دانستنی های روانشناسی که زندگی شما را از این رو به آن رو می کنند!

دانستنی های روانشناسی که زندگی شما را از این رو به آن رو می کنند!

چه شما در موقعیت های اجتماعی، احساس خجالتی و معذب بودن داشته باشید و چه خیلی برونگرا باشید، می توانید از این دانستنی های روانشناسی استفاده کنید تا بتوانید بیشتر در اجتماع و جامعه مورد پسند واقع شوید. این دانستنی های روانشناسی از نکات پایه بهره می گیرند و در هر موقعیت اجتماعی، از شرکت در یک مهمانی گرفته تا مصاحبه ای شغلی در یک دفتر و یا حتی رفتن سر قرار، اطلاعاتی را در اختیارتان قرار می دهد.

دانستنی های روانشناسی که زندگی شما را از این رو به آن رو می کنند!

  1. اعتماد به نفس داشته باشید

گفتن این جمله، خیلی راحت تر از عمل کردن به آن است؛ اما در نظر داشته باشید که اعتماد به نفس کافی تاثیرات اولیه (تاثیرات ثانویه، ثالثیه و بیشتر) بسیار خوبی را از خود به جای می گذارد. ما این روش را بسیار قابل اعتماد، ارزشمند و جذاب می دانیم.

  1. زمانی که شما برای اولین بار یک نفر را ملاقات می کنید، به رنگ چشمانشان توجه کنید

یکی از دانستنی های روانشناسی مفید توجه به رنگ چشمان مخاطبتان است. البته این به این دلیل نیست که رنگ چشمانشان مهم است، بلکه شما قطعا زمانی را اختصاص می دهید که به آن نگاه کنید و توجهتان را به آن معطوف کنید، لذا می توانید ارتباط چشمی خوبی را برقرار کنید. همه ما می دانیم ارتباط چشمی در موقعیت های اجتماعی بسیار مهم است. البته ارتباط چشمی خیلی زیاد باعث می شود طرف مقابل معذب شود. نداشتن یک حد برای انجام این کار، باعث می شود که ما آدمی حیله گر و حتی بی اعتماد به نظر برسیم.

  1. زبان بدن

زبان بدن و روش بکارگیری آن یکی از دانستنی های روانشناسی پرکاربرد است. منعکس کردن زبان بدن یک نفر، راهی بسیار موثر برای به دست آوردن آرامش است. این کار را با حواس پرتی مدام پشت سر هم انجام ندهید، بلکه زیرکانه همان ژست های کلی بدن را در خودتان نشان دهید. نسبت به شخصی که در فاصله ای از شما ایستاده و دست به سینه است، با کسی که حالت بسته دارد و بازوهایش کاملا باز است کمتر احساس راحتی می کنید.

  1. یک مرتبه و بلافاصله از نام شخص یادی کنید و آن را صدا بزنید

من بلافاصله که به کسی معرفی می شوم نامها را فراموش می کنم. خیلی بد است. کارشناسان پیشنهاد می کنند که چندین بار نام شخص را استفاده کنید تا آن را در ذهنتان ثبت کنید. این باعث می شود که شخص مقابل شما را بیشتر دوست داشته باشد! مردم دوست دارند اسمتان را بشنوند. این باعث می شود که حس کنند از امنیت برخوردارند. دانستنی های روانشناسی زیادی در رابطه با برقراری ارتباط خوب وجود دارد که استفاده از آنها در زندگی شخصی و کاری مفید است.

  1. تظاهر کنید که احساس راحتی می کنید

آیا دوست ندارید که افراد جدیدی را ملاقات کنید و یا در جمعیت زبان به سخن بگشایید؟ دانستنی های روانشناسی راه حل های مختلفی برای این مورد ارائه می دهند. مثلا اینکه، تظاهر کنید که با این موارد مشکلی ندارید. می توانید ذهنتان را گول بزنید و اضطراب را از آن دور کنید، و جوری رفتار کنید که در چنین شرایطی،  احساس راحتی دارید. اگر دیدار افراد جدید شما را مضطرب می کند، تظاهر کنید که همه این آدم ها را می شناسید. لذا آسوده تر خواهید شد، این باعث می شود افراد جدید شما را بیشتر بپسندند. این یک حرکت دو سر برد است!

  1. به پای آدمها دقت کنید

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی درباره ارتباطات این است که وقتی نزدیک به یک گروه می شوید، توجه داشته باشید که آیا آنها پایشان را به سمت شما برمیگردانند تا شما وارد آن جمع شوید یا نه. اگر این کار را کردند، در واقع آنها به شما خوشامد گفته اند، اما اگر پاهایشان را از شما دور کردند و برنگشتند، می شود گفت که شما را نپذیرفته اند و یا شما در یک لحظه نامناسب مزاحمشان شده اید.

  1. ساکت بمانید و ببینید بقیه چه می گویند.

اگر یک شخص کاملا به سوال شما پاسخ نداده، و یا هنوز متوجه منظور شما نشده است، سعی کنید تا زمانی که حرفشان تمام نشده ساکت بمانید. سکوت شما باعث می شود آنها وادار شوند که حرفشان را ادامه دهند.

