تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان

تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان

به نظر شما آموزش رفتار سازمانی چه تاثیری در موفقیت سازمان ها دارد؟ بهتر است قبل از پاسخ به این سوال تعریف اجمالی از رفتار سازمانی داشته باشیم.

رفتار سازمانی، مطالعه رفتار انسان در گروه ها یا سازمان ها است و اینکه این رفتار چگونه می تواند با تحلیل مدل شود تا بر روی سازمان ها تاثیر مثبتی بگذارد.

یک سازمان از گروهی از افراد یا همان منابع انسانی تشکیل شده است که یا به صورت انفرادی یا در تیم ها با هم همکاری می کنند. وضع افراد نسبت به هم دیگر در یک سازمان یک عامل مهم در شکل دهی یک سازمان است. رفتار سازمانی یک زمینه بین رشته ای است، که در آن مواردی همچون روانشناسی، مردم شناسی، جامعه شناسی، علوم سیاسی و اقتصاد به کار رفته است.

تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان

موفقیت یک سازمان به مقدار زیادی به مدیریت موثر افراد آن سازمان بستگی دارد. رفتار مردم در یک سازمان با ایده ها، احساس و فعالیت هایشان اداره می شود. برای داشتن مدیریت موثر افراد، درک نیازهای آن ها و در نتیجه آموزش رفتار سازمانی الزامی است. با این حال از آنجا که رفتار هر انسانی با هر شخص دیگری متفاوت است، تقریبا غیرممکن است که در مورد مشکلات سازمانی به یک راه حل واحد برسید. به همین دلیل، در نظر گرفتن جوانب روانشناسی و اجتماعی برای ارائه راه حل از آموزش رفتار سازمانی که روی مسائل سازمانی متمرکز است، بسیار مهم است.

رفتار افراد در یک سازمان می تواند هم سازمان را نابود کند و هم در بهبود کلی به آن کمک کند. برای مثال، ممکن است کارمندهای معینی، نسبت به همکاران خودشان دلسوز و حامی باشند، که این به ایجاد فرهنگ حمایتی کاری کمک می کند. این از خودگذشتگی، نتیجه باور کارمند به مدیریت و رضایت و تعهد انها به سازمان است. با این حال یک کارمند که دیگر به مدیریت اعتماد ندارد و یا از کارش راضی نیست ممکن است رفتاری ضداجتماعی از خودش نشان دهد که این برای سازمان مضر است. اینجاست که اهمیت آموزش رفتار سازمانی بیش از پیش مشخص می شود.

تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان

فرهنگ سازمانی و رفتار سازمانی

فرهنگ سازمانی با پارامترهای شرکتی همانند ارزش؛ عقاید، هنجارها، و قواعد، تصورات، و انتظارات سازانی بین چیزهای دیگر، تعریف می شود. رفتار کارمند به شدت توسط فرهنگ کاری تحت تاثیر قرار می گیرد به گونه ای که می تواند هم روی آنها تاثیر مثبت و هم تاثیر منفی بگذارد.

یک فرهنگ پیشرفته اجتماعی و حمایتی در کار می تواند تاثیر شگرفی داشته باشد و به ایجاد محیطی با ویژگی از خودگذشتگی کمک و تشویق کند. زمانی که افراد تشویق می شوند، بیشتر نسبت به ایده های مهمی که ممکن است برای سازمان منفعت داشته باشند، اعتماد خواهند کرد. در مقابل، کارمندانی نیز هستند که  اگر حس کنند قرار است از آنها نقد شود و یا بابت کارشان خجالت زده شوند، کاری را به تعویق می اندازند و یا هیچ ایده ای نمی دهند.

عموما، کارمندان با برقراری روابط اجتماعی با افراد دیگر، فرهنگ شرکت را درک می کنند. به منظور حل مشکلات سازمانی و آموزش رفتار سازمانی لازم است که ابتدا دلیل وقوع آن را درک کنید. اگر مشکلات به دلیل اینکه به رفتار سازمانی لطمه وارد می کنند، قرار است حل شوند، بهتر است که هدف پشت چنین رفتاری شناسایی شود. سپس بعد آن می توان از معیارهایی استفاده کرد که با آن روبه رو شد و سازمان را در جهتی که در آن پیشرفت است هدایت کرد. ادغام رفتارهای تشویقی و جدید در فرهنگ شرکت می تواند به کارمندان ارزشمندی را نشان داده و به کل سازمان از آن نفع برساند.

عوامل زیادی هستند که رفتار سازمانی را بهبود می بخشند از جمله دستاوردها، خودآموزی، تشویق و پیوستگی. مدیریت باید تلاش کند در جهت هر چه بهتر شدن آموزش رفتار سازمانی عامل محرکی که چنین رفتاری را برمی انگیزاند بیابد و تلاش کند که این عوامل را در فرهنگ کاری دخیل کند.

این امر می تواند در قالب ارتقا رتبه، مشوق های جدید، برنامه ها یا پاداش باشد. منطقی به نظر نمی رسد که افرادی قابلیت دار را استخدام کنید و انتظار داشته باشید که آنها در غیاب فرهنگی ارزشمند و فرا اجتماعی، خودشان را کامل وقف سازمان کنند. در واقع، مردم اکثرا اگر حس کنند ناشناخته مانده اند و به آنها پاداش داده نمی شود انگیزه شان را در کار از دست می دهند.

تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان

رفتار سازمانی یک علم اجتماعی است

رفتار سازمانی یک علم اجتماعی است و بیشتر مربوط به رفتار و مردم است. رفتار گروهی و فردی و عواملی که بر این رفتارها اثر می گذارند نیز مهمند. بهتر است اول رفتار مردمی که سازمان را تشکیل داده اند درک کنید تا ببینید عملکردشان چگونه است. اهمیت کلیدی رفتار سازمانی در درک رفتارهای انسانی نهفته است.

اگر مدیریت بتواند نیازهای انسان را در یک سازمان به درستی بفهمد، می تواند برای برآورده کردن آنها قدم بردارد و برنامه ها و مشوق هایی جدید را در نظر بگیرد تا کارمندانش را راضی نگه دارد و آنها را تقویت کند. به علاوه، مدیریت باید دلیل رفتارهای دردسرساز را نیز در سازمان ها بداند و معیارهایی را استفاده کند تا علت آن را از بین ببرد.

تاثیر بر رفتار انسانی نیز یک جنبه مهم دیگر از مطالعه رفتار سازمانی است. این به مدیریت کمک می کند که واکنش کارمندان پیشین را پیش از آنکه تغییری در سیاست ها و شماتیک ها بدهد، ارزیابی کند.

بدین صورت مدیریت می تواند با روش هایی هرگونه منازعه ای که باعث تغییر شود را کاهش دهد. هم چنین معیارهایی معین همانند ارتقا رتبه، مزایا، و … بخشی از آموزش رفتار سازمانی است که می توانند به ایجاد یک محل کار پرمحتوا که مستقیما بر عملکرد کارمند تاثیر مثبت می گذارد کمک کنند. در کل، سازمان با تحلیل و درک رفتار انسانی می تواند به مزایای زیادی دست پیدا کند.

آموزش رفتار سازمانی : چگونه رفتار سازمانی را ارتقا دهیم؟

سازمان ها از افراد تشکیل شده اند و بیشتر افراد دوست دارند در سازمانی موفق کار کنند. به خصوص سازمان های موفقی که مکان های کاری خوبی دارند و فرصت هایی برای رشد در آینده در اختیار آنهاست. بهترین راه برای بهبود رفتار سازمانی، بهبود تجارب افراد کارمند از محل کارشان است.

برای مثال مدیریت می تواند با حفظ یک محیط دلچسب کاری، تعیین اهداف کاری به صورت واضح، تقویت خروجی های مثبت، و تشحیص دستاوردهای واقعی، رفتارهای سازمانی بهتری را به ارمغان بیاورد. اگر می خواهید آموزش رفتار سازمانی موفقی داشته باشید، باید بدانید که مواردی جزئی می تواند در یک اداره تفاوت های بزرگی را رقم بزند، همانند رنگ تازه ی دیوارها، تمیز کردن زمین ها و سرویس های بهداشتی، و ارائه ی یک محیط خوب برای صرف غذا و یا گفت و گو.

تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان

بعضی از شرکت ها به کارمندان ماهانه شان یک محل پارک خاص می دهند، و یا عکس آنها را در لابی می زنند. دیگر شرکتها برای تشخیص دستاوردهای نقاط قوت یک پروژه، کارت هدیه می دهند و یا برای موفقیت های مهم، پول نقد می دهند. یک راه معروف دیگر آموزش رفتار سازمانی که منجر به بهبود عملکرد و رفتار سازمانی کارکنان می شود، قدردانی از کارمندان موفق در خبرنامه های سه ماهه، ایمیل های درون شرکتی، و یا اعلان شفاهی در رویدادهای شرکت است.

۵ نکته جهت آموزش رفتار سازمانی

۱- به وضوح اهداف سازمان را بیان کنید و تصور کلی تان از سازمان را نشان دهید تا کارمندان بدانند که تلاش های کاری شان چه سهم مستقیمی در موفقیت کلی گروهشان دارد.

۲- مدیران را مسئول نتایجی بدانید که از گزارش های مستقیم آنها نشات می گیرند. بدین صورت، فرهنگ سازمانی تضمین می کند که مدیران وظایف را به تناسب تخصیص کرده اند و منابع را به طور کافی اختصاص داده اند.

۳- مسئولیت ها را واگذار کنید تا افراد بدون اینکه مدام به دنبال گرفتن اجازه یا تاییدیه برای تکمیل کارشان باشند، موثر واقع شوند. زمانی که کارمندان حس کنند رئیسشان به آنها آنقدر اعتماد ندارد که در طیف وظایف کاری شان تصمیم گیری را بر دوش آنها بگذارد،  ناامیدی شیوع پیدا می کند.

۴- سازمانی را ایجاد کنید که به صداقت، پاداش دهد، و در استخدام و ترفیع رتبه، تشویق به عدالت کرده و برای ایجاد ارتباطاتی واضح، تلاش کند. کارمندان به مدیرانی که صادق باشند، حتی اگر حامل خبر بدی نیز باشند، احترام می گذارند. مخصوصا مدیرانی که با همه رفتاری مساوری و برابر دارند.

۵- مورد آخر در راستای آموزش رفتار سازمانی این است که برای بازخورد و شرکت کارمندانتان در آن، پلت فرم هایی را ایجاد کنید. هر کسی یک نقطه نظر دارد، لذا ایجاد یک فرم برای به اشتراک گذاری نظرات مهم است. رئیس هایی که فکر می کنند همه چیز را می دانند به زودی متوجه خواهند شد که آنچه که بقیه به آن فکر می کنند را نمی دانند. کسانی که ساکت باشند و به بقیه گوش کنند، بیشتر می توانند در مورد اینکه چگونه رفتار سازمانی را بهبود بخشند، بیاموزند.

 

هوش هیجانی در مدیریت چه تاثیری دارد؟ (آنچه که مدیران موفق باید بدانند)

هوش هیجانی در مدیریت چه تاثیری دارد؟ (آنچه که مدیران موفق باید بدانند)

زمانی که به یک مدیر یا کارفرمای لایق و خوب فکر می کنید چه ویژگی هایی به ذهنتان می آید؟ ممکن است کسی را تصور کنید که هیچگاه از کوره در نمی رود، یا کسی که کارکنانش کاملا به او اطمینان دارند، به خوبی به صحبت هایشان گوش می دهد، صحبت کردن با او کار مشکلی نیست و همیشه در تصمیم گیری با دقت و اطلاع قبلی عمل می کند. این ویژگی ها همگی متعلق به کسی هستند که از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشد و اینجا است که هوش هیجانی در مدیریت هم اهمیت پیدا می کند.

در این مقاله قصد داریم اهمیت هوش هیجانی در مدیریت را مورد بررسی قرار دهیم و شما را با توصیه هایی آشنا کنیم که به عنوان یک کارفرما با استفاده از آن ها قادر به بهبود مهارت های خود خواهید بود. با ما همراه باشید.

هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی به مهارت و توانایی در شناخت و مدیریت هیجانات خود و دیگران اشاره دارد. کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند به خوبی به احساسات خود واقفند، معنای هیجاناتشان را می دانند و از تأثیری که این هیجانات بر دیگران می گذارد آگاهی دارند.

هوش هیجانی در مدیریت هم حائز اهمیت است و کارفرمایان و صاحبان مشاغلی که هوش هیجانی بالایی داشته باشند، راه به مراتب ساده تری برای دست یابی به موفقیت پیش رو خواهند داشت. به نظر شما مدیری که در شرایط بحرانی بر سر کارکنان خود فریاد بزند موفق تر خواهد بود یا مدیری که در چنین شرایطی آرامش خود را حفظ کند و سعی کند همه چیز را به حالت عادی برگرداند؟

دانیل گلمن، روانشناس آمریکایی ای است که به شناخته شدن بهتر مفهوم هوش هیجانی و کارایی آن کمک شایانی کرده است. او پنج ویژگی اساسی را برای هوش هیجانی برشمرده است که عبارتند از: خود آگاهی، خود کنترلی، انگیزه سازی، همدلی و مهارت های اجتماعی.

هرچه تسلط شما بر این ویژگی ها بیشتر باشد، موفق تر خواهید بود. در ادامه مقاله محوریت اصلی موضوع ما هوش هیجانی در مدیریت خواهد بود و ارتباط هر یک از ویژگی های یاد شده را با فعالیت های کارفرمایان مقایسه خواهیم کرد و نیز راهکارهایی برای بهبود شرایط کاری در اختیارتان قرار خواهیم داد.

هوش هیجانی در مدیریت

خود آگاهی

اگر به میزان مشخصی از خود آگاهی رسیده باشید، همیشه می دانید چه احساسی دارید و از این مسئله مطلعید که هیجانات و رفتارهای شما چه تأثیری بر اطرافیان می گذارد. خود آگاهی برای کسی که کارفرمای عده مشخصی از افراد است به معنای داشتن آگاهی بیشتر از نقاط قوت و ضعف و رفتار متواضعانه با کارکنان است. این گونه ویژگی ها باعث جلب اعتماد کارکنان و افزایش کارایی آن ها می شود و اینجا است که هوش هیجانی در مدیریت اهمیت پیدا می کند و شایان توجه می شود.

