ کشید و مناظر زیبا وارد چشم شما شده و احساس فرح بخشی در شما ایجاد می‏ کنند، شما از همه ذهنیت های خود رها می‏ شوید و زمان حال را تجربه می‏ کنید. درک زمان حال؛ آن چیزی که تجربه آن نتیجه مدیتیشن است و هدف مدیتیشن رسیدن شما به آرامش درونی و لذت بردن از خود و اطرف است. با تکرار مدیتیشن در شما یک آرامش دایمی ایجاد می شود که در هیاهوی شهر و خیابان نیز می‏ توانید آن آرامش را در درون ذهن و بدن خود به همراه داشته باشید.

 

 

همانطور که بیان شد دوچرخه‏ سواری برای لذت و تفریح و آرامش به کارگرفته شده و استفاده از دوچرخه سواری به هدف کسب این کارکرد اولیه یعنی داشتن آرامش و مدیتیشن می‏تواند که به آسانی صورت گیرد، چرا که آن را به همراه خود دارد و کافیست توجه خود را به این موضوع معطوف کنیم و از این کارکرد حداکثر بهره را ببریم.

 

 

بیایید با هم به مدیتیشن دوچرخه سواری برویم. در حین دوچرخه ‏سواری می‏ توان به اطراف و طبیعت نظاره کرد و از تفکرات خالی شد. می توان بر روی رکاب زدن توجه کرد و در حالی که با آرامش رکاب می زنیم توجه خود را بر روی کارکرد عضله ها معطوف کرده و ذهن آگاهی(mindfulness) را تجربه کنیم. بعد از رکاب‏زنی در طبیعت با نشستن بر روی علف های خنک به صورت جمعی مدیتیشن کرده و با طبیعت یکی شدن را تجربه کنیم. در حین رکاب زدن جمعی نیز همچون نشستنِ جمعی برای مدیتیشن، می ‏توان سینرژی را حس کرد و تعلق به یک مجموعه را به طور ملموس درک کرد.

شما را به این تجربه بی‏ نظیر دعوت می‏ کنم.

سینا یاوریان

باشگاه دوچرخه سواری و مدیتیشن نیک اندیشان

صفحه اینستاگرام  meditative_cycling را دنبال کنید

رویدادهای فصل زمستان سال ۱۳۸۵

فصل زمستان سال ۱۳۸۵ نیز با برنامه های متنوعی همراه بود که به چند مورد از آنها اشاره میکنیم. باشد که ثبت خاطرات و رویدادهای گروه نیک اندیشان تجربه های ما را به دیگران منتقل و انگیزه بخش ادامه راهمان بشود.

برنامه بوستان جهان کودک

روز  جمعه  ۱ دی ۱۳۸۵ به همراه ۹ نفر از همراهان نیک اندیشان و ۶ نفر از دوستان  به بوستان طالقانی رفتیم. ساغت ۱۰: ۳۰  همراهان را در ایستگاه متروی میرداماد دیدیم آیین باشگاه کوه و تفریحات نیک اندیشان را یاداوری کردیم و به  بوستان رفتیم  جایی  برای نشستن یافتیم  و برای قاسملو تولد رفتیم و وسطی بازی کردیم و با همراهیه  هم ناهار آماده کردیم. شعر  خواندیم  آتش درست کردیم و  خیلی خوش  گذشت  و در ساعت ۱۷ نیز برنامه تمام شد.

 

پارک چیتگر
روز جمعه در تاریخ ۸ دی در ساعت ۱۱به همراه ۱۲ تن از همراهان و ۸ نفر از میهمانان به پارک چیتگر رفتیم و برف بازی کردیم و آیین باشگاه کوه و تفریحات را خوندیم تا تفریح لذت بخشی داشته باشیم و به هم آسیب نرسونیم در پارک استپ هوایی بازی کردیم و کلی خندیدیم. ناهارهای بچه ها رو با هم خوردیم و ساعت۱۷:۳۰ برنامه تموم شد.
عیادت یکی ازهمراهان
از دیگر برنامه های زمستان سال ۱۳۸۵ این بود که روز ۱۹ دی ماه به همراه ۵ نفر از همراهان از یکی از اعضای گروه نیک اندیشان  در بیمارستان اختر عیادت کردیم . هرچند لحظات کوتاهی بود ولی همراهمان را که در بستر بیماری بود بسیار خوشحال کرد