  1. مکان نشستن خودتان را عاقلانه انتخاب کنید

اگر می خواهید با یک نفر مناظره و منازعه کنید، به جای اینکه روبه رویشان بشینید کنارشان بشینید. مکان شما باید کمتر مخالف آنها باشد و طرف کنار شما نیز کمتر حس می کند که خطری در حال تهدید کردن اوست. استفاده از این روش دانستنی های روانشناسی، در اتاق های کنفرانس و یا حتی سر میز سپاسگذاری، بسیار موثر است.

  1. درخواست چیزهایی که مورد علاقه تان هست را بکنید

این نکته از دانستنی های روانشناسی درباره ارتباطات کمی عجیب به نظر می رسد، اما همانقدر که برای بن فرانکلین موثر بوده، برای ما نیز کافی و موثر است.  بنجامین فرانکلین آزمایشی انجام داد که در آن از افرادی که تازه دیده بود میخواست کاری برایش انجام دهند. این کشفیات نشان داد که این افراد بیشتر متمایل می شوند که شما را دوست داشته باشند، چرا که ذهن آنها این طور آنالیز می کند که حتما باید دوستتان داشته باشند چرا که برای شما کاری انجام داده اند. این می تواند شامل اعلام یک درخواست کوچک باشد. از کسی زمان را بپرسید، و یا بخواهید از روی پیشخوان به شما دستمال بدهند، و یا نظرشان را در مورد چیزی بپرسید.

  1. اگر عصبی هستید آدامس بجوید

می توانید برای کاهش عصبانیت، مغز خودتان را گول بزنید. طبق این مورد از دانستنی های روانشناسی، مغزهای ما وقتی که در حال خوردن چیزی هستیم، باور دارند که همه چیز امن و امان است. گذشته از اینها، انسان های نخستین وقتی که خرس دنبالشان بود، نمی نشستند تا غذا بخورند. در طول مصاحبه یا ارائه چیزی آدامس نجوید، اما وقتی که در حال انتظار هستید یک تکه آدامس به شما کمک می کند که بتوانید میزان اضطراب خودتان را کمتر کنید.

  1. تصدیق کنید

مردم دوست دارند که شنیده شوند و کسی آنها را تصدیق کند. یک راه برای اینکه نشان دهید واقعا به حرف کسی گوش می دهید، این است که چیزی که یک نفر گفته را دوباره تکرار کنید. این نشان می دهد که شما حرف های او را متوجه شده اید، برایتان اهمیت دارد و به آن توجه نشان داده اید. این نکات ساده از دانستنی های روانشناسی می تواند تاثیر بزرگی در روابط اجتماعی شما داشته باشد.

  1. برای درک بهتر در یک گروه دوستی، زمانی که می خندند به آنها توجه کنید

طبق دانستنی های روانشناسی ، زمانی که گروهی از افراد با هم می خندند، هر شخص به طور غریزی به شخصی در گروه نگاه می کند که بیشتر با او راحت است. آیا می خواهید بدانید چه کسی مخفیانه با شما ارتباط دارد و یا کدامشان در ابتدا یا انتهای یک سلسله مراتب اجتماعی قرار دارند؟ وقتی اتفاق خنده داری افتاد، ببینید که نگاه افراد به کجا می رود.

  1. هیجان داشته باشید

اگر می خواهید سر قرار اول بروید و موفق باشید، سعی کنید کمی هیجان را در کارهایتان دخیل کنید. هورمون هایی که به هنگام هیجان، سورپرایز و یا ترس منتشر می شوند، به شما کمک می کنند تا ارتباط برقرار کنید.

  1. از لمس کردن نترسید

این یک کار حقه آمیز است. واضحا، بعضی از لمس ها، نامناسبند. چون کنجکاوید تا بدانید آنها چه حسی دارند، و یا به هر دلیل دیگری برای ارضای نفس، کسی را لمس نکنید. بلکه بازو یا شانه ی آنها را بگیرید، اینکار به شما کمک می کند که باعث ایجاد گرما و صمیمیت شوید. این روش از دانستنی های روانشناسی به هنگام هیجان، خنده، و شادی بسیار موثر واقع می شود. یک لمس (کاملا افلاطونی) باعث می شود احساس خوبی به وجود بیاید.

  1. سرتان را تکان دهید

بازتاب زبان بدن به یک محتوا بسیار طبیعی ست. اگر شما می خواهید کسی را تشویق کنید که با او موافق هستید، هنگامی که حرف می زنید سرتان را تکان دهید. شاید آنها نیز در پاسخ سرشان را تکان دادند. دانستنی های روانشناسی می گویند که این ذهن را گول می زند که شما با او موافقید و در نتیجه رابطه بهتری ایجاد می شود.

  1. دستانتان را گرم کنید

همه ما می دانیم دست دادن خوب، بسیار مهم است. این کار نباید خیلی ضعیف باشد و یا جوری باشد که استخوان های دست درد بگیرند. هیچ کس نیز دوست ندارد یک دست عرقی را لمس کند. اما آیا این مورد از دانستنی های روانشناسی را می دانستید که دستان سرد، تاثیر اولیه بدی می گذارد؟ اطمینان حاصل کنید که دستانتان به هنگام دیدن دوستانتان و افراد دیگر، گرمند. اگر دستان شما سرد است، یک حقه سریع این است که به سرویس بروید و دستان خود را با آب داغ بشویید.