چگونه می توان به میزان بیشتری از خود آگاهی دست پیدا کرد؟

  • همراه داشتن دفترچه یادداشت: کافی است در طول روز چند دقیقه را به روی کاغذ آوردن افکارتان اختصاص دهید. این راهکار بسیار مؤثری است که به مرور زمان باعث افزایش خود آگاهی می شود؛
  • صبور بودن: زمانی که عصبانی می شوید یا دیگر هیجانات قوی را تجربه می کنید، بهتر است سریع واکنش نشان ندهید و به دنبال منشأ شکل گیری هیجان باشید. به خاطر داشته باشید هر اندازه هم که شرایطی بخصوص غیر قابل کنترل به نظر می رسید، با کمی صبر و حوصله قادر به کنترل واکنش خود خواهید بود.

خود کنترلی

ویژگی دیگری که برای استفاده از مزایای هوش هیجانی در مدیریت اهمیت دارد خود کنترلی است. کارفرمایانی که توانایی کنترل کردن خود را داشته باشند در مقایسه با سایرین بسیار کمتر با دیگران دهان به دهان می شوند و عجولانه تصمیم نمی گیرند.

به باور گلمن این ویژگی علاوه بر موارد یاد شده باعث انعطاف پذیری شخصیت کارفرما و مسئولیت پذیری بیشتر او نیز می شود.

چگونه می توان توانایی و مهارت خود کنترلی را بهبود داد؟

  • ارزش های خود را بشناسید: آیا می دانید کدام ارزش ها برای شما مهم تر از سایرین است؟ اگر جواب مشخصی برای این سؤال ندارید، بهتر است کمی زمان بگذارید و ارزش های اخلاقی ای که به نظرتان مهم تر از سایرین می رسد را مشخص کنید. اگر به این مسئله پی ببرید و شناخت خوبی از آن داشته باشید، به هنگام قرار گرفتن بر سر دو راهی تصمیم اخلاقی، دیگر نیاز به فکر کردن نخواهد بود و بسته به ارزش های خود تصمیم درست را خواهید گرفت.
  • مسئولیت پذیر باشید: اگر زمانی که اشتباهی پیش می آید یا اوضاع از کنترل خارج می شود عادت دارید دیگران را مقصر بدانید، بهتر است این رویکرد خود را تغییر دهید. اشتباهات خود را بپذیرید و با عواقب آن رو به رو شوید. به این شکل شب ها راحت تر خواهید خوابید و اطرافیان به شما احترام خواهند گذاشت.

انگیزه سازی

ویژگی مهم دیگری که با هوش هیجانی در مدیریت ارتباط پیدا می کند انگیزه سازی است. کارفرمایانی که انگیزه کاری داشته باشند بی وقفه در حال حرکت به سوی اهداف خود هستند و معیارهای بالایی برای کیفیت کاری خود دارند.

چگونه می توان به بهبود انگیزه سازی کمک کرد؟

  • درباره این که چرا به کار حال حاضر خود مشغول هستید، دوباره فکر کنید: فراموش کردن آن بخشی از کار روزانه که به آن علاقه دارید، بسیار ساده است، بنابراین بهتر است گاه به گاه کمی زمان بگذارید و درباره اینکه چرا در درجه اول این کار را انتخاب کردید فکر کنید. اگر از شغل فعلی تان راضی نیستید و با به یاد آوردن نکته یاد شده مشکل دارید، بهتر است ببینید ریشه مشکل کجاست.
  • امیدوار باشید و وجه مثبت مسائل را مد نظر داشته باشید: کارفرمایانی که انگیزه دارند، معمولا خوش بین هم هستند و در مواجه با هر مسئله و مشکلی این رویکرد خود را حفظ می کنند. البته خوش بین بودن به زمان و تمرین احتیاج پیدا خواهید کرد، اما نتیجه حاصل از آن به قدری خوب هست که ارزش این وقت و انرژی را داشته باشد.

همدلی

دیگر ویژگی مهم مرتبط با هوش هیجانی در مدیریت همدلی است. کارفرمایانی که می خواهند کارکنان و سازمانی موفق و کارآمد داشته باشند، حتما باید این ویژگی را مد نظر قرار دهند. این کارفرمایان می توانند در موقعیت های گوناگون خود را به جای دیگران بگذارند و احساساتشان را به خوبی درک کنند. آن ها می توانند توانایی های کارکنانشان را توسعه دهند، کسانی را که رفتار نا عادلانه دارند به چالش بکشند، بازخوردهای سازنده در اختیار دیگران بگذارند و در نهایت به کسانی که به صحبت کردن با شخصی دیگر نیاز دارند، گوش دهند.

مزیت مرتبط با هوش هیجانی در مدیریت دیگری که همدلی برای کارفرمایان به همراه دارد این است که می توانند با نشان دادن این مسئله که اوضاع و احوال دیگران برایشان مهم است، احترام و وفادارای این افراد را به خود جلب کنند.

چگونه می توان با دیگران همدل شد؟

  • خودتان را به جای دیگران بگذارید: انسان به سادگی می تواند از دیدگاه خود طرفداری کند؛ هر چه باشد دیدگاه خود او است! اما کاری که شایان تقدیر و توجه بیشتری است، قرار دادن خود به جای دیگران و مد نظر قرار دادن وقایع از دیدگاه آن ها است.
  • به زبان اشارات توجه کنید: ممکن است به هنگام صحبت کردن شخص دیگر، دست به سینه بنشینید، پاهای تان را عقب و جلو ببرید یا لبتان را بجوید. این زبان اشارات شما است و دیگران با توجه به آن می توانند به این نکته پی ببرند که در موقعیتی به خصوص چه احساسی دارید. داشتن درک بهتر از زبان اشارات می تواند کمک زیادی به کارفرمایان کند، چراکه با توجه به آن قادر خواهند بود با دقت بیشتری راجع به احساسات دیگران تصمیم گیری کنند.
  • به احساسات دیگران پاسخ دهید: فرض کنید از دستیارتان درخواست کرده اید برای مدت بیشتری در محل کار باقی بماند (و مدتی است مجبورید تا دیروقت سر کار بمانید) و با اینکه درخواست شما را رد نمی کند، می توانید ناراحتی را در صدایش تشخیص دهید. در چنین مواقعی بهتر است به احساسات دیگران پاسخ دهید. برای نمونه در این مورد می توانید به او بگویید که قدر این زحمت اضافی او را می دانید و خودتان هم از کار کردن تا دیر وقت خسته شده اید، اما چاره دیگری نیست. اگر هم برایتان مقدور است، راه حلی برای این ناراحتی او پیدا کنید (مثلا اجازه دهید صبح ها کمی دیرتر بیاید).

هوش هیجانی در مدیریت چه تاثیری دارد؟ (آنچه که مدیران موفق باید بدانند)

مهارت های اجتماعی

دیگر ویژگی مهم مرتبط با هوش هیجانی در مدیریت مهارت های اجتماعی است. کارفرمایانی که از میزان قابل قبولی از مهارت های اجتماعی برخوردار باشند، توانایی برقراری ارتباط اثربخش با دیگران را دارند. آن ها علاوه بر خبرهای خوب، آمادگی شنیدن خبرهای بد را هم دارند و به خوبی می توانند انگیزه لازم را برای انجام مأموریتی جدید در تیم کاری خود ایجاد کنند.

به علاوه کارفرمایان با مهارت های اجتماعی کافی به خوبی از پس مدیریت تغییرات کاری و حل کردن معضلات پیش آمد کرده بر می آیند. آن ها کمتر اجازه می دهند شرایط کاری به شکل فعلی باقی بماند و بیشتر رو به جلو حرکت می کنند، اما خود نیز در کارها مشارکت می کنند و همه چیز را به دیگران نمی سپارند. آن ها اهمیت زیادی برای هوش هیجانی در مدیریت قائل هستند و با رفتار خود بدل به الگوی دیگران می شوند.

چگونه می توان به مهارت های اجتماعی دست یافت؟

  • تصمیم گیری به هنگام پیش آمدن مشکلات: یک کارفرمای لایق باید این توانایی را داشته باشد که به هنگام بروز مشکل در میان کارکنان، مشتری ها و فروشنده ها، بتواند تصمیم درستی بگیرد و مشکل را حل کند.
  • بهبود مهارت های ارتباطی: در برقراری ارتباط با دیگران تا چه اندازه موفق هستید؟ اگر در این امر با مشکل مواجه هستید، بهتر است هر چه سریع تر اقدام به رفع آن و اکتساب این دسته از مهارت ها کنید.
  • تحسین دیگران: در مقام یک کارفرما، اگر بخواهید وفاداری و احترام کارکنان را به خود بر انگیزید، یکی از کارهایی که برای دست یابی به آن می توانید انجام دهید تحسین کردن دیگر افراد، به هنگامی است که لایق تحسین باشند. البته این کار چندان ساده نیست و به کمی تجربه و مهارت نیاز دارد.

سخن پایانی

هوش هیجانی در مدیریت اهمیت بسزایی دارد و دست یابی به ویژگی های مهم آن می تواند نوید بخش آینده ای درخشان برای شما و اطرافیان تان باشد، اما نباید فراموش کرد که بهبود این ویژگی ها و مهارت ها کار یک روز و دو روز نیست و به مرور زمان در آن ها پیشرفت خواهید کرد. همیشه باید به دنبال یادگیری مهارت های جدید و راهکارهایی برای ارزیابی وضعیت فعلی خود باشید. زمانی که با چالش های جدید رو به رو می شوید، با وجوه تازه ای از شخصیت خود آشنا خواهید شد و در مواجه با تغییرات زندگی عملکرد بهتری از خود نشان خواهید داد، بنابراین بهتر است این تغییرات را پذیرا باشید.

با افزایش هوش هیجانی کودکان، موفقیت آنها را در آینده تضمین کنید!

با افزایش هوش هیجانی کودکان، موفقیت آنها را در آینده تضمین کنید!

زمانی که افراد هیجان زده می شوند، کارهایی می کنند و صحبت هایی می کنند که در حالت معمول ازشان سر نمی زند. برای کودکان دیگر حالت معمول و غیر معمول ندارد و همیشه تحت تأثیر هیجانات خود قرار دارند، به همین خاطر است که افزایش هوش هیجانی کودکان اهمیت ویژه ای پیدا می کند.

خود کنترلی (یا خود تنظیمی) هیجانی به عنوان یکی از زیرمجموعه های مهم مباحث مرتبط با هوش هیجانی شناخته می شود و به مهارت هایی اشاره دارد که با استفاده از آن ها می توان تجربه و بروز هیجانات را تا حدود زیادی تحت کنترل قرار داد و مدیریت کرد. کودکان نیز به مرور زمان این مهارت را در خود تقویت می کنند. افزایش هوش هیجانی کودکان در سن چهار سالگی کمی نمود پیدا می کند و آن ها با استفاده از استراتژی های مختلف سعی می کنند عوامل بیرونی تحریک کننده هیجانات را خنثی کنند. به عبارت دیگر، به هنگام ترسیدن چشمانشان را می بندند یا گوش هایشان را می گیرند تا صدای بلندی آزارشان ندهد.

تا زمانی که کودک به سن ده سالگی نرسد، استفاده از استراتژی های نسبتا پیچیده تر برای دست یابی به مهارت خود کنترلی میسر نخواهد شد. این استراتژی ها معمولا به دو دسته کوچک تر تقسیم می شوند: دسته اول به فعالیت هایی اشاره دارد که به منظور حل کردن مسئله و خنثی کردن هیجان مورد استفاده قرار می گیرند و دسته دوم به فعالیت هایی که به منظور تحمل کردن هیجان.

با افزایش هوش هیجانی کودکان، موفقیت آنها را در آینده تضمین کنید!

تمامی این استراتژی ها خود به عنوان زیرمجموعه یا بخشی از هوش هیجانی شناخته می شوند و افزایش هوش هیجانی کودکان به منظور استفاده بهتر و مؤثرتر از این استراتژی ها خواهد بود. هوش هیجانی شامل کسب آگاهی از هیجانات، درک و شناخت بهتر هیجانات و مهارت در بروز دادن و مدیریت هیجانات می شود.

تا کنون بیشتر فعالیت های تحقیقاتی و مطالعات متمرکز بر دستاوردهای تحصیلی کودکان بوده است و به همین خاطر کمتر به خود کنترلی کودکان توجه نشان داده شده است. این رویکرد، چندان جالب توجه نیست، چراکه بررسی های انجام گرفته حاکی از آن است که تأثیر هوش هیجانی در موفقیت های آتی کودکان تا دو برابر بیشتر از ضریب هوشی است.

خود کنترلی که به عنوان بخشی از هوش هیجانی شناخته می شود تأثیر زیادی در دستاوردهای آتی کودکان دارد. افزایش هوش هیجانی در کودکان باعث می شود تا بتوانند تحریک های ناگهانی و ناخواسته را (که غالبا به خاطر هیجانات بروز پیدا می کنند) مهار کنند و به مسائلی که آن ها را از هدف اصلیشان دور می کند، توجه نکنند و به طور کلی روابط اجتماعی مؤثرتری برقرار کنند.

افزایش هوش هیجانی کودکان با انتشار نتایج تحقیق بسیار جامعی دوباره به موضوع مهم و بحث برانگیزی بدل شد. در تحقیق یاد شده، کودکانی که در سن و سال مدرسه رفتن بودند را انتخاب کردند و میزان تقریبی خود کنترلی و به طور کلی هوش هیجانی هر یک را تأیین کردند. زمانی که کودکان وارد دهه سوم زندگی خود شده بودند دوباره تحقیقاتی بر روی آن‌ها صورت گرفت و و نتیجه به دست آمده حاکی از آن بود که کودکانِ با میزان خود کنترلی بالا (که در آزمایش ابتدایی مشخص شده بود)، پس از ورود به دهه سوم زندگی سالم تر بودند، پول بیشتری درمی آوردند و احتمال ارتکاب به جرم، یا نوشیدن الکلشان کمتر از دیگران بود. با این اوصاف مشخص شد که هوش هیجانی و خود کنترلی، در مقایسه با ویژگی های دیگر چون ضریب هوشی، محیط خانوادگی و اوضاع اجتماعی اقتصادی، تأثیر بیشتری بر موفقیت افراد دارد.

با افزایش هوش هیجانی کودکان، موفقیت آنها را در آینده تضمین کنید!