  1. اگر می خواهید کسی شما را به خاطر بسپارد، یا اولین باشید یا آخرین.

همه ما دلمان می خواهد دیگران ما را به یاد داشته باشند، به خصوص اگر بخواهیم در فرآیند رابطه ای قرار بگیریم. افراد معمولا ابتدا و انتهای چیزها را بهتر از آنچه در که در وسط ماجرا ا اتفاق افتاده، به یاد می آورند. اگر می توانید، این نکته از دانستنی های روانشناسی را به کار ببرید و سعی کنید مصاحبه خودتان را یا به عنوان نفر اول، یا نفر آخر از بین افراد انتخاب شده انجام دهید.

  1. تقاضاها را به عنوان انتخاب عنوان کنید

مردم دوست دارند که انتخابی داشته باشند، و اگر شما چیزی می خواهید که در آن بیشتر موفقید، به مردم حق انتخاب بدهید. به جای اینکه از آنها بپرسید ” آیا دوست داری در نهضت من کمکی بکنی؟ ” بپرسید “دوست داری سهمت در کمک به نهضت من ۵ دلار باشد یا ۱۰ دلار؟”

  1. به دنبال اشتراکات باشید

اثر هاله یک پدیده از دانستنی های روانشناسی است که در آن احساس خوب در یک ناحیه، روی احساس یک شخص در ناحیه ای دیگر تاثیر می گذارد. می توانید از این به نفع خودتان در مصاحبه شغلی، سرقرار، و یا هرجایی که می خواستید احساس خوبی به جای بگذارید استفاده کنید. به دنبال چیزی باشید که مشترک است. نیاز نیست که این خیلی بزرگ باشد، جوری که انگار هردوی شما چتربازی می کنید و یا غیره، می توانید از  هر چیزی به عنوان اشتراک استفاده کنید.

“شما اهل مینپولیس هستید؟ مادربزرگ من نیز آنجا زندگی می کرده و من از ملاقات آن مکان خاطرات خوبی دارم” به زودی صحبتتان به این سمت کشیده می شود که چقدر مینپولیس عالیست و مصاحبه کننده نیز احساس صمیمیت و گرما نسبت به شما پیدا می کند. اثر هاله بدین معنی ست که احساسات گرم و صمیمی مینپولیس روی احساس او درباره ی واجد شرایط بودن شما در شغل تاثیر می گذارد.

  1. شور و اشتیاق مسری است.

این مورد از دانستنی های روانشناسی می گوید: اگر می خواهید بقیه یک ایده را قبول کنند، تا جایی که ممکن است درمورد آن شوق داشته باشید. اگر می خواهید کسی از دیدن شما هیجان داشته باشد، به آنها هیجانتان را نشان دهید تا آن ها شما را ببینند. هرکسی از دیدن یک سگ شاد که منتظر است صاحبش به خانه بیاید خوشحال می شود. شما هم هیجانتان را نشان دهید؛ انعطاف پذیر باشید. مردم نیز به آن با مهربانی پاسخ می دهند.

  1. به دنبال کمک باشید

اگر چیزی را نمی دانید، قبول کنید که نمی دانید. اگر برای انجام کاری نیاز به کمک دارید، تقاضای کمک کنید. دانستنی های روانشناسی می گویند، این باعث می شود انسانیت و خودآگاهی به وجود بیاید، و اینها ویژگی هایی هستند که دیگران آن را تشویق می کنند. آنها هم چنین می دانند که که می توانند برای انجام صحیح کاری روی شما حساب باز کنند، حتی اگر شما کاملا با آن کار آشنا نباشید.

  1. لیستهای تان را سه تایی کنید

اگر می خواهید کسی یک گزینه خاصی را انتخاب کند، یک لیست با سه گزینه را پیش رویشان قرار دهید، و آن گزینه ای که می خواهید انتخاب کنند را در آخر بگذارید. بر اساس دانستنی های روانشناسی آنها بیشتر قادر خواهند بود که آن را انتخاب کنند، چرا که در ذهنشان تازه تر است.

  1. یک مثلث واورنه بکشید.

طبق دانستنی های روانشناسی برای اینکه نشان دهید واقعا به کسی گوش می کنید، به یکی از چشم هایش ، و سپس به چشم دیگرش و سپس به دهانش نگاه کنید. این الگوی مثلثی را در کل مکالمات خودتان حفظ کنید. آنها واقعا حس می کنند که شما به آنها توجه می کنید.

از طرفی…

  1. مثلث به سمت بالا نیز به کار می آید

دانستنی های روانشناسی روش برعکس بالا را را نیز پیشنهاد می کنند: اگر می خواهید از یک مکالمه خارج شوید، به یک چشم ، و سپس به چشم دیگر، و سپس به پیشانی نگاه کنید. این به آنها می فهماند که شما کارتان تمام شده است و کارهای مهمتری از حرف زدن با آنها دارید.

  1. اجازه ندهید دیگران سخن شما را قطع کنند و مزاحم شوند

اگر کسی سعی می کند بلندتر از شما حرف بزند، تنها به حرف زدنتان ادامه دهید. این روش از دانستنی های روانشناسی بسیار خوب است: صدایتان را بالا نبرید و یا آهنگتان را تغییر ندهید. تنها همانطور که قبلا حرف می زدید به حرف زدن ادامه دهید. آنها حس بی دست و پایی می کنند و عقب نشینی خواهند کرد.

  1. به رفتارهای خوب جایزه دهید

تا آنجا که ما دوست داریم فکر کنیم خاص هستیم، انسان ها نیز به این عامل همانند دیگر حیوانات، واکنش نشان می دهند. زمانی که یک نفر کاری می کند که شما دوست دارید (مثلا هم اتاقی تان ظرف ها را می شوید و یا رختخواب شما را آماده می کند) بابتش از آنها تشکر کنید و از آنها تعریف کنید. از طرفی آنها خوشحال خواهند شد و همان رفتار را تکرار می کنند، از طرفی دیگر، طبق دانستنی های روانشناسی، قدرشناسی یک کار خیلی خوب و پسندیده است و تاثیر مثبت آن به خودتان باز می گردد.

  1. آنچه که می خواهید مستقیم بگویید

اگر عباراتی این چنینی بیان کنید که “من نیاز دارم که تو فلان کار را برایم بکنی”، افراد جوری واکنش نشان می دهند که شما در موقعیتی هستید که بر چیزی نفوذ دارید (حتی اگر واقعا اینطور نباشد). با توجه به این نکته از دانستنی های روانشناسی ، اگر می خواهید به چیزی که دست دارید برسید، بدون اینکه کاملا نفوذتان را نشان داده باشید می توانید جمله تان را اینطور بیان کنید که “باید فلان اتفاق بیافتد”.

  1. یک تخته و گیره به همراه داشته باشید.

در صورتی که همراه خودتان تخته گیره دار داشته باشید و با هدف گام بردارید، می توانید خیلی فراتر از زندگی بروید. هیچکس به این فکر نمی کند که کسی که دارای یک تخته گیره دار است را متوقف کند، همان کسی که واضحا وسط یک کار مهم است. از این مورد دانستنی های روانشناسی بهره ببرید.

  1. با هدف قدم بردارید

زمانی که در یک پیاده روی شلوغ راه می روید با افرادی که سر راهتان هستند ارتباط چشمی برقرار نکنید. در عوض نگاهتان رو به بالا و به پشت سر آنها در جهتی که می روید باشد. آنها خودشان ناخودآگاه سرنخی که شما داده اید را می گیرند و از راهتان کنار می روند.

  1. آیا می خواهید گپ بزنید؟ تعامل اولتان را خیلی خلاصه نگه دارید.

ایده ی پشت این مورد از دانستنی های روانشناسی این است: چیزی که کسی می خواهد را جلویشان بگذارید. اگر کسی  را در کافه دیدید و خواستید به او نزدیک شوید، تعامل اولیه تان را خلاصه نگاه دارید- اول خودتان را معرفی کنید، چند سوال بپرسید، و سپس بگویید “من باید پیش دوستانم برگردم، بهتر است بعدا صحبت کنیم [چیزی که درباره اش حرف زده اید].” آن شخص به صورت اتومات، به دنبال تعامل بعدی شماست و یا شاید منتظرش بنشیند.

  1. با درخواست های کوچک شروع کنید.

آیا در یک پروژه گروهی کار می کنید؟ دانستنی های روانشناسی به شما می گوید که اگر می خواهید کسی کاری برای شما بکند، کارتان را با پرسش از آنها شروع کنید. “می توانید این کار را شروع کنید؟”. شروع چیزی همانند این است که برای تکمیل یک کار، کارهای کمتری بکنید، اما شاید اگر کاری شروع شود، تا تکمیل رفتنش پیش رود.

  1. برقراری یک سکوت فوری در جمعیت

اگر در مقابل یک جمعیت عظیم در حال ارائه هستید، روشی هست که بتوانید آنها را ساکت کنید. به سادگی شروع کنید به لب زدن و گرفتن ژست هایی که انگار در حال صحبت هستید.  آنها شما را مشاهده می کنند و به سرعت ساکت می شوند.

  1. اشاره کنید و حرف بزنید

دانستنی های روانشناسی ، نکاتی درباره انواع وسواس های فکری دارند. آیا تا به حال حس کرده اید که کاری را در خانه تان نکرده اید- مثلا شاید گاز را روشن گذاشته اید، و یا سماور برقی تان به برق است؟ برای اینکه با این حس مبارزه کنید، از روش “اشاره کن و حرف بزن” استفاده کنید. زمانی که گاز را خاموش کردید، به آن اشاره کنید و بلند بگویید “گاز خاموش است”. بعدا این را به یاد خواهید آورد و ذهنتان آرام خواهد شد.

  1. احمق بازی درنیاورید!

اگر کسی در تلاش است که شما را وارد یک بحث کند، با ادب ، موافق و مثبت باشید. لبخند بزنید و و زمانی که آنها سعی کردند شما را تحریک به مخالفت کنند، بگویید “شاید شما راست می گویید”. هیچ چیز به غیر از گفتن این جمله، باد آنها را نمی خواباند. با به کار بردن این مورد از دانستنی های روانشناسی خود را تنش های بیهوده دور کنید.

  1. طوری پیشنهاد دهید که اگر کسی خواست آن را رد کند، بتواند.