افزایش هوش هیجانی کودکان

پس از آن که مشخص شد افزایش هوش هیجانی در کودکان تأثیر زیادی بر موفقیت آتیشان در زندگی دارد، محققان به دنبال راهکارهایی بوده اند که افراد نزدیک به کودک با استفاده از آن ها بتوانند به تحقق این مهم کمک کنند. دکتر جان گاتمن، محقق روان شناس و روان درمانگر مشهور آمریکایی، یکی از این محققان است و به باور او یکی از راه هایی که به وسیله آن می توان به درک بهتر چگونگی افزایش هوش هیجانی در کودکان رسید، چگونگی واکنش نشان دادن والدین کودک، نسبت به هیجانات او است. به باور دکتر گاتمن والدین بسته به واکنشی که نشان می دهند به چهار دسته تقسیم بندی می شوند:

  • والدینی که هیجانات را جدی نمی گیرند اهمیت چندانی برای این هیجانات قائل نمی شوند و سعی می کنند در کمترین زمان ممکن هیجان را از بین ببرند (برای این کار بیشتر اوقات از پرت کردن حواس کودک استفاده می کنند)؛
  • والدینی که هیجانات را ناپسند می دانند و معمولا به هنگام بروز هیجانات، کودک را به خاطرش تنبیه می کنند؛
  • والدینی که در مواجه با هیجانات رویکردی آزادانه دارند و تمامی هیجانات کودک را قبول می کنند، اما در حل کردن مشکلات او یا محدود کردن برخی هیجانات او کمکی نمی کنند؛
  • والدینی که شناخت بهتری از هیجانات دارند برای هیجانات منفی ارزش قائلند، زمانی که هیجانی در کودک بروز پیدا می کند، صبور هستند و سعی می کنند با اسم گذاری بر روی هیجانات مختلف کودکشان به او در شناخت هیجانات و حل کردن مسائل ناشی از آن ها کمک کنند.

تحقیقات دکتر گاتمن نشانگر این مسئله است که کودکان والدین دسته چهارم که به افزایش هوش هیجانی کودکان کمک می کنند، از لحاظ سلامت جسمانی بهتر از سایرین هستند، در مدرسه عملکرد بهتری دارند و با دوستانشان بهتر کنار می آیند. این دسته از والدین به طور کلی برای افزایش هوش هیجانی کودکان به پنج مرحله ای متکی بودند که در ادامه توضیح داده خواهد شد. لازم به ذکر است که طبق گفته های دکتر گاتمن تنها ۲۰-۲۵٪ از مواقع تمامی مسائل پنج مرحله توسط والدین مد نظر قرار داده می شد. به عبارت دیگر حتی با همین میزان هم می توان کودکانی با هوش هیجانی بالا داشت.

با افزایش هوش هیجانی کودکان، موفقیت آنها را در آینده تضمین کنید!

۵ مرحله افزایش هوش هیجانی کودکان

مرحله اول: از هیجانات کودک خود آگاه باشید

والدینی که شناخت بهتری از هیجانات دارند نسبت در مقایسه با دیگران خود و احساساتشان را بهتر می شناسند و به همین خاطر اگر هیجانی در کودک بروز پیدا کند، به سرعت آن را تشخیص می دهند و این گام اول در افزایش هوش هیجانی کودکان است.

مرحله دوم: هیجانات را به عنوان موقعیتی بشناسید که با استفاده از آن می توان با کودک ارتباط برقرار کرد و به مسائل تازه آموخت

هیجاناتی که در کودکان بروز پیدا می کند چیز غیر معمولی نیست و نباید آن را به عنوان یک چالش در نظر گرفت. بهتر است از این هیجانات به عنوان فرصتی برای برقراری ارتباط با کودک و کمک کردن به او برای کنترل هیجاناتش استفاده کرد.

مرحله سوم: گوش دادن به کودک و تأیید هیجانات و احساسات او

زمانی که کودک تصمیم می گیرد راجع به هیجان خود صحبت کند، تمام حواس خود را به او بدهید و به صحبت هایش گوش دهید. به چیزی که می شنوید فکر کنید و به کودک بگویید قادر به درک هیجان و احساسی که تجربه می کند، هستید.

با افزایش هوش هیجانی کودکان، موفقیت آنها را در آینده تضمین کنید!

مرحله چهارم: برای هر هیجان نامی جداگانه در نظر بگیرید

پس از آن که به خوبی به صحبت های کودک گوش دادید، سعی کنید به او کمک کنید تا از هیجاناتش آگاه شود. یکی از راه هایی که برای این کار می توان مورد استفاده قرار داد نام گذاری بر روی هیجانات مختلف است.

مرحله پنجم: به کودک خود کمک کنید با در نظر داشتن محدودیت هایی، مسائل خود را حل کند

هر نوع هیجانی قابل پذیرش است، اما نه هر نوع رفتاری. سعی کنید مهارت های حل مسائل را به کودک خود بیاموزید تا با استفاده از آن ها بتواند با هیجاناتش کنار بیاید. فراموش نکنید که این مهارت ها باید به رفتارهای مشخصی محدود شوند. برای این منظور بهتر است به کودک بیاموزید اهدافی برای خود مشخص کند و برای دست یابی به آن ها راه حل هایی پیدا کند.

افزایش هوش هیجانی کودکان اهمیت بسیار زیادی برای موفقیت های آتیشان در زندگی دارد و بهتر است در این مسیر همراه و همیار کودک باشید. گاهی اوقات روند ذکر شده در مراحل بالا به سرعت پیش می رود و کمتر مشکلی پیش می آید، اما گاهی این طور نیست و انجام هر یک نیازمند تلاش و زمان نسبتا زیادی می شود. نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که باید صبور باشید و در مواجه با مسائل مختلف خود را نبازید. قرار نیست تمامی مراحل یک مرتبه با هم انجام بگیرند و اگر کودک درباره هوش هیجانی با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند، بهتر است هر بازه زمانی مشخصی را به انجام یکی از مراحل اختصاص دهید و به مرور شاهد پیشرفت کودکتان باشید.

رازهای موفقیت در زندگی (7 رازی که افراد موفق می دانند)

رازهای موفقیت در زندگی (۷ رازی که افراد موفق می دانند)

فکر می کنید افراد موفق برای موفقیت در زندگی شان چه کارهایی انجام می دهند؟ به نظرتان دست یابی به موفقیت در زندگی چگونه حاصل می شود؟

موفقیت در زندگی برای برخی به معنای ثروتمند شدن است؛ برخی دست یابی به قدرت را معادل با موفقیت می دانند و هستند کسانی هم که می خواهند تأثیری مثبت بر جهان اطراف خود بگذارند و این گونه به موفقیت دست پیدا می کنند.

تمامی این اهداف برای موفقیت در زندگی کاملا قابل قبول و سنجیده هستند و مشخصا موفقیت برای هر کس تعریفی متفاوت دارد، اما فارغ از این که شما چه هدفی برای دست یابی به موفقیت در ذهن داشته باشید، باید به خاطر داشته باشید که هیچ موفقیتی بدون تلاش و زحمت به دست نخواهد آمد.

راز موفقیت چیست؟

تا کنون راهنماها و دستورالعمل های متفاوت و گوناگونی در قالب مقاله، کتاب و … به چاپ رسیده و منتشر شده اند، چرا که همانگونه که عنوان شد، موفقیت در زندگی مبحثی است که برای هر شخص تعریفی به خصوص خواهد داشت. به همین جهت گستره وسیعی از مطالب را شامل می شود. البته پیشنهادهای ارائه شده در برخی متون مرتبط با موفقیت بعضا چندان نتیجه بخش نبوده اند، به همین خاطر نمی توان با استناد به یک منبع مشخص به هدف دست یافت و تحقیقات جامع تری را می طلبد.

در این مقاله تلاش ما بر آن بوده است تا اطلاعات مفید موجود درباره موفقیت در زندگی در برخی منابع را گردآوری کنیم و در اختیار شما بگذاریم. این اطلاعات در قالب توصیه هایی عنوان خواهد شد که بعضا توسط افراد موفق و مشهوری عنوان شده اند. با ما همراه باشید تا جزئیات بیشتری در این باره در اختیارتان قرار دهیم.

رازهای موفقیت در زندگی (7 رازی که افراد موفق می دانند)

رازهای طلایی برای موفقیت در زندگی

راز اول برای دست یابی به موفقیت در زندگی : به جای انگیزه سازی، سعی کنید بر مسئولیت پذیری و تعهد تمرکز کنید

تا چه حد به هدفی که برای موفقیت در زندگی برای خود در نظر گرفته اید تعهد دارید؟ این هدف چقدر برای شما اهمیت دارد و برای دست یابی به آن چه فداکاری هایی حاضرید انجام دهید؟ با وجود آن که تا کنون مطالب زیادی در تمجید انگیزه و انگیزه سازی در منابع مختلف منتشر شده است، باید به خاطر داشت که تعهد و مسئولیت پذیری به مراتب نقش مهمتری از انگیزه در دست یابی به هدف دارد و شخصی که به هدف خود تعهد داشته باشد، به دنبال آن انگیزه هم پیدا خواهد کرد.

راز دوم برای دست یابی به موفقیت در زندگی : بزرگ فکر کنید

«خطر به مراتب بزرگ تری که بیشتر ما را تهدید می کند، انتخاب هدفی بزرگتر از حد معمول و عدم توانایی در دست یابی به آن نیست، بلکه انتخاب هدفی کوچک و رسیدن به آن است.». این جمله از مایکل آنجلو، هنرمند و نقاش مشهور به یادگار مانده است و با وجود این که قرن ها از مرگ او می گذرد، هنوز هم عده زیادی از این گفته او الهام می گیرند.

افراد بسیار زیادی هستند که برخی اهداف شان را به منظور دست یابی به اهدافی واقع گرایانه تر کنار می گذارند و فکر می کنند این گونه قادر به کسب موفقیت در زندگی خواهند بود. مشخصا کنار گذاشتن رویاها و رفتن به دنبال اهداف ساده تر کاری است که اکثر افراد عادی ترجیح می دهند، اما با به یاد داشتن این جمله از مایکل آنجلو می توان به این نتیجه رسید که چنین رویکردی اساسا می تواند باعث سلب موفقیت از افراد شود. بنابراین بد نیست اگر کمی جاه طلب باشید و به دنبال اهداف بزرگتر و رویاهای خود بروید.

راز سوم برای دست یابی به موفقیت در زندگی : به جای فکر کردن به نتیجه کار، به دانش و تجربه حاصل شده از مسیر دست یابی به آن فکر کنید

اگر تمرکز شما بیشتر بر چیزهای جدیدی باشد که در مسیر دست یابی به موفقیت کسب می کنید و به پیشرفت و روز به روز بهتر شدن فکر کنید، انگیزه بسیار زیادی برای ادامه راه پیدا خواهید کرد و امکان کسب موفقیت در زندگی بیشتر می شود. در سوی دیگر اما اگر فکر و ذکر شما معطوف به دست یابی به هدف باشد، انگیزه شما ثبات و دوامی نخواهد داشت و به محض سربرآوردن مشکلات، انگیزه ادامه راه را از دست خواهید داد. با این تفاسیر توصیه دیگر ما برای کسب موفقیت در زندگی این است که به جای تمرکز بر مقصد، به مسیر راهی که می پیمایید فکر کنید. به این فکر کنید که در طول مسیر چه چیزهای جدیدی یاد می گیرید و کدام بخش از نقاط ضعف خود را می توانید بهتر کنید.

رازهای موفقیت در زندگی (7 رازی که افراد موفق می دانند)

راز چهارم برای دست یابی به موفقیت در زندگی : کاری را پیدا کنید که از انجام دادنش لذت می برید و برای پیشبرد آن تلاش کنید

زمانی در حال گام برداشتن در مسیر منتهی به موفقیت خواهید بود که کاری را انجام دهید و به خاطرش دستمزدی دریافت نکنید.

این یکی از جملات موفقیت است که اپرا وینفری، از افراد شناخته شده در عرصه سرگرمی و مطبوعات درباره موفقیت در زندگی عنوان کرده است. تصور کنید در حال حاضر شغلی دارید و تمامی پله های ترقی موجود در آن را طی کرده اید؛ در نهایت خود را در حالی خواهید یافت که به سختی کار می کنید و بخش اعظم زمان خود را صرف کارتان می کنید. اما اگر از کاری که انجام می دهید متنفر باشید آن گاه موفقیت در آن به معنای موفقیت در زندگی خواهد بود؟ مشخصا جواب این سؤال منفی است.

اگر توانایی این را داشته باشید که به جای چنین کاری تمرکز خود را معطوف به فعالیتی کنید که از انجام دادنش لذت می برید و به آن علاقه دارید، مطمئنا گام مطمئن تری برای کسب موفقیت در زندگی برداشته اید. علاقه سبب ایجاد انگیزه می شود و امکان کسب موفقیت به مراتب بیشتر می شود؛ موفقیت در چنین کاری هم به نوبه خود به معنای برآورده شدن رویاها و آرزوهایی است که در سر داشته اید.

راز پنجم برای دست یابی به موفقیت در زندگی : افکار بازدارنده را کنار بگذارید

چگونگی افکار شما تأثیر مستقیمی بر احساسات می گذارند و در نهایت همین احساسات هستند که مشخص کننده نگاه شما به کاری که انجام می دهید خواهند بود. مشخصا در ذهن هر انسانی افکار زیادی می آیند و می روند، اما اگر بخواهید به موفقیت در زندگی برسید، باید این توانایی را در خود به وجود بیاورید که بر کدام افکار متمرکز شوید و آن هایی که احساس می کنید برای ادامه مسیرتان کمک کننده نیستند را کنار بگذارید: افکاری مانند ترس یا تردید که از لحاظ احساسی شما را متوقف می کنند و از ادامه مسیر باز می دارند. در سوی دیگر اما با هیجان داشتن، تمایل به داشتن تجربه های جدید، خارج شدن از منطقه امن و دیگر افکار و احساسات این چنینی می توانید به موفقیت در زندگی برسید.

رازهای موفقیت در زندگی (7 رازی که افراد موفق می دانند)

راز ششم برای دست یابی به موفقیت در زندگی : استفاده از خلاقیت

پس از آن که افکار و احساسات بازدارنده را شناسایی کردید و کنارشان گذاشتید، نوبت به استفاده از خلاقیت می رسد. زمانی که همه چیز بر وفق مراد است و خوب پیش می رود، سرشار از انرژی مثبت هستید و می توانید در کار و زندگی شخصی خود از آن استفاده کنید و به موفقیت در زندگی برسید، اما به خاطر داشته باشید زمانی که کنترل اوضاع از دست خارج می شود و شرایط دشوار می شود نباید خود را ببازید و اتفاقا در این زمان باید انرژی بیشتری معطوف به فعالیت ها کنید.

راهکاری سودمند برای این کار استفاده از خلاقیت و نگاه کردن به اوضاع و شرایط با دیدی دیگر است. اگر مرتبا این جمله را تکرار کنید که «من از کارم متنفر هستم»، مطمئنا نتایج خوبی به دست نخواهید آورد و کسب موفقیت در زندگی بسیار دشوار می شود؛ برای نمونه در این هنگام اگر از کارفرمای تان دل خوشی ندارید یا کارتان خسته کننده است، سعی کنید با استفاده از خلاقیت به گونه ای دیگر مسائل را مد نظر قرار دهید؛ به خاطر داشته باشید که حتی از این کار خسته کننده و این کارفرمای نه چندان خوش رفتار هم می توان چیزهای تازه ای یاد گرفت و برای کسب موفقیت در زندگی از آن ها استفاده کرد، بنابراین به هنگام مواجه با شرایط دشوار خود را نبازید.

راز هفتم برای دست یابی به موفقیت در زندگی : کمی با خودتان رفتار سخت گیرانه تری داشته باشید

زمانی که برای انجام کاری به خصوص انگیزه داشته باشید، آن کار را انجام خواهید داد و انجام دادن کار نتایجی به همراه خواهد داشت. اما گاهی اوقات ممکن است نتیجه دلخواه از انجام فعالیت ها به دست نیاید. در این زمان اگر به خودتان آسان بگیرید و از قرار گرفتن در موقعیت های دشوار اجتناب کنید، از هدف خود دور خواهید شد؛ به عبارت دیگر اگر منتظر موقعیت یا فرصتی بمانید که بتوانید اوضاع را تغییر دهید به مرور زمان افکار بازدارنده و حتی افسردگی به سراغ شما خواهد آمد و اگر به دنبال کسب موفقیت در زندگی باشید، این گونه احساسات و افکار آخرین چیزی است که به شان نیاز پیدا خواهید کرد.

با این تفاسیر بهتر است رویکرد سخت گیرانه تری در مواجه با خود داشته باشید و به هنگام رویارویی با شرایطی دشوار خود را به چالش بکشید و حتی اگر از انجام کاری واهمه دارید، آن را انجام دهید. با منتظر ماندن برای رخ دادن اتفاقی خوشایند تنها از کسب موفقیت در زندگی دور خواهید شد و این رویکرد نتیجه دیگری به همراه نخواهد داشت.

راه های افزایش هوش هیجانی (10 راهکار کاربردی برای موفقیت در زندگی)

راه های افزایش هوش هیجانی (۱۰ راهکار کاربردی برای موفقیت در زندگی)

هوش هیجانی یا EQ، یکی از مباحث مهم روانشناسی موفقیت است که اخیرا محبوبیت زیادی در بین افراد جامعه پیدا کرده است. برخی از این مسئله تعجب می کنند که چرا هوش هیجانی تا این حد در محیط کاری و زندگی شخصی افراد حائز مهم شده است. با وجود چنین مسائلی که درباره هوش هیجانی مطرح است، باید گفت که هوش هیجانی صرفا یک گرایش جدید نیست و اهمیتی فراتر از آن دارد. بسیاری از صاحبان مشاغل در نظرسنجی های مختلف عنوان کرده اند کارکنانی که از میزان بالاتری از هوش هیجانی برخوردار هستند، به مراتب عملکرد بهتری در مقایسه با دیگران دارند و این خود گواهی است بر اهمیت هوش هیجانی. با توجه این اهمیت است که از راه های افزایش هوش هیجانی و چگونگی آن ها بیشتر از قبل استقبال می شود. باید به خاطر داشت در محیطی رقابتی، افزایش هوش هیجانی برای کسب موفقیت بسیار مهم خواهد بود. در ادامه این مقاله قصد داریم شما را با راه های افزایش هوش هیجانی آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

راه های افزایش هوش هیجانی

۱. موضوع را تغییر ندهید و در آن تداخلی به وجود نیاورید

یکی از راه های افزایش هوش هیجانی این است که به هنگام پیدا کردن احساسی ناخوشایند، سعی بر آن نداشته باشیم که با تغییر موضوع یا تداخل به وجود آوردن حواس خود را پرت کنیم. توصیه ای که در این باره می شود این است که حداقل دو بار در طول روز بنشینید و از خودتان بپرسید «چه احساسی دارم؟». شاید کمی زمان ببرد تا نسبت به احساسات خود شناخت و درک بیشتری پیدا کنید، اما مطمئن باشید که سپری کردن زمان برای این منظور ارزشش را دارد و از مهمترین راه های افزایش هوش هیجانی به شمار می رود. اجازه دهید بدون هیچ مزاحمت و تداخل اضافه ای، این مدت زمان کوتاه را با احساسات خود تنها باشید.

راه های افزایش هوش هیجانی (10 راهکار کاربردی برای موفقیت در زندگی)

۲. به جای واکنش نشان دادن در مواجه با کشمکش ها، با پذیرفتن مسئولیت به آن ها پاسخ دهید

زمانی که کشمکش یا تناقضی به وجود می آید، کاملا عادی است اگر هیجانات ناگهانی بروز پیدا کنند و افراد عصبانی و خشمگین شوند. افرادی که هوش هیجانی بالایی داشته باشند، به خوبی می دانند چگونه تحت چنین شرایطی باید خود را کنترل کنند. آن ها از گرفتن تصمیمات نامعقولی که در نهایت باعث بروز مشکلات بزرگتر می شوند، خودداری می کنند. آن ها به خوبی می دانند که به هنگام بروز کشمکش، مهمترین هدف این است که به راه حل عاجلی برای غلبه بر آن دست پیدا کرد. آن ها تصمیمی آگاهانه می گیرند مبنی بر این که رفتار و گفتارشان به کلی در جهت عملی کردن راه حل یاد شده قرار بگیرد. با این اوصاف، یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی که حائز اهمیت است، سعی کردن برای بسط دادن این ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا به رفتار شخصی است.

۳. در قضاوت کردن هیجانات و احساسات یا اصلاح کردن آن ها خیلی عجله نکنید

پیش از آن که زمان کافی برای فکر کردن به هیجانات و احساسات خود اختصاص دهید، برای اصلاح آن ها اقدام نکنید و این رویکرد، یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی است. یکی از خصوصیات هیجانات سالم این است که به شکلی موج مانند پدید می آیند، گسترش پیدا می کنند و پس از گذشت مدتی ناپدید می شوند. هدف نهایی شما باید این باشد که پیش از اوج گرفتن هیجانات در این روند موج مانند اختلالی به وجود نیاورید و اجازه دهید سیر تکاملی لازم را طی کند.

 

۴. میان هیجانات و افکار خود ارتباط برقرار کنید

یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی این است که اگر هیجان و احساسی به شما دست داد که به نظرتان غیرعادی آمد و حس کردید چندان معمولی نیست، از خودتان سؤال کنید: «نسبت به آن چه فکری می کنم؟». گاهی ممکن است هیجان و احساسی به ما دست بدهد که با دیگر هیجانات و احساسات در تضاد باشد. این مسئله چیز غریبی است و نیازی نیست نگران شوید. گوش سپردن به هیجانات و توجه نشان دادن به آن ها، همانند این است که به صحبت های تمامی شهود یک جلسه دادگاه گوش دهیم. تنها زمانی می توانید در کمال درستی قضاوت کنید و تصمیم مناسب را برای ادامه مسیر اتخاذ کنید که به خوبی به تمامی صحبت ها و شواهد و قرائن توجه کرده باشید.

راه های افزایش هوش هیجانی (10 راهکار کاربردی برای موفقیت در زندگی)

۵. انگیزه داشته باشید

افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند، این توانایی را دارند که برای خودشان انگیزه ایجاد کنند و به گونه ای رفتار می کنند که انگیزه شان بر رفتار دیگران هم تأثیر می گذارد. آن ها اهداف بلند مدت و کوتاه مدتی برای خود در نظر می گیرند و با تمام توان به سمت محقق کردن این اهداف گام برمی دارند. انگیزه ای که این افراد دارند، کمک شایانی برای ادامه این مسیر است. به علاوه آن ها از هیچ چالش و مانعی واهمه ندارند و حاضر به هر تلاشی برای محقق کردن اهداف خود هستند. یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی بسط دادن این ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا به رفتار شخصی است.

۶. از راه و روش هایی استفاده کنید که باعث به وجود آمدن بادوام نگرشی مثبت می شوند

هیچ گاه قدرت نگرش خود را دست کم نگیرید. داشتن نگرشی منفی به سادگی دیگران را هم تحت تأثیر قرار می دهد. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، به خوبی از حالات کسانی که اطرافشان هستند آگاهی دارند و سعی می کنند از نگرش خود در برابر افراد منفی باف محافظت کنند. این مسئله هم از دیگر راه های افزایش هوش هیجانی است که سعی کنیم این ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا را به رفتار شخصی خود بسط دهیم. افراد با هوش هیجانی بالا به خوبی از این مسئله آگاهی دارند که چگونه می توانند روز خوبی داشته باشند و با دیدی مثبت فعالیت های روزانه خود را پیش ببرند. برای این کار راهکارهایی هم دارند: برای نمونه خود را دعوت به صرف صبحانه یا ناهاری مغذی، کامل و خوشمزه می کنند، یا در طول روز زمانی را به دعا کردن یا مدیتیشن و تمرکز اختصاص می دهند. راهکار دیگر نگه داشتن نقل قول های مثبت و امیدوارکننده افراد مشهور است.

۷. به هیجانات و احساسات ناخودآگاه خود هم توجه داشته باشید

یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی پیدا کردن شناخت بهتری از هیجانات و احساسات ناخودآگاه است. اما چگونه می توان به این شناخت دست پیدا کرد؟ برای این منظور می توانید از مشارکت آزاد استفاده کنید. زمانی که تحت فشار و استرس نیستید، می توانید به افکارتان اجازه دهید بی هیچ محدودیتی برای خود آزادانه به هر کجا دوست دارند سرک بکشند؛ ببینید افکارتان به چه سمتی مایل می شوند. رؤیاهای خود را تا جایی که برایتان مقدور است تجزیه و تحلیل کنید. دفترچه ای نزدیک محل خواب خود داشته باشید و هرگاه رؤیایی می بینید، به محض بیدار شدن آن را یادداشت کنید. به آن دسته از رؤیاهایی که بیشتر تکرار می شوند توجه ویژه ای داشته باشید (یا رؤیاهایی که به هنگام بروز هیجاناتی بخصوص، شدت می گیرند). شناخت بهتر و بیشتر ضمیر ناخودآگاه از دیگر راه های افزایش هوش هیجانی است و اهمیت زیادی دارد.

۸. از مهارت های گوش سپردن فعال استفاده کنید

افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، سعی می کنند با تمام توان و دقت به صحبت های دیگران گوش بدهند و آن ها را مورد سنجش قرار دهند. آن ها صرفا منتظر این نیستند که نوبتشان فرا برسد و شروع به صحبت کردن کنند و برای صحبت های دیگران هم اهمیت قائل هستند. آن ها از این مسئله کسب اطمینان می کنند که به خوبی آن چه را بهشان گفته شده است درک کرده اند و تنها با پیدا کردن چنین درکی است که اقدام به جواب دادن و صحبت کردن می کنند. آن ها همچنین تنها به جملات و کلماتی که از زبان فرد مقابل ادا می شوند توجه نمی کنند و به زبان اشارات و حرکات آن ها هم توجه می کنند. این رویکرد از بروز سوء تفاهم ها جلوگیری می کند و به شنونده این امکان را می دهد که با درک و فهم بهتری جواب دهد. به علاوه، نشانگر این مسئله هم هست که شنونده برای صحبت های فرد دیگر ارزش و احترام قائل است. یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی، بسط دادن این ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا به رفتار شخصی است.

۹. برای به دست آوردن خودآگاهی تمرین کنید

یکی دیگر از ویژگی های مهم افراد با هوش هیجانی بالا خودآگاهی و ابتکار عمل آن ها است و به علاوه از راه های افزایش هوش هیجانی هم هست که این ویژگی را به رفتار شخصی بسط دهیم. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، به خوبی نسبت به هیجانات خود شناخت و آگاهی دارند و می دانند چگونه می توانند بر هیجانات اطرافیانشان تأثیر بگذارند. به علاوه آن ها از شناختی که از هیجانات دیگران به دست آورده اند، به منظور افزایش مهارت های ارتباطیشان هم استفاده می کنند.

۱۰. اجتماعی باشید و به دیگران اجازه دهید به شما نزدیک شوند

افرادی که از میزان قابل توجهی از هوش هیجانی برخوردار هستند، به دیگران اجازه می دهند به آن ها نزدیک شوند و با آن ها ارتباط برقرار می کنند. آن ها روی خوشی به دیگران نشان می دهند و با لبخند از آن ها استقبال می کنند و به این شکل، این پیام را منتقل می کنند که امکان برقراری ارتباط بیشتر وجود دارد. آن ها در حضور دیگران از مهارت های ارتباط اجتماعی مختلفی استفاده می کنند. آن ها از مهارت های بین فردی قابل توجهی برخوردار هستند و به خوبی می دانند چگونه باید با دیگران ارتباط برقرار کنند (صرف نظر از این که ارتباط کلامی باشد یا با زبان اشارات). یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی بسط دادن این ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا به رفتار و زندگی شخصی است.

اهمیت رفتار سازمانی چیست؟

اهمیت رفتار سازمانی چیست؟

مطالعه و بررسی جامع رفتار سازمانی از این رو مهم است که با استفاده از آن می توان درک بهتری از این مسئله به دست آورد که چرا افراد در سازمان های مختلف رفتارهای منحصربه فردی دارند و اساسا می توان به ریشه های دلیل رفتارهای متفاوت آن ها پی برد. اهمیت رفتار سازمانی در محیط های کاری از آن جهت است که با استفاده از آن می توان طبیعت پیچیده انسان را به شکل مؤثرتری مورد تحلیل و بررسی قرار داد و عوامل تأثیرگذار بر رفتارهای گوناگون او را مشخص کرد.