اگر می خواهید کسی کاری برایتان بکند (و یا چیزی برایتان بخرد)، تقاضایتان را مطرح کنید، و سپس بگویید، “می توانید این پیشنهاد را قبول نکنید”. این به سرعت فرد مقابلتان را آسوده می کند به جای اینکه آنها را تحت فشار قرار دهد، و گاهی باعث می شود که با هرآنچه که مطرح کرده اید موافقت کنند.

  1. سوال بپرسید.

آیا می خواهید کسی شما را دوست داشته باشد؟ از خودشان سوالاتی درباره خودشان بپرسید. مردم عاشق این هستند که درباره خودشان بپرسید. با استفاده از دانستنی های روانشناسی می توانید تغییرات مثبتی در روابط خود ایجاد کنید.

  1. ابرویتان را بالا بندازید

وقتی کسی را که میشناسید ملاقات می کنید، ناخودآگاه ابروهایتان را بالا می اندازید، و آنها نیز ناخودآگاهانه برای ارتباط ابروهایشان را بالا می اندازد که این نشان می دهد او هم شما را می شناسد و خطری تهدیدتان نمی کند. با سپردن این مورد از دانستنی های روانشناسی به ذهنتان، می توانید با ابرو بالا انداختن مهندسی معکوس کنید. زمانی که برای اولین بار کسی را می بینید، آرام ابروهایتان را بالا ببرید، و سپس آن را به یک لبخند ساده تبدیل کنید. این ناخودآگاه آنها را گول می زند که با شما آرامش دارند.

  1. فقط بگویید نه

اگر کسی از شما خواست کاری کنید و شما نمی خواستید و یا نمی توانستید آن را کار را بکنید، تنها بگویید “نه” و یا “متاسفم نمی توانم”، توضیح دیگری لازم نیست. این ممکن است کمی آنها را ناراحت کند چرا که مردم اغلب سعی می کنند بهانه بیاورند که چرا نمی توانند آن کار را بکنند. دانستنی های روانشناسی می گویند: در بیشتر موارد، نیاز نیست که به کسی توضیحی ارائه دهید، “نه” خودش یک جمله کامل است و توضیح بیشتر، کار را سخت تر می کند.

  1. تا ۵ بشمارید

زمان بعدی که نخواستید کاری را که باید انجام بدهید، را شروع کنید، به خودتان بگویید که تا ۵ می شمارم و سپس آن کار را انجام می دهم. این مدارهای کوتاه در بخشی از ذهنتان، بهانه می آورند که چرا بهتر نباشد به جای ورزش کردن، بستنی بخوریم.

  1. دست به سینه نباشید و پاهایتان را از روی هم بردارید.

همانطور که در دانستنی های روانشناسی دیگر گفتیم، زبان بدن بسیار مهم است. اگر می خواهید مطمئن به نظر برسید، پاها و دست هایتان را از هم باز کنید (اما زیاد باز ننشینید). در عوض، اگر می خواهید افراد را از نزدیک شدن به خودتان منع کنید، دست ها و پاهایتان را ببندید تا یک سد را شکل دهید.

7 دانستنی روانشناسی که باید بدانید

۷ دانستنی روانشناسی که باید بدانید

روانشناسی مبحثی است که در جوامع امروزی توجه افراد بسیاری را به خود جلب کرده است و این مسئله به هیچ عنوان بی دلیل نیست، چراکه هرچه افراد درک بیشتر و بهتری از پایه و اساس رفتار و ذهن انسان پیدا کنند، قادر خواهند بود تا درک مؤثرتر و بهتری، هم از خود و هم از دیگران به دست آورند. لازم به ذکر است که در دنیای سلامتی امروزی هم روانشناسان نقش بسیار با اهمیتی پیدا کرده اند: آنها به افراد کمک می کنند تا بر مسائل روانی مختلف غلبه کنند، از دانش خود در زمینه روان درمانی استفاده می کنند، روشها و شیوه های گوناگون برای درمان افراد انتخاب کرده و بوسیله آزمون و خطا بهترین روشها را انتخاب می کنند و … .

مطالب یاد شده پیش زمینه ای بود از روانشناسی و تأثیر آن بر جوامع امروزی، اما بحث اصلی مقاله ما دانستنی های روانشناسی است و قصد داریم دانستنی های جالبی در این زمینه در اختیارتان قرار دهیم. اما چه دلیلی یا دلایلی وجود دارند که باعث شوند فرد به داشتن اطلاعات بیشتر در مورد روانشناسی ترغیب شود؟ برای برخی ممکن به این خاطر باشد که قصد دارند در آینده خود روانشناس شوند. برخی دیگر هم ممکن است صرفا از روی علاقه و کنجکاوی روی به روانشناسی آورده باشند. اما صرف نظر از این که به چه دلیلی به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد دانستنی های روانشناسی باشید، با این اطلاعات درک بهتری درباره مباحثی چون احساسات، انگیزه، شناخت، عشق و برقراری ارتباط پیدا خواهید کرد. با ما همراه باشید تا شما را با این اطلاعات آشنا کنیم.

۷ دانستنی روانشناسی که باید بدانید

دانستنی روانشناسی اول: روانشناسی به معنای مطالعه رفتار و ذهن

پیش از هر چیز باید دانست که روانشناسی به طور کلی و گسترده شامل چه مباحثی است و چه تعریفی دارد؛ در حقیقت روانشناسی را می توان به معنای مطالعه فرایندهای ذهنی و رفتار دانست. واژه انگلیسی روانشناسی psychology است که از ترکیب دو واژه یونانی حاصل شده است: اولین واژه psyche است به معنای «نفس، روح، ذات»، و واژه دیگر logia به معنای «مطالعه یا بررسی چیزی به خصوص». به طور اساسی روانشناسی از دل زیست شناسی و فلسفه پدید آمده است و مباحث موجود در آن با رشته های دیگری چون جامعه شناسی، پزشکی و زبان شناسی ارتباط پیدا می کند.

دانستنی روانشناسی دوم: روانشناسی بر پایه روشهای علمی استوار است

یکی از شایعترین باورهای رایج در میان عامه مردم در رابطه با روانشناسی استوار بودن آن بر پایه «احساسات مشترک میان انسانها است». البته این باور رایج درست نیست و اگر احساسات مشترک پایه و اساس رفتارهای انسانی بود، دیگر چرا عده ای با مصرف دخانیات و خوردن غذای نامناسب باید به خود آسیب برسانند. روانشناسان از دانش و تخصص خود استفاده می کنند و سعی بر آن دارند تا راهکارهایی برای حل مسائل مختلف موجود در دنیای واقعی بیابند. بر خلاف باور احساسات مشترک میان انسانها، روانشناسی بر پایه روشهای علمی مسائل مختلف را مد نظر قرار داده و راهکاری برای آنها می یابد.

دانستنی روانشناسی سوم: روانشناسها مسائل را از جنبه های مختلف مد نظر قرار می دهند

مسائل و مباحث مختلف مطرح شده در روانشناسی از جنبه های مختلفی مد نظر قرار می گیرند و رویکردهای گوناگونی برای مواجه با آنها وجود دارد. برای نمونه مبحث خشونت را در نظر داشته باشید. برخی روانشناسان ممکن است به عوامل زیستی مؤثر بر شکل گیری خشونت توجه نشان دهند، حال آنکه برخی دیگر از روانشناسان مسئله را از جنبه فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی و … مد نظر قرار دهند. از جمله مهمترین جنبه هایی که در روانشناسی مورد توجه قرار می گیرند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • جنبه زیستی
  • جنبه رفتاری
  • جنبه تکاملی
  • جنبه انسانی

در نهایت با استفاده از هر یک از این جنبه ها می توان برخی ابهامات مسئله را برطرف کرد.

7 دانستنی روانشناسی که باید بدانید

دانستنی روانشناسی چهارم: زیرمجموعه هایی برای مباحث مختلف روانشناسی پدید آمده اند که برای حل مسائل گوناگون مورد استفاده قرار می گیرند

تا به اینجا شما را با سه مورد از دانستنی های روانشناسی که نسبتا مهم و اساسی بودند آشنا کردیم و بهتر است در ادامه به زیرمجموعه های مهم روانشناسی هم نظری داشته باشیم. در حال حاضر گرایشهای نسبتا زیادی برای علم روانشناسی شکل گرفته اند و هر روانشناس بسته به علایق و تخصص خود یکی از آنها را برخواهد گزید. از جلمه مهمترین این گرایش ها می توان به روانشناسی بالینی، روانشناسی شخصیتی، روانشناسی رشد، روانشناسی شناختی و روانشناسی اجتماعی اشاره کرد. برای نمونه اگر از لحاظ احساسی مسئله ای برایتان پیش آمده باشد، بهتر است به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید، حال آنکه اگر سؤالی در رابطه با چگونگی رشد فرزند خود داشته باشید، سر و کار شما با روانشناس رشد خواهد بود. به همین ترتیب هر یک از تخصصهای یاد شده (و البته دیگر تخصصها) در زمینه منحصر به فردی از کار مردم جامعه مشکل گشا خواهند بود.

دانستنی روانشناسی پنجم: روانشناسی تنها محدود به سلامت ذهنی نمی شود

وقتی به روانشناسی فکر می کنید چه تصویری در ذهنتان نقش می بندند: آیا فردی را تصور می کنید که در حال تعریف کردن خاطرات کودکی خود است و در این حین روانشناس نت برداری می کند؟ با وجود آنکه درمان اختلالات روانی یکی از جنبه های مهم و اساسی روانشناسی است، اما روانشناسی محدود به این فعالیت درمانی نمی شود. جالب است بدانید که بخش زیادی از روانشناسان اصلا فعالیتی در زمینه سلامت ذهنی افراد ندارند. روانشناسی شامل مباحث و فعالیتهای دیگری هم می شود که از جمله آنها می توان به تدریس، تحقیق، و مشاوره اشاره کرد.

همچنین مکانهای بسیاری هستند که تخصص و دانش روانشناسان نیاز پیدا می کنند. از جلمه این مکانها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • دانشگاه ها و کالج ها
  • شرکتهای خصوصی
  • مدارس
  • بیمارستانها و مراکز درمانی
  • دفاتر دولتی

دانستنی روانشناسی ششم: روانشناسی محدود به علم دانشگاهی و فعالیتهای تحقیقاتی نمی شود

روانشناسی علمی نیست که صرفا در سطح دانشگاهی مطرح شود و تنها محدود به کلاسهای درسی و مکانهای تحقیقاتی نمی شود. در حقیقت اصول و قواعد مطرح شده در روانشناسی را می توانید همه روزه در دنیای اطراف خود مشاهده کنید.