فارغ از این که سازمان چه نوعی باشد و چه فعالیتی را دنبال کند، اهمیت رفتار سازمانی بر آن را نمی توان نادیده گرفت. این اهمیت شامل موارد زیر می شود که در ادامه مقاله جزئیات بیشتر ی درباره هر یک در اختیارتان قرار خواهیم داد:

اهمیت رفتار سازمانی چیست؟

۱. رفتار سازمانی باعث به دست آمدن درک بهتری از سازمان و کارکنان آن می شود.

۲. رفتار سازمانی باعث ایجاد انگیزه در کارکنان می شود.

۳. رفتار سازمانی به بهبود روابط صنعتی/کاری کمک می کند.

۴. با استفاده از رفتار سازمانی می توان رفتار کارکنان و به طور کلی اشخاص را پیش بینی و کنترل کرد.

۵. با استفاده از رفتار سازمانی می توان منابع انسانی را به گونه ای کارآمدتر به کار گرفت.

اهمیت رفتار سازمانی در حاصل شدن درکی بهتر از سازمان و کارکنان آن

ایجاد درک بهتر از سازمان و کارکنان آن باعث می شود تا روابطی دوستانه تر میان این دو به وجود بیاید و محیط و فعالیت های کاری ثمربخش تر از حالت معمول خود شوند.

با مورد مطالعه و بررسی قرار دادن مباحث مرتبط با رفتار سازمانی می توان به علل شکل گیری رفتاری بخصوص پی برد و به کمک دانش حاصل شده از این مطالعه می توان از استراتژی های متفاوتی برای کنترل آن دسته از رفتارهایی که سبب کاهش کارایی محیط کاری سازمان می شوند استفاده کرد.

اهمیت رفتار سازمانی چیست؟

اهمیت رفتار سازمانی در ایجاد انگیزه برای کارکنان

مشخصا با ایجاد انگیزه برای کارکنان سازمان می توان کارایی بیشتر و بهتری از فعالیت های آن ها انتظار داشت و این مزیت دیگری است که از مطالعه و بررسی مباحث مرتبط با رفتار سازمانی حاصل می شود. اهمیت رفتار سازمانی در این مورد از آن جایی نشئت می گیرد که اساسا طبیعت و شخصیت هر انسانی متفاوت با دیگران و منحصر به خود او است و رفتار سازمانی دانش بهتری در مورد ویژگی های منحصر به فرد کارکنان در اختیار کارفرمایان خواهد گذاشت و به این شکل قادر خواهند بود برای هر کدام از این افراد، بسته به این ویژگی ها، ایجاد انگیزه کنند. با این رویکرد در نهایت محقق شدن هدف نهایی سازمان امکان پذیر خواهد شد.

اهمیت رفتار سازمانی در بهبود روابط کاری

دیگر اهمیت رفتار سازمانی در پیدا کردن درکی بهتر و مؤثرتر از روابط صنعتی/کاری است. می توان با مدیریت کردن رفتار سازمانی به ریشه های هر مشکل و مسئله ای پی برد، روند پیشرفت آن در آینده را مشخص کرد و در نهایت از بروز عواقب منفی آن تا حدود زیادی جلوگیری کرد؛ با این اوصاف، کارفرمایان قادر خواهند بود از عواقب منفی و مثبت رفتارهای خود آگاه شوند و با استفاده از این آگاهی اقدام به برقراری روابطی نزدیک و دوستانه با کارکنان خود کنند؛ روابطی که در نهایت سبب شکل گیری آرامش و هارمونی در محیط کاری سازمان می شود.

اهمیت رفتار سازمانی در کنترل و پیش بینی رفتار کارکنان

کنترل و پیش بینی رفتار کارکنان سازمان یکی از مهمترین ویژگی هایی است که رفتار سازمانی امکان دست یابی به آن را میسر می کند، به همین خاطر، اهمیت رفتار سازمانی و مطالعه مباحث مرتبط با آن برای آن دسته از دانشجویانی که در رشته مدیریت تحصیل می کنند دو چندان می شود (البته اگر قصد داشته باشند در آینده بدل به مدیرانی موفق شوند). البته حاصل شدن این ویژگی کار چندان ساده ای نیست و به مطالعه و بررسی دقیقی درباره رفتار سازمانی احتیاج دارد، اما با دست یابی به آن می توان میزان کارایی سازمان را تا حدود زیادی افزایش داد.

اهمیت رفتار سازمانی در به کارگیری مؤثر نیروی انسانی

دیگر اهمیت رفتار سازمانی در استفاده مؤثر از نیروی انسانی ای است که در خدمت سازمانی بخصوص قرار دارد. هرچه دانش و اطلاعات کارفرما درباره مباحث مرتبط با رفتار سازمانی بیشتر باشد، به همان اندازه توانایی او در مدیریت مؤثر نیروی انسانی هم افزایش خواهد یافت. کارفرمایان با استفاده از این دانش قادر خواهند بود منبع الهام و انگیزه مشخصی برای کارکنان خود به وجود بیاورند و منجر به کارایی بیشتر و بهتر آن ها شوند.

اهمیت رفتار سازمانی چیست؟

توصیه هایی برای استفاده مؤثر از رفتار سازمانی و مباحث مرتبط با آن در محیط کاری

حال که درک بهتری از رفتار سازمانی به دست آوردید و تا حدودی به اهمیت رفتار سازمانی در محیط کاری واقف شدید، شما را با توصیه هایی آشنا خواهیم کرد که با مد نظر قرار دادنشان کار به مراتب ساده تری برای استفاده از رفتار سازمانی خواهید داشت.

شناخت و پیدا کردن درکی بهتر از مأموریت سازمان

دیگر اهمیت رفتار سازمانی این است که شناختی بهتر از این مسئله به دست می دهد که اساسا فعالیت سازمانی بخصوص چیست و چرا این فعالیت ها در آن سازمان انجام می گیرد. برای بسیاری از سازمان ها این مسئله به محصولی بخصوص ارتباط پیدا می کند. برای نمونه سازمان قصد فروش خودرو را دارد، یا فروش ماشین چمن زنی، و اساسا هر محصول دیگری که سازمان ها امروزه اقدام به فروش آن می کنند و قصد دارند به این واسطه سودی برایشان حاصل شود. اما باید به خاطر داشت که همه چیز به پول و کسب درآمد ختم نمی شود و هر سازمان، بسته به فعالیتی که دنبال می کند، اهداف و فرهنگ گسترده تری برای خود و فعالیت هایش در نظر می گیرد. برای نمونه این هدف را که به ادعای مسئولان فیسبوک چیزی است که به دنبال محقق کردنش هستند ذکر می کنیم: «در اختیار گذاشتن قدرت شکل دادن به انجمن ها و دسته های مردمی به افراد و نزدیک تر کردن مردم دنیا به یکدیگر».

این گونه جملات و عبارات به عنوان یادآوری است که می توان در اختیار سهام داران سازمان و دیگر افراد قرار داد تا درک بهتری از هدف نهایی سازمان شما پیدا کنند. همچنین با در نظر داشتن چنین اهدافی، می توانید از آن ها به عنوان معیاری برای سنجش کارایی کارکنان خود استفاده کنید و این جا است که باز هم صحبت از اهمیت رفتار سازمانی می شود.

لحاظ کردن انتظاراتی واضح و مشخص

پس از آن که هدف و مأموریتی برای فعالیت های سازمان خود انتخاب کردید، نوبت به آن می رسد که با استفاده از رفتار سازمانی و مباحث مرتبط با آن برای هر کسی که در سازمان تان فعالیت می کند، انتظارات مشخصی لحاظ کنید (و نیز کسانی که از بیرون بر فعالیت های سازمان تأثیر می گذارند).

اهمیت رفتار سازمانی در این رابطه این است که با استفاده از آن می توان جدول یا چیزی شبیه به آن طراحی کرد و وظایف هر یک از کارکنان را در آن مشخص کرد. همچنین می توان با استفاده از رفتار سازمانی نوع مشتری ها و فروشنده های مورد نظر خود را هم انتخاب کنید. برای نمونه می توانید قوانین اخلاقی یا معیارهایی وضع کنید که تمامی کارکنان سازمان تان موظف به رعایت کردن آن باشند.

گرفتن تصمیم های درست و به جا

پس از آن که انتظارات خود از کارکنان و دیگر افراد را کاملا مشخص کردید و معیارهایی برای آن ها در نظر گرفتید، تیمی یکدست تر در اختیار خواهید داشت و امکان دست یابی به اهداف بلند مدت به مراتب ساده تر از قبل می شود. این جا است که باز هم به اهمیت رفتار سازمانی پی می بریم. اما نکته دیگری که باید در نظر داشته باشید، گرفتن تصمیم های درست و به جا است. در جای جای مسیر فعالیت شما ممکن است به این تصمیم ها نیاز پیدا کنید؛ برای نمونه در همان مثال فیسبوک، اگر مسئولان آن واقعا قصد داشته باشند به هدف یاد شده دست پیدا کنند، باید به هنگام رواج پیدا کردن چیزی که بر خلاف اهداف شان باشد، تصمیم جدی اتخاذ کرده و با آن مقابله کنند و تنها در این صورت است که امکان دست یابی به هدف شان میسر خواهد شد.

با این تفاسیر می توان گفت که تصمیم گیری اساسا باید در تقابل با هدف نهایی و اصلی سازمان قرار بگیرد.

به رسمیت شناختن حق اخراج کردن و به خدمت گرفتن کارکنان به صلاح دید خود

استعداد و توانایی ای که برای سازمان خود انتخاب می کنید در ارتباط مستقیم با رفتار سازمانی قرار می گیرد. شما برای پیشرفت و بهبود شرایط کاری تان به کسانی احتیاج دارید که به کار خود علاقه داشته باشند و ایده های جدیدی مطرح کنند (البته از لحاظ فرهنگی هم باید با دیگر کارکنان سازمان شما سنخیت داشته باشند). بنابراین پیش از استخدام کارکنان خوب این مسائل را مورد بررسی قرار دهید. البته داوطلبان استخدامی هم باید از مسیر کاری ای که قرار است در سازمان شما پیش رو داشته باشند به خوبی آگاه شوند. اهمیت رفتار سازمانی در این رابطه این جا است که با پیدا کردن تعریفی دقیق و درست از رفتار سازمانی، افراد جدیدی که استخدام می کنید درک بهتری از وظایف خود خواهند داشت و نیز این که اهداف بلند مدت احتمالی شان در سازمان شما چه خواهد بود.

 

رشد و تعالی فردی در 6 گام

مهارت های رشد فردی (۹ راهکار برای ۹ برابر شدن رشد و توسعه فردی)

در حال حاضر تقریبا در تمامی حوزه ها عرصه بسیار رقابتی شده است، بنابراین تنها مهارت ها و قابلیت های منحصر به فرد افراد است که در نهایت امکان رشد و دست یابی به موفقیت را فراهم خواهند کرد. این مسئله باعث می شود تا مهارت های رشد فردی از اهمیت قابل توجهی برخوردار شوند و برای آن که فرد توانایی ایستادگی مقابل دیگران را داشته باشد، کار کردن بر روی مهارت های یاد شده نقش مهمی در این فرایند پیدا می کنند.

در این مقاله قصد داریم شما را با راهکارهایی آشنا کنیم که با استفاده از آن ها قادر خواهید به بهبود مهارت های رشد فردی خود کمک کنید. این مهارت ها علاوه بر این که به شما کمک می کنند تا شخصیتی قدرتمند و قابل اطمینان برای خود به وجود آورید، برای محقق کردن هر گونه تغییر در زندگی هم حائز اهمیتند، پس با ما همراه باشید تا درک بهتری از موضوع به شما بدهیم.

راهکارهایی برای بهبود مهارت های رشد فردی

۱- داشتن منبع الهام به منظور بهبود مهارت های رشد فردی

برای بهبود مهارت های رشد فردی پیش از هر چیز باید به دنبال منبع الهامی برای خود باشید. برای این منظور می توانید اتاقی فراهم کنید که در آن علاوه بر آرامش پیدا کردن قادر به تجزیه و تحلیل اوضاع خود باشید. این اتاق مرتب و پاکیزه ای که برای خود فراهم می کنید به شما انرژی بیشتری برای دنبال کردن فعالیت های تان خواهد داد و سبب ایجاد انگیزه خواهد شد. ایجاد انگیزه هم در نهایت باعث افزایش قدرت تمرکز شما می شود و در نتیجه آن دید بسیار مثبت تری نسبت به زندگی و وقایع مختلف پیدا خواهید کرد. در سوی دیگر هم اگر اتاقی که بیشتر زمان خود در روز را در آن صرف می کنید نا مرتب و به هم ریخته باشد، انگیزه خود را تا حدود زیادی از دست داده و بیشتر به منفی گرایی روی خواهید آورد. به خاطر داشته باشید که اتفاقات بزرگ با کنار هم قرار گرفتن همین تغییرات کوچک امکان پذیر می شوند.

۲- کار کردن بر روی نقاط قوت برای بهبود مهارت های رشد فردی

احتمالا شما هم همانند دیگر افراد تجربه انجام فعالیت ها ورزشی در دوران مدرسه را داشته اید؛ اگر بتوانید آن زمان را به خاطر بیاورید، حتما به جمله ای شبیه به این برخورد خواهید کرد که از سوی مربی ورزش شما بیان شده باشد: «با تمرین مداوم بهترین خواهی شد». این جمله شاید قدیمی به نظر برسد، اما هنوز هم کاربرد دارد و توجه به آن می تواند تأثیر بسزایی بر بهبود مهارت های رشد فردی داشته باشد. مسئله ای که در این رابطه وجود دارد این است که با توجه مداوم و کار کردن بر روی مهارت های خود به مرور زمان قادر خواهید بود در به کارگیری مهارتی به خصوص رفتاری ایده آل و منحصر به فرد داشته باشید. برای نمونه جکی جان را به خاطر داشته باشید که توانست با تحمل سختی ها و تمرین مداوم به استاد بی چون و چرای کونگ فو بدل شود.