برای نمونه تبلیغات بازرگانی و تلوزیونیی که همه روزه مشاهده می کند به طور گسترده ای وابسته به روانشناسی هستند و برای متقاعد کردن مشتریان خود از این علم استفاده می کنند. همچنین وبسایتهایی که همه روزه مورد استفاده قرار می دهید، از روانشناسی استفاده می کنند تا بفهمند افراد بیشتر به خواندن و استفاده از چه مطالبی گرایش دارند و دیگر مسائل این چنینی.

دانستنی روانشناسی هفتم: روانشناسان سعی بر آن دارند تا زندگی بهتری برای انسان به ارمغان بیاورند

یکی از اهداف مهم روانشناسی این است که رفتار انسان توضیح داده شده، مشخص شود، پیش بینی شود و در نهایت راهکاری برای بهبود آن به دست آید. با وجود تمامی مطالبی که تا کنون عنوان شد و تفاوتهایی که میان کار روانشناسان وجود دارد، همگی آنها یک هدف مشترک با یکدیگر دارند: اینکه زندگی انسان را بهتر کنند. البته هر روانشناس بسته به تخصص خود رویکردی منحصر به فرد برای دستیابی به این هدف خواهد داشت: برخی روانشناسان به مطالبی اساسی درباره افکار، رفتار و احساسات انسان می پردازند، حال آنکه برخی دیگر سعی می کنند تا با استفاده از راهکارهای کاربردی، گره ای از مشکلات افراد باز کرده و تأثیری بر زندگی روزانه آنها بگذراند.

رفتار سازمانی چیست و چه کاربردی در سازمان ها و شرکت ها دارد؟

رفتار سازمانی چیست و چه کاربردی در سازمان ها و شرکت ها دارد؟

در مباحث مرتبط با رفتار سازمانی (به انگلیسی organizational behavior، به اختصار OB) به مطالعه و بررسی شیوه هایی پرداخته می شود که افراد با استفاده از آنها در قالب گروه با یکدیگر تعامل پیدا می کنند. معمولا از نتایج این مطالعات و بررسیها برای بهبود کارایی سازمانهای تجاری استفاده می شود. ایده اصلی و اساسی در رفتار سازمانی این است که با استفاده از رویکردی علمی، امکان مدیریت کارکنان در عمل وجود خواهد داشت. نظریه های موجود در رفتار سازمانی برای حاصل شدن حداکثر بازده ممکن از فعالیتهای افراد به کار گرفته می شوند.

نگاهی دقیق تر به فعالیت های مرتبط با رفتار سازمانی

در حال حاضر اشکال و مدلهای گوناگون و فلسفه های مختلفی در رابطه با رفتار سازمانی شکل گرفته است. از جلمه حوزه های تحقیقاتی آن می توان به بهبود کارایی فعالیتها، افزایش رضایت کاری و تشویق افراد خلاق و رهبران لایق اشاره کرد. مدیران و صاحبان مشاغل هم برای دست یابی به اهداف خود می توانند از تاکتیکهای گوناگونی بهره بگیرند که از آن جمله می توان به سازماندهی مجدد گروه ها، اصلاح ساختارهای پاداش و تغییر روشی که به وسیله آن کارایی ارزیابی می شود اشاره کرد.

تاریخچه ای مختصر درباره رفتار سازمانی

با آن که رفتار سازمانی به عنوان یک حوزه دانشگاهی و علمی قدمت چندانی ندارد و در اواخر دهه ۱۹۷۰ بود که اتحادیه روانشناسی آمریکا آن را به رسمیت شناخت، مباحث مرتبط با آن برای نخستین بار در اواخر دهه ۱۹۲۰ و در شرکت الکتریکی هاوتورن مطرح شد؛ یعنی زمانی که مجموعه آزمایش هایی در این شرکت طراحی شدند تا به وسیله آن ها مشخص شود که چگونه تغییرات لحاظ شده در محیط کاری، بر سودآوری کارکنانشان خواهد افزود.

در شرکت الکتریکی هاوتورن میان سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۳ بررسی ها و اندازه گیری های مختلف و دقیقی صورت گرفت. از جمله این بررسی ها می توان به چگونگی افزایش کارایی افراد در موقعیت های مختلف اشاره کرد. یکی از مشهورترین بررسی های انجام گرفته توسط این شرکت بررسی هایی است که در حال حاضر با نام «اثر هاوتورن» از آن یاد می شود: این بررسی ها شامل چگونگی تغییر رفتار و کارکرد افراد به هنگامی می شد که تحت نظارت قرار داشته باشند.