۳- کنار گذاشتن ترس ها و واهمه ها برای بهبود مهارت های رشد فردی

نکته دیگری که برای بهبود مهارت های رشد فردی حتما باید به خاطر داشته باشید، غلبه بر احساساتی است که باعث ایجاد ترس و واهمه در شما می شوند. این گفته که برخی افراد می توانند در هر شرایطی بدون احساس ترس مسیر خود را ادامه دهند، کاملا اشتباه است و هر کسی صرف نظر از این که چقدر قدرتمند و با اراده باشد، در برخی مواقع خواهد ترسید. پس هر انسانی که بر روی این کره خاکی زندگی می کند ترس ها و احساسات این چنینی منحصر به خود را دارد و باید به خاطر داشت که ترس یکی از عوامل بازدارنده در مهارت های رشد فردی است. بهتر است در هر موقعیتی تنها جنبه های مثبت را مد نظر قرار دهیم و در این مورد به خصوص، نباید اجازه دهیم که ترس ها و واهمه ها ما را از ادامه مسیر برای دست یابی به موفقیت باز دارند.

۴- فراتر رفتن از منطقه امن به منظور بهبود مهارت های رشد فردی

در ادامه مسیر برای بهبود مهارت های رشد فردی به مطلبی می رسیم که از آن با نام منطقه امن یا منطقه امن ذهنی یاد می شود. این منطقه به زمانی اشاره دارد که فرد زندگی نسبتا آسوده ای را تجربه می کند و همین مسئله او را از ادامه فعالیت و تلاش کردن باز می دارد، در حالی که برای بهبود مهارت های رشد فردی بهتر است با داشتن نگاهی به آینده سعی و تلاش کنیم و منطقه امن خود را رها کنیم. برای نمونه اگر کشاورز کار سخت و تلاش را رها کند و به منطقه امن خود پناه آورد، امکان برطرف کردن گرسنگی مردم اطراف او وجود نخواهد داشت و این مسئله را می توان به بخش اعظم کارها و فعالیت ها گسترش داد. همچنین باید به خاطر داشت که رها کردن منطقه امن و کار سخت، موفقیت هایی به دنبال خواهد داشت که دست یابی به آن ها زندگی را به مراتب شیرین تر از قبل می کند. دیگر مزیت رها کردن منطقه امن و تحمل سختی ها این است که فرد قدرت بیشتری پیدا کرده و در برابر پیچ و خم های زندگی سر خم نمی کند.

۵- تهیه لیست وظایف روزمره برای بهبود مهارت های رشد فردی

برای آن که بتوانید تمامی وظایفی را که برای خود در نظر گرفته اید در زمانی مشخص به انجام برسانید، یکی از بهترین راهکارها تهیه لیستی از وظایف روزمره است. داشتن چنین لیستی علاوه بر این که باعث می شود از روی آوردن به کارهای جانبی خودداری کرده و کارهای اصلی مرتبط با وظیفه خود را انجام دهید، محدوده زمانی ای هم برای شما به وجود می آورد که با توجه به آن فعالیت می کنید. دیگر مزیت لیست وظایف روزمره این است که شما را از میزان و کیفیت کارهایی که در طول روز انجام داده اید و خواهید داد آگاه می کند و می توانید از این مسئله کسب اطمینان کنید که کارهای مربوط به روزتان را انجام داده اید یا نه. با این رویکرد به مرور زمان زندگی تان کارایی بهتری پیدا خواهد کرد و امکان دست یابی به موفقیت به مراتب بیشتر از قبل می شود.

۶- کار کردن بر روی نقاط منفی به منظور بهبود مهارت های رشد فردی

نکته دیگری که به منظور بهبود مهارت های رشد فردی حتما باید مد نظر قرار دهید، اتخاذ تصمیم برای کنار گذاشتن عادات بد رفتاری است. البته از این مسئله آگاهی کامل داریم که هیچ کس در این کره خاکی بی عیب و نقص نیست و هر انسانی عادات بد رفتاری ای دارد که بهتر است سعی بر کنار گذاشتن آن ها داشته باشد، اما اگر بخواهید از لحاظ فردی رشد پیدا کنید و در این امر مهارت پیدا کنید، کنار گذاشتن عادات بد رفتاری حائز اهمیت خواهد شد. از جمله این عادات می توان به خوابیدن بیش از اندازه، جویدن ناخن ها، مصرف دخانیات، به تعویق انداختن کارها و … اشاره کرد.

۷- تمرکز بر عادات خوب رفتاری به منظور بهبود مهارت های رشد فردی

در سوی دیگر اما داشتن عادات خوب رفتاری و سعی در توسعه آن ها نتیجه ای بر خلاف مورد پیش خواهد داشت. از جمله این عادات رفتاری می توان داشتن برنامه ای منظم برای خوابیدن و بیدار شدن، ورزش کردن مداوم، مطالعه کردن و … اشاره کرد. به کارگیری و توسعه این گونه رفتار ها تأثیر قابل ملاحظه ای در بهبود مهارت های رشد فردی خواهد داشت. نکته دیگری که درباره این عادات وجود دارد مزایای جانبی آن ها است: برای نمونه مطالعه کردن علاوه بر تأثیرگذاری بر مهارت های رشد فردی گستره وسیع تری از دانش به همراه خواهد داشت و ورزش کردن سبب سلامتی شما خواهد شد.

۸- کنار آمدن با افراد سرسخت تر به منظور بهبود مهارت های رشد فردی

نکته مهم دیگری که برای بهبود این مهارت ها باید به خاطر داشته باشید یاد گرفتن چگونگی کنار آمدن با افرادی است که سرسخت تر از دیگران هستند. در روابط اجتماعی با افراد دیگر بارها پیش می آید که کنار آمدن با دسته به خصوصی از افراد به مراتب دشوارتر از دیگران می شود. این افراد معمولا سرسخت هستند و معمولا کمتر از دیگران متقاعد به پذیرفتن چیزی به خصوص یا انجام کاری به خصوص می شوند. اما این معمولا ظاهر بیرونی آن ها است و با پی بردن به چگونگی رفتار با آن ها می توان ارتباط خوب و مؤثری با آن ها شکل داد، بنابراین با تلاش و تمرکز بیشتر می توان به راهکاری برای متقاعد کردن شان پی برد و از بروز مشکلات احتمالی در محیط کار یا مکان های دیگر جلوگیری کرد.

۹- آموختن روش های تازه برای انجام کارها به منظور بهبود مهارت های رشد فردی

نکته دیگری که در بهبود مهارت های رشد فردی اهمیت پیدا می کند، آموختن شیوه های جدید برای فائق آمدن بر چالش هایی است که هر روز در محیط کاری و زندگی شخصی با آن ها روبه رو می شوید. در این مسئله می توان درس خوبی از بازی هایی چون شطرنج گرفت: برای کسب موفقیت در این گونه بازی ها و پیروزی بر حریف باید مداوم فکر کرد تا شیوه یا تکنیک جدیدی برای این منظور به کار گرفت و در نهایت بر حریف پیروز شد. زندگی هم شبیه به بازی شطرنج است و با کمی تفکر بیشتر می توان برای حل مسائل مختلف راهکارهای بهتر و مؤثرتری پیدا کرد.

رشد و تعالی فردی در 6 گام

رشد و تعالی فردی در ۶ گام (با این راهکارها به نسخه جدید خودتان تبدیل شوید)

رشد و تعالی فردی از جمله عباراتی است که احتمالا قبلا زیاد به گوشتان خورده. با این حال شاید به صورت جامع و کامل درباره آن اطلاعاتی ندارید. اگر اینطور است پس حتما تا انتهای این مقاله همراه نیک اندیشان باشید.

رشد فردی در حقیقت بیش از هر چیز دیگری درباره سرمایه گذاری انسان بر خودش است تا به این وسیله صرف نظر از هر مانعی که زندگی پیش رویش قرار می دهد، توان مدیریت خود را داشته باشد. فرد با داشتن این مزیت می تواند رویکردی فعالانه داشته باشد: به عبارت دیگر به جای آن که صبر کند تا اتفاقات خوبی در زندگیش رخ دهند، خود زمینه ساز وقوع این اتفاقات می شود.

البته فرد لزوما همیشه در دست یابی به اهدافی که برای خود در نظر می گیرد موفق نخواهد بود، اما همین وقت گذاشتن برای مشخص کردن اهداف و پیدا کردن راهکارهای گوناگون برای دسترسی به آن زندگی فرد را دستخوش تغییر کرده و به آن کیفیت بهتری می دهد. در این مقاله قصد داریم شما را با گام های اساسی آشنا کنیم که امکان دست یابی به رشد و تعالی فردی را محقق می کنند.

بدون رشد و پیشرفت مداوم، واژه هایی مثل موفقیت و ترقی هیچ معنی ندارند.
بنجامین فرانکلین

۶ گام رشد و تعالی فردی

رشد و تعالی فردی در 6 گام

گام اول دست یابی به رشد و تعالی فردی : کسب خودآگاهی

رشد و تعالی فردی با خودآگاهی آغاز می شود. برای رسیدن به رشد فردی ابتدا باید شناخت دقیقتر و بهتری از خود واقعی تان به دست آورید؛ ارزش هایی که در زندگی برای خود در نظر گرفته اید، و عقاید و هدفی که در زندگی دنبال می کنید و به آن پایبند هستید. باید به خاطر داشت که با دنبال کردن رؤیاهای دیگران هیچ گاه در زندگی احساس خوشبختی نخواهید کرد و برای دستیابی به این مهم، باید زندگی خود را کاملا بر اساس چیزی که هستید و رؤیاهایی که در سر دارید طرح ریزی کنید. تنها در این صورت است که قادر به دنبال کردن اهداف شخصی خود در زندگی خواهید بود. در این هنگام، همان اندازه که دست یابی به هدف برای تان لذت بخش خواهد بود، حرکت در مسیر رسیدن به هدف را هم دوست خواهید داشت. بنابراین نخستین گام مهمی که برای دست یابی به رشد و تعالی فردی باید برداشت، کسب خودآگاهی است.

مسئله ای کلیدی که در این رابطه وجود دارد این است که اگر فرد به رشد و تعالی فردی خود، آن گونه که باید و شاید پایبند نباشد و در نتیجه آن به خودآگاهی دست پیدا نکند، در برابر هر مشکلی که زندگی پیش رویش می گذارد سر تسلیم فرود خواهد آورد. حال آن که در صورت وجود این آگاهی، فرد قادر به تشخیص جنبه هایی از زندگی خواهد بود که در نهایت سبب بهبود شرایطش خواهند شد.

گام دوم دست یابی به رشد و تعالی فردی : هدایت فعالیت ها در مسیر درست

پس از آن که فرد به خودآگاهی رسید، درک بهتری از تمامی اهدافی خواهد داشت که در زندگی دنبال می کند و به همین سبب تصمیم گیری برایش به مراتب کار ساده تری خواهد شد. برای نمونه برخی از فعالیت هایی که فرد در برنامه وظایف روزانه برای خود در نظر گرفته بود، خود به خود کنار خواهند رفت، چراکه دیگر در خدمت اهداف فرد از زندگی نیستند و بنابراین ارزش وقت گذاشتن بر آن ها دیگر وجود ندارد.

حال اگر این اهداف در نظر گرفته شده به خوبی مشخص شده باشند، بار زیادی از دوش فرد برداشته خواهد شد و کیفیت سایر فعالیت هایی که انجام می دهد به مراتب بیشتر خواهد شد. در نظر گرفتن اهداف مشخص برای زندگی و دست یابی به رشد و تعالی فردی علاوه بر این که باعث می شوند فرد درک بهتری از فعالیت هایی که باید انجام دهد به دست بیاورد، آن دسته از فعالیت هایی را هم که باید کنار بگذارد، مشخص می کنند و این مسئله از اهمیت بسزایی در افزایش کیفیت و مدیریت زندگی برخوردار است. در مسیر دست یابی به رشد فردی بسیاری از افراد مرتکب اشتباهی می شوند: این که سعی می کنند فعالیت های بیشتری انجام دهند، حال آن که نکته کلیدی برای موفقیت آمیز بودن زندگی و دست یابی به اهداف این است که فعالیت کمتر و با کیفیت تری انجام بگیرد.

بنابراین باید به خاطر داشت که گام دوم برای محقق شدن رشد و تعالی فردی تمرکز کردن بر کیفیت انجام کارها است و نه میزان فعالیت هایی که انجام می دهیم.

رشد و تعالی فردی در 6 گام

گام سوم دست یابی به رشد و تعالی فردی : تمرکز بر فعالیت ها و کارایی آن ها

یکی از مهمترین مزیت هایی که رشد و تعالی فردی به همراه دارد مشخص شدن مسیر فعالیت ها و زندگی به طور کلی است. حتی زمانی که فعالیت ها در مسیر درست خود قرار بگیرند، باز هم وظایف زیادی وجود دارند که به توجه فرد نیاز خواهند داشت. هرچه فرد کیفیت رشد فردی بیشتر می شود، اولویت بندی وظایف کار به مراتب ساده تری می شود. در این صورت فرد درک بهتری از اهداف خود پیدا خواهد کرد و قادر به تشخیص آن دسته از وظایفی خواهد بود که بهترین نتیجه را برایش به همراه خواهند داشت (البته با توجه به منابعی که در اختیار دارد).

گام سوم برای دست یابی به رشد و تعالی فردی بهبود تمرکز بر فعالیت ها و کارایی آن ها است که تنها با داشتن شناختی بهتر از نقاط قوت فرد حاصل می شود. نکته کلیدی ای که در این باره وجود دارد این است که درک بهتر این مسئله باعث می شود فرد دقیقا به کارکرد هر وظیفه یا فعالیت واقف شود. به عبارت دیگر به این مسئله پی ببرد که هر کدام از این فعالیت ها (یا وظایف) قدمی به سوی دست یابی به هدفی بزرگتر هستند و به این صورت امکان گمراه شدن و گم کردن مسیر بسیار کمتر خواهد شد. علاوه بر این، با این رویکرد فرد به بیهودگی ایده آل گرایی هم پی خواهد برد، چون متوجه این مسئله می شود که خود و کارهایی که انجام می دهد مدام در حال بهبود پیدا کردن هستند.

گام چهارم دست یابی به رشد و تعالی فردی : افزایش انگیزه

پس از گذر از تمامی مراحلی که تا کنون درباره شان صحبت شد و پیدا کردن درکی کامل و جامع از هدفی که دنبال می کنید، برای شناخت مزایایی که از انجام فعالیت های مختلف نصیب تان خواهد شد، کار ساده تری پیدا می کنید. بنابراین حتی اگر وظیفه ای که به عهده دارید برای تان چندان جالب توجه نباشد، انگیزه لازم برای اتخاذ تدابیر عملی را خواهید داشت، چراکه می دانید با محقق شدن هدف تان به مزیتی به خصوص دست خواهید یافت.

فرد تا به اینجای کار از میزان مشخصی از رشد فردی بهره مند شده است که به دنبال آن اراده ای به مراتب قوی تری برای دنبال کردن فعالیت ها پیدا خواهد کرد. پس از آن که فرد درک بهتری از هدفی که به دنبال محقق کردن آن است پیدا کرد، مشخصا به این نکته هم پی خواهد برد که محقق شدن هدف سبب بهبود زندگی اش خواهد شد و در نهایت همین مسئله است که اراده لازم برای محقق کردن هدف را در اختیارش می گذارد و نیز انگیزه لازم برای ادامه فعالیت ها را.

نکته کلیدی که در این مورد وجود دارد این است که بعضا افراد درباره میزان انگیزه ای که نیاز دارند مبالغه می کنند: به عبارت دیگر فرد در مقایسه با آن چه خود تصور می کند، به انگیزه به مراتب کمتری برای پیش برد فعالیت هایش نیاز دارد. میزان این انگیزه تنها باید در حدی باشد که فرد اقدام به برداشتن گام بعدی برای رسیدن به هدفش کند و رشد و تعالی فردی این درک را در اختیار او خواهد گذاشت.

رشد و تعالی فردی در 6 گام

گام پنجم دست یابی به رشد و تعالی فردی : انعطاف پذیری بیشتر

مشخصا هر انسانی در زندگی با مسائل و مشکلاتی روبه رو خواهد شد و به هنگام حادث شدن این مشکلات، مسئله مهم این است که فرد مهارت و توانایی کافی برای کنار آمدن با آن ها و حل کردنشان را داشته باشد. البته رشد و تعالی فردی باعث جلوگیری از رخداد این گونه مشکلات نمی شود، اما به شما مهارت لازم برای کنار آمدن با آن ها را خواهد داد. به دنبال رشد فردی شخص به اعتماد به نفس بیشتر، انعطاف پذیری و مهارت های لازم برای کنار آمدن با مشکلات دست خواهد یافت.

پس از آن که درک بهتری از رشد و تعالی فردی به دست آوردید، به این نکته پی خواهید برد که هیچ شرایطی در زندگی دائمی نیست و امکان تغییر دادن هر چیزی وجود دارد. حتی اگر در حال حاضر امکان تغییر دادن وضعیتی به خصوص را نداشته باشید، می توانید رویکرد خود نسبت به آن را تغییر دهید و از احساس بدی که متوجه شما می کند کم کنید. به دنبال رشد فردی به انعطاف پذیری لازم برای این تغییر رویکرد دست خواهید یافت.

نکته کلیدی ای که در این مورد وجود دارد این است که رشد و تعالی فردی تنها به انجام فعالیت های دلخواه و بهبود شرایط زندگی محدود نمی شود و علاوه بر این مسئله به شما کمک می کند تا تجربه های ناخوشایند زندگی را با رویکرد بهتری از سر بگذرانید.

گام ششم دست یابی به رشد و تعالی فردی : داشتن روابطی بهتر و مؤثرتر

روابط را بعضا می توان به شمشیری دو لبه تشبیه کرد: به این معنا که یا زمینه ساز پیشرفت افراد می شوند، یا این که به آن ها زیان می رسانند. هر اندازه درک بهتری از رشد و تعالی فردی خود پیدا کنید و به سطح بالاتری از آن دست یابید، می توانید با وضوح بیشتری روابط زیان رسان را از روابط سودمند تشخیص دهید و بر دسته دوم وقت و سرمایه بگذارید. علاوه بر این به واسطه رشد فردی به مهارت ها و قابلیت هایی دست خواهید یافت که با به کارگیریشان بیشترین اثر ممکن را از روابط سودمند دریافت خواهید کرد.

نکته کلیدی که در این مورد باید به خاطر داشته باشید این است که تا حد امکان بیشتر زمان خود را صرف کسانی کنید که به نظرتان برای زندگی تان سودمند هستند (و در مقابل زمان کمتری را به افراد زیان رسان اختصاص دهید). در پیش گرفتن این رویکرد علاوه بر محقق کردن رشد و تعالی فردی، بر دیگر جنبه های زندگی نیز اثر مثبت خواهد گذاشت.

مدیریت هزینه های زندگی را با این 20 راهکار به خوبی انجام دهید

مدیریت هزینه های زندگی را با این ۲۰ راهکار به خوبی انجام دهید

مدیریت هزینه های زندگی اگر نگوییم بزرگترین دغدغه و چالش حال حاضر ما است؛ قطعا می توان از آن به عنوان یکی از بزرگترین چالش های زندگی امروزه نام برد. از همین رو راهکارهای مدیریت هزینه های زندگی موضوع قابل توجهی است که برای بسیاری از مردم حائز اهمیت است. به همین جهت در این مقاله قصد داریم تعدادی راهکار برای مدیریت هرچه بهتر هزینه های زندگی بیان کنیم. به کارگیری این راهکارها به طور مستقیم بر روی مدیریت زندگی و بهتر شدن اوضاع زندگی تان کمک خواهد کرد. پس تا انتها همراه نیک اندیشان باشید.

مدیریت هزینه های زندگی را با این 20 راهکار به خوبی انجام دهید

مدیریت هزینه های زندگی در استفاده از حمل و نقل

خودروی شخصی بسیار هزینه بر است. نه تنها ارزش از هزینه های سوخت بگیرید تا هزینه های تعمیر و نگهداری.

بنابراین به نظر شما، چگونه می توانیم با وجود نیاز به مدیریت هزینه های زندگی از حمل و نقل مناسب نیز استفاده کنیم؟

  1. از حمل و نقل عمومی استفاده کنید

اگر به وسایل حمل و نقل عمومی دسترسی دارید، می توانید کمی از پول خود را در زمینه بنزین، پارکینگ، و نگهداری آن پس انداز کنید به جای اینکه هزینه زیادی برای داشتن یک وسیله نقلیه خرج کنید، می توانید با وسایل حمل و نقل عمومی از یک سمت شهر به سمت دیگرش بروید، سرکار بروید و برگردید. هر زمان که توانستید از استفاده از ماشین تان صرف نظر کنید، توانسته اید یک گام در جهت مدیریت هزینه های زندگی بردارید.

  1. وسیله نقلیه تان را بفروشید

اگر خیلی کم از وسیله نقلیه تان استفاده می کنید، بهتر است آن را بفروشید. حتی اگر از آن استفاده هم نمی کنید، برای بیمه اش که هزینه ای می پردازید. اگر قادرید ماشینتان را به قیمت بازار بفروشید، آنگاه می توانید میزان پس اندازتان را افزایش دهید و یک گام دیگر در جهت مدیریت هزینه های زندگی بردارید.

  1. با سرویس ها به محل کارتان بروید

اگر بتوانید برای رفتن به محل کار به صورت اشتراکی از یک وسیله نقلیه استفاده کنید، به شدت می توانید هزینه های استهلاک ماشین و مصرف بنزین تان را کاهش دهید.

  1. تایرهای اتومبیل خود را پرباد نگه دارید

بهتر است یک بار در ماه فشار هوا تایرهای ماشین تان را چک کنید. اگر بادشان تنظیم نبود، تا میزان توصیه شده ای که در دفترچه ماشین، آنها را باد کنید. با فشار باد استاندارد در هر دو تایر، قادر خواهید بود که مصرف بنزینتان را در حدود ۱.۵ کیلومتر طی شده، به اندازه یک درصد کاهش دهید.

مدیریت هزینه های زندگی را با این 20 راهکار به خوبی انجام دهید

مدیریت هزینه های زندگی در زمینه قرض و وام

هر زمانی که اراده کنید می توانید پولتان را ذخیره کنید، این به شما کمک می کند که هزینه های ماهیانه خودتان را کاهش دهید. برای افراد مبتدی، پرداخت وام، به معنی کاهش هزینه های ماهیانه است، و باعث می شود پول بیشتری داشته باشند. در ادامه چند راه آورده شده است تا بتوانید در طول زمان پولتان را پس انداز کنید.

  1. وام های دانشجویی تان را ادغام کنید

اگر وام های دانشجویی تان دارای نرخ سود بالایی هستند، ببینید آیا ارزش دارد که همه را با هم پرداخت کنید. شاید این کار از نظر پس اندازی زیاد جالب به نظر نرسد، اما اگر هم اکنون این گزینه را دارید که می توانید وام های تان را با هم ادغام کنید، می توانید در جهت مدیریت هزینه های زندگی هر ماه کمی پول برای خودتان ذخیره کنید و سود ندهید.

  1. کالاهای بلااستفاده را بفروشید

در کمدتان بگردید و چیزهایی که دیگر استفاده نمی کنید و هنوز ارزش دارند را پیدا کنید، سپس آنها را در سایت ها و اپلیکیشن هایی نظیر دیوار، شیپور و ایسام  بفروشید. از پول به دست آمده می توانید به منظور مدیریت هزینه های زندگی تان استفاده کنید.

راه هایی برای کاهش قبوض

  1. از چراغ های LED استفاده کنید

اگر تا به حال چراغ های خانه تان را عوض نکردید، آنها را با  CFLها یا LED ها تعویص کنید. این لامپ ها، نسبت به لامپ های رشته ای ۴ برابر در مصرف انرژی موثرترند و سال های بیشتری عمر می کنند. هنگام خرید و مقایسه لامپ ها، تعداد لومن هایش را با هم مقایسه کنید نه مقدار وات معادلشان را. لومن ها نشان دهنده مقدار واقعی نور منتشر شده توسط لامپند.

شاید هزینه برق مصرفی لامپ ها آنچنان به چشم نیاید ولی اگر به فکر مدیریت هزینه های زندگی تان هستید، کافی است یک ضرب و تقسیم ساده در این رابطه انجام دهید تا متوجه شوید با تعویض لامپ های پر مصرف تان سالانه چقدر پول می توانید ذخیره کنید.

  1. یک وسیله گرمایشی سرمایشی (ترموستات) قابل برنامه ریزی در خانه تان نصب کنید

یک ترموستات قابل برنامه ریزی به شما این امکان را می دهد که به صورت اتومات میزان گرما و سرمای خانه تان را وقتی خانه نیستید یا خوابید تنظیم کنید. این کار قبض های سرمایشی و گرمایشی شما را کاهش می دهد. شما هم چنین می توانید آن را طوری تنظیم کنید که بلافاصله قبل از رسیدنتان به خانه، آن را گرم یا سرد کند.

البته شاید هزینه اولیه این کار زیاد به نظر برسد. اما اگر مانند مورد قبل به فکر مدیریت هزینه های زندگی هستید و لوازم گرمایشی و سرمایشی پراتلافی دارید، بد نیست درباره این موضوع نیز تامل کنید.

  1. دستگاه هایی که لازم ندارید را از برق بکشید

آیا دستگاهی در خانه تان هست که به برق است، اما از آن زیاد استفاده نمی کنید؟ بیشتر دستگاه های برقی مدام مقدار کمی جریان می کشند. در نتیجه اگر تعداد این دستگاه ها در خانه تان زیاد باشد، هزینه اضافه ای را برای شما رقم می زند. برای این که بتوانید این نوع هزینه ها را از بین ببرید، چیزها و دستگاه هایی که لازم ندارید – از جمله شارژرهای تلفن همراه و تبلت – را از برق بکشید.

  1. دمای آب داغتان را کاهش دهید

دمای آب داغ در بیشتر خانه ها بیشتر انرژی را به خودش اختصاص می دهد، که این مقدار چیزی حدود ۱۴ درصد از هزینه ها است. اغلب، آب بیشتر از آنچه که مردم فکرش را می کنند داغ می شود، به علاوه اینکه گرما بیشتر در محیط پخش می شود، بدین معنی که شما باید انرژی بیشتری برای گرم نگاه داشتن آب صرف کنید.

با کم کردن دمای آب به مقدار حدود ۶۰ درجه سانتی گراد این مشکلاتتان را حل کنید و از یک روکش آب گرمکن استفاده کنید تا گرما را نگاه دارید. یک روکش نیز خودش باعث می شود شما ماهیانه مقداری پول را پس انداز کنید.

مدیریت هزینه های زندگی را با این 20 راهکار به خوبی انجام دهید

مدیریت هزینه های زندگی مربوط به سرگرمی

  1. عضویت هایتان را در باشگاه ها کنسل کنید

اگر به فکر مدیریت هزینه های زندگی هستید، به هزینه هایی که برای عضویت در باشگاه های ورزشی و … می پردازید، نگاهی بیاندازید. هرچند وقت یکبار از این خدمات استفاده می کنید؟ اگر از عضویت ورزشی خود از یک بار در هفته هم کمتر استفاده می کنید، در واقع در حال هدر دادن پولتان هستید. اگر واقعا نمی رسید که در این برنامه ها شرکت کنید، آنها را کنسل کنید.

  1. راه های ارزان برای سرگرم کردن خودتان پیدا کنید

آیا در یک کتابخانه محلی عضو هستید؟ آیا در رویدادهای جمعی محلی حضور پیدا می کنید، همانند فستیوال موسیقی یا نمایشگاه های هنری؟ آیا از گروه های داوطلب و سازمان های داوطلب آگاهی دارید؟ شاید جامعه ای که در آن هستید گزینه های ارزان قیمتی برای داشتن سرگرمی رایگان با تنوع زیاد داشته باشد. اگر تمایل دارید از پس مدیریت هزینه های زندگی بربیایید، پیشنهاد میکنیم عمده برنامه سرگرمی خود را با حضور در برنامه های رایگان سپری کنید.

  1. راه های جدیدی پیدا کنید که هزینه های مسافرت خودتان را کاهش دهید

فرض کنید با خانواده تان فاصله زیادی دارید و از هزینه های مسافرت نیز آگاهید. برای اینکه تا جایی که می توانید در هزینه هایتان صرفه جویی کنید، میزان مسافرت ها را تا حد امکان کم کنید. تاریخ مسافرت هایتان را برای ایام پیک انتخاب نکنید و بلعکس در زمان های آفر بلیط خریداری کنید. سعی کنید به جای هواپیما از وسایل حمل و نقل ارزان تر نظیر اتوبوس استفاده کنید.

  1. عضویت خودتان در اشتراک روزنامه ها و مجلات را لغو کنید

اگر در روزنامه یا مجله ای مشترک هستید، اما آنها را نمی خوانید، زمانی که خواستید دوباره عضویت تان را تمدید کنید، بهتر است از این کار صرف نظر کنید. اگر واقعا لازم است که در مورد چیزی مطالعه کنید، شبکه های اجتماعی و اپ های خبری آنلاین منابع رایگانی هستند که می توانید به راحتی از آن ها حتی در تلفن همراه خود استفاده کنید.

  1. خدمات پولی دیگرتان را کم کرده و یا حذف کنید

به خدماتی که هر ماه بابت آن پولی می پردازید توجه کنید و ببینید پولی که برای آن هزینه می کنید ارزش آن خدمات را دارد. اگر نداشت، آن خدمات را کنسل کنید، و به دنبال گزینه هایی باشید که همان کار را با هزینه کمتر برایتان انجام دهند.

مدیریت هزینه های زندگی را با این 20 راهکار به خوبی انجام دهید

مدیریت هزینه های زندگی در زمینه غذا و خوراک

غذاها یک مساله شایع از نظر هزینه ای به حساب می آیند. ما هم زیاد غذا می خوریم و هم پول زیادی را در فروشگاه های مواد غذایی خرج می کنیم. یا حتی بیرون غذا می خوریم، که این برای ما هزینه بر است. با این حال صرفه جویی در این زمینه تاثیر بسزایی مدیریت هزینه های زندگی خواهد داشت.

  1. خودتان در خانه غذای تان را درست کنید

زمانی که در خانه آشپزی می کنید، می توانید زیاد غذا درست کنید و سپس کمی از آن را برای وعده های بعدی تان فریز کنید. اگر کارتان جوری است که باید ناهار بیرون غذا تهیه کنید بهتر از کمی از غذای دیشب را سر کار ببرید.. بعضی از افراد از اینکه غذای مانده را سرکار ببرند خجالت می کشند که اشتباه است.

  1. زیاد بیرون غذا نخورید

برای یک خانواده پرجمعیت، غذا خوردن در بیرون اگر بیش از چند بار در سال باشد، هزینه زیادی خواهد داشت. البته همین مشکل برای خانواده های کم جمعیت در در مقیاس کوچکتر وجود دارد. بهتر است به جای غذا خوردن در یک رستوران شیک و گران قیمت، به گزینه هایی همچون غذا درست کردن در خانه فکر کنید. بیشتر به دستورپخت های ساده فکر کنید و از مواد غذایی تازه در محله تان استفاده کنید. به کار گیری این روند در سال باعث صرفه جویی زیاد و در نتیجه مدیریت هزینه های زندگی خواهد شد.

  1. به مقدار زیاد مواد غذایی فاسد نشدنی تهیه کنید

بیشتر افراد حتی به خودشان زحمت نمی دهند که به بسته های بزرگی از مواد فاسد نشدنی نگاه بیاندازند- فکر می کنند که این بسته ها خیلی حجیم و زیادند. سعی کنید به همه محصولات از نظر اندازه و هزینه نگاه کنید و آنهایی را انتخاب کنید که برای شما مقرون به صرفه ترند. همچنین پیشنهاد می کنیم جهت مدیریت هزینه های زندگی از فروشگاه هایی که روی اجناسشان تخفیف قابل توجهی می دهند خرید کنید.

  1. باغبانی کنید

باغبانی و کاشتن سبزی، یک سرگرمی مفید است که در صورتی که درست انجام شود، سودآور نیز هست. سبزی و صیفی جاتی  را انتخاب کنید که رشدشان آسان است و محصول زیادی را تولید می کنند. همچنین یاد بگیرید که چگونه باید اضافه های آن را نگهداری و ذخیره کنید.

باز کردن یک شیشه گوجه فرنگی در زمستان که خودتان آن را در تابستان درست کرده اید، یک تجربه بسیار عالی است. این کار کمک زیادی به شما در مدیریت هزینه های زندگی می کند.

  1. در صورت توان، کلی خرید کنید

بیشتر محصولات (نه تنها غذاها) به صورت انبوه و حجیم در فروشگاه ها با هزینه های کمتر در دسترس هستند. به مواد تشکیل دهنده در محصولات کیلویی و بسته بندی دقت کنید تا ببینید چقدر با هم تفاوت دارند. اگر تفاوت قیمت داشتند، محصول کلی را انتخاب کنید، تا دیگر نیاز نباشد پول اضافه برای محصولات برند خرج کنید.

حرف آخر

مدیریت هزینه های زندگی شاید در نگاه اول کار سختی به نظر برسد. اما اگر شما کارهای بالا را به خوبی انجام دهید و دخل و خرج تان را یادداشت کنید، خواهید دید آنقدرها هم که فکرش را می کردید سخت نیست.

 

مدیریت رفتار سازمانی چیست و چگونه کار می کند؟

مدیریت رفتار سازمانی چیست و چگونه کار می کند؟

فعالیت های سازمان ها به طور کلی متمرکز بر بهبود کارایی و سودآوری است. برای نمونه یکی از مسائلی که در حال حاضر صاحبان مشاغل توجه ویژه ای به آن نشان می دهند، افزایش اشتغال کارآمد کارکنان در محیط کاری است و با وضع سیاست هایی به خصوص، امکان دست یابی به این مهم را محقق می کنند. این گونه سیاست ها و برنامه ریزی ها در نهایت سبب ایجاد انگیزه برای کارکنان شده که خود بر میزان کارایی و سودآوری سازمان تأثیرگذار خواهد بود. راهکار دیگری که برای تحقق این هدف وجود دارد، استفاده از مباحث موجود در زمینه مدیریت رفتار سازمانی است که در آن با استفاده از رویکردی که بیشتر بر پایه تحقیقات علمی استوار است، سعی بر محقق کردن اهداف سازمان می شود.

اما مدیریت رفتار سازمانی به چه معنا است و چه کاربردی دارد؟ با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در این باره در اختیارتان قرار دهیم.

مدیریت رفتار سازمانی چیست؟

در مدیریت رفتار سازمانی از اصول و قواعد موجود در علوم رفتاری برای بهبود فعالیت های افراد و گروه ها در محیط های تجاری، صنعتی و دولتی استفاده می شود. این اصول و قواعد بر پایه مقاله ای با نام خدمات روان شناسی حاصل می شوند که از مهمترین انتشارات اتحادیه روان شناسی آمریکا به شمار می رود.

به عبارت دیگر می توان گفت که مباحث موجود در مدیریت رفتار سازمانی ترکیبی است از مباحث علوم رفتاری و مباحث مطرح شده در زمینه بهسازی شرایط کاری در محیط های سازمانی.

مدیریت رفتار سازمانی ریشه در تحقیقات و مطالعات تحلیل رفتار کاربردی دارد که در آن هدف افراد متخصص طراحی و توسعه تکنیک هایی است که با استفاده از آن ها بتوان در حوزه های مختلف، رفتار اجتماعی تأثیرگذاری پدید آورد. تحلیل رفتار کاربردی یکی از سه شاخه اصلی تحلیل رفتاری، یا علوم رفتاری شناخته می شود.

همانند تحلیل رفتار کاربردی، در مدیریت رفتار سازمانی هم هدف اولیه این است که برنامه ریزی هایی کاربردی صورت گیرد که با استفاده از آن ها بتوان تغییرات دلخواه را در چگونگی رفتار لحاظ کرد و در مباحث مربوط به آن بیش از آن که توجه بر خصوصیات رفتاری کارکنان کارآمد باشد، سعی بر آن است تا روش هایی مورد استفاده قرار بگیرند که با استفاده از آن ها بتوان کارایی کارکنان را بیشتر و بهتر کرد.

پیشرفت های حاصل شده در مدیریت رفتار سازمانی سبب شده تا آن را به سه زیرمجموعه تخصصی تر تقسیم بندی کنند. در ادامه توضیحاتی در مورد هر یک از این زیرمجموعه ها عنوان خواهد شد:

مدیریت رفتار سازمانی چیست و چگونه کار می کند؟

مدیریت اجرایی

زیرمجموعه اول است که در آن با استفاده از اصول و قواعد رفتاری سعی بر مدیریت چگونگی فعالیت کارکنان می شود. در گذشته مدیریت اجرایی به عنوان همان مدیریت رفتار سازمانی شناخته می شد، اما این روند با تغییر مواجه شده و در حال حاضر حوزه ای جداگانه به آن اختصاص داده شده است.

تحلیل سامانه ها یا سیستم ها

زیرمجموعه بعدی است که هدف اولیه در آن تحلیل و تعدیل فرایندهای مختلف سازمان، به منظور سودرسانی بیشتر برای سازمان است. در این زیرمجموعه توجه معطوف به این مسئله است که افراد و گروه های فعال در سازمان، چگونه قادر خواهند بود با انجام وظایف مرتبط به یکدیگر محصولاتی تولید کنند (یا خدمتی ارائه کنند) که در نهایت برای سازمان مفید باشد.

ایمنی رفتاری

زیرمجموعه آخر است که اخیرا توجه زیادی به آن نشان داده شده است و هدف اصلی در آن تحلیل و بهبود محیط کاری است تا آسیب های وارد شده به کارکنان تا جای ممکن کاهش یافته و رفتار ایمن ترویج پیدا کند.

مدیریت رفتار سازمانی چگونه کار می کند؟

مباحث و مطالعه های صورت گرفته در مدیریت رفتار سازمانی بیش از هر چیز دیگری متمرکز بر آن دسته از فعالیت هایی است که مستقیما فعالیت های انجام گرفته در سازمان را تحت تأثیر قرار می دهند. همچنین مداخلاتی هم در این مباحث مطرح شده اند که با استفاده از آن ها کارکنان قادر به تعدیل و اصلاح رفتاری در محیط های سازمانی باشند. درادامه توضیحات بیشتری درباره این مداخلات داده خواهد شد.

الگوی مداخلات موجود در مدیریت رفتار سازمانی

این مداخلات به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند: مداخلات بر پایه پیش درآمد و مداخلات بر پایه نتایج. فعالیت های صورت گرفته در مداخلات بر پایه پیش در آمد عبارتند از:

  • شفاف سازی یا تصریح وظایف که شامل مشخص کردن وظایف کارکنان برای آن ها می شود.
  • اصلاح یا تعدیل تجهیزات که شامل تغییر دادن و بهبود تجهیزاتی می شود که کارکنان برای انجام وظایف خود مورد استفاده قرار می دهند.
  • مشخص کردن هدف که شامل تأیین هدف از انجام فعالیت ها و پاداشی می شود که برای دست یابی به هدف در نظر گرفته شده است.
  • آموزش که شامل شناخت دانش، مهارت یا قابلیت نه چندان کافی کارکنان، و بهبود آن می شود.

مداخلات بر پایه نتایج نیز شامل فعالیت های زیر می شود:

  • بازخورد که شامل در اختیار گذاشتن اطلاعات فعالیت های گذشته در اختیار کارکنان می شود و بسته به نوع این اطلاعات (گفتاری، نوشتاری یا تصویری) و کسی که وظیفه انتقال آن ها را به عهده گرفته است (ناظر بخش، مشاور تحقیقات یا یکی از خود کارکنان) متفاوت خواهد بود. انتقال بازخورد رایج ترین مداخله ای است که در مدیریت رفتار سازمانی انجام می گیرد.
  • انگیزه های مالی و غیر مالی که شامل در نظر گرفتن دستمزد، مزایا و دیگر پاداش های معمولی می شود که پس از انجام گرفتن وظایف در اختیار کارکنان قرار خواهد گرفت.

مراحل مشاوره در مدیریت رفتار سازمانی

مراحل مشاوره در مدیریت رفتار سازمانی

در این قسمت شما را با رایج ترین مراحلی آشنا می کنیم که در حین مشاوره در مدیریت رفتار سازمانی مد نظر قرار می گیرند. این مراحل با توجه به همان مقاله خدمات روان شناسی تنظیم شده است که در ابتدای مقاله توضیحاتی در موردش ارائه شد.

۱- مشخص کردن نتایج کلیدی

در این مرحله فرد متخصص یا محقق با همکاری مدیران و هیئت اجرائی سازمان اقدام به مشخص کردن اهداف و نتایجی می کنند که از انجام فعالیت ها مد نظر دارند.

۲- مشخص کردن جزئیات

در این مرحله اقدام به مشخص کردن مهمترین فعالیت ها (یا رفتارها) و اهداف کوتاه مدتی می کنند که برای تحقق هدف نهائی و نتیجه مطلوب لازم و ضروری هستند.

۳- توسعه سامانه ای (یا سیستمی)

برای ارزیابی و سنجش: ارزیابی ها و سنجش هایی که در این مرحله صورت می گیرد اطلاعاتی کارآمد درباره نتایج فعالیت های صورت گرفته در اختیار مدیران قرار می دهد و علاوه بر این، مبنایی برای مقایسه فراهم می کند که می توان در فعالیت های آتی از آن استفاده کرد.

۴- شناسایی مشکلات

در این مرحله فرد متخصص به مدیران آموزش می دهد که چگونه با پرس و جو کردن و نظارت بر محیط کاری، اقدام به شناسایی علل مختلف نقص های احتمالی در پیشبرد فعالیت ها کنند.

۵- توسعه و به کارگیری راه چاره

این مرحله پس از پایان ارزیابی ها عملی می شود و در آن فرد متخصص با استفاده از اطلاعات حاصل شده و با همکاری مدیران اقدام به چاره سازی برای مشکلات و نقص های احتمالی می کند.

۶- ارزیابی عوامل (اثرات)

این مرحله پایانی کار است. معمولا نتایج فعالیت ها قبل، بعد و به هنگام پیاده سازی راه حل ها مورد ارزیابی قرار می گیرند. حداقل سه نوع نتیجه وجود دارد که برای فرد متخصص در مدیریت رفتار سازمانی حائز اهمیت است: نتایج تغییر رفتاری، نتایج پذیرفتن راه حل و نتایج صرفه جویی در هزینه ها.

مدیران، هیئت اجرایی سازمان ها و دیگر صاحبان مشاغل، همگی می توانند با استفاده از تخصص های موجود در علوم رفتاری اقدام به بهسازی فعالیت ها کنند و در نهایت نتایج مطلوب را از فعالیت هایشان به دست بیاورند. مدیریت رفتار سازمانی یکی از چندین ابزار و راهکارهایی است که می توان در مسیر دست یابی به اهداف سازمان ها از آن استفاده کرد.