رفتار سازمانی چیست و چه کاربردی در سازمان ها و شرکت ها دارد؟

در حال حاضر رفتار سازمانی بیشتر بر این مسئله متمرکز است که رفتار و فعالیت کارکنان در محیط کاری به شکلی علمی تحت نظارت قرار بگیرد تا به این واسطه بتوان میزان و کیفیت کالای تولیدی یا خدمات ارائه شده توسط سازمانی به خصوص افزایش و بهبود یابد. از جمله ایده های مهم مطرح شده در این زمینه می توان به این مسئله اشاره کرد که کارکنان سازمان، منابع انسانیی هستند که تا جای ممکن نباید به فکر یافتن جایگزینی برای آن ها بود، چراکه از لحاظ روانی به کار در سازمان عادت کرده اند و باید تا جای ممکن سعی بر آن باشد که همین کارکنان در پست هایشان باقی بمانند. اینگونه ایده ها در زمانی که شرکت هاوتورن شروع به انجام بررسی ها و مطالعات خود کرده بود، نوپا به شمار می رفتند و بررسی های انجام گرفته در این شرکت، کمک شایانی به پیشرفت این گونه ایده ها کرد.

بعدها و به مرور زمان ایده های جدیدی در مباحث مرتبط با رفتار سازمانی مطرح شد که سبب گسترده تر شدن آن شد. برای نمونه در دهه ۱۹۴۰ و به واسطه آغاز جنگ جهانی دوم، بیشتر ایده های مطرح شده در رابطه با مسائل استدلالی و علم مدیریت بودند. در این دوران تمرکز افراد متخصص بیش از هر چیز دیگری بر آن بود تا با استفاده از مدل سازی های ریاضیاتی و تجزیه و تحلیل های آماری بهترین پاسخ برای مسائل پیچیده حاصل شود. این روند تا دهه ۱۹۷۰ ادامه یافت و در این دهه بود که پیشرفت های جدیتری در این حوزه حاصل شد. در آن زمان مدیران و صاحبان مشاغل به مرور توجه بیشتری به اجزاء فرهنگی تشکیل دهنده سازمان هایشان نشان دادند و مسائلی چون نژاد، طبقه اجتماعی و جنسیت و تأثیرشان بر بهره وری سازمان مد نظر قرار گرفت.

شاید برایتان مفید باشد:

۵ مدل اساسی مدیریت رفتار سازمانی برای موفقیت کسب و کارها

چگونگی تمرکز بر روی رفتار سازمانی در سطح دانشگاهی

برنامه های دانشگاهی متمرکز بر روی رفتار سازمانی بیشتر در مدارس و دانشگاه های تدریس علوم بازرگانی انجام می گیرد (و نیز مدارس و دانشگاه های فعالیت های اجتماعی و روانشناسی). برای پیشبرد این برنامه ها از مباحث موجود در حوزه های مختلفی چون انسان شناسی، قوم شناسی و مطالعات رهبری و مدیریت استفاده می شود و در نهایت از مدل های کامپیوتری، و مدل های کمی و کیفی به خصوصی برای کاوش و آزمودن ایده های گوناگون استفاده می شود. به طور کلی این برنامه ها شامل دو بخش رفتار سازمان در سطح کوچکتر، و رفتار سازمانی در سطح کلان می شود. از جمله مباحث مطرح شده در بخش اول می توان به شناخت، تصمیم گیری، یادگیری، انگیزه سازی، مذاکره، تأثیر گذاری و پروسه های گروهی اشاره کرد. برخی از مهمترین مباحث مطرح شده در رفتار سازمانی در سطح کلان هم عبارتند از: سامانه های اجتماعی،  پویایی تغییرات، بازار، روابط میان سازمان ها با محیط اطرافشان و تأثیر فعالیت های اجتماعی بر بازار.

کاربرد رفتار سازمانی

نتایج حاصل شده از تحقیقات صورت گرفته در زمینه رفتار سازمانی توسط مدیران و صاحبان مشاغل به کار گرفته می شود تا درک بهتری از فرهنگ کاری خود پیدا کنند و به این نکته پی ببرند که این فرهنگ چگونه کارایی افراد و بهره وری سازمان را بهبود خواهد بخشید. قبلا در مقاله تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان به تاثیر رفتار سازمانی در موفقیت سازمان ها اشاره کرده ایم.

کاربرد نظریه ها و دانش حوزه رفتار سازمانی را می توان به این زیرمجموعه ها تقسیم بندی کرد: شخصیت، رضایت کاری و مدیریت پاداش دهی، رهبری، اختیار، قدرت و سیاست. البته نمی توان یک راه به خصوص برای مدیریت هر یک از این زیرمجموعه ها ارائه کرد و بسته به شرایط به خصوص هر سازمان، پروسه مشخصی باید به کار گرفته شود، اما تحقیقات صورت گرفته در زمینه رفتار سازمانی دستورالعمل های کلیی به دست داده است که با استناد به آن ها می توان قدم های اولیه را برداشت و درکی بهتر از مباحث یاد شده پیدا کرد. در ادامه توضیحات مختصری درباره دستورالعمل های مطرح شده در برخی از زیرمجموعه ها در اختیارتان قرار خواهیم داد:

  • شخصیت: نقش بسیار مهمی بر چگونگی رفتار افراد در قالب گروه و کارایی آن ها دارد. داشتن درکی کامل و دقیق از شخصیت افراد اطلاعات ارزشمندی در اختیار صاحبان مشاغل و مدیران قرار خواهد داد؛ برای نمونه اینکه فعالیت فرد در بخشی به خصوص کارآمد خواهد بود یا خیر، و یا آن که چگونه می توان سبب افزایش انگیزه فرد شد. برای پیدا کردن درکی بهتر از شخصیت افراد می توان آزمون های مشخصی در نظر گرفت و یا این که از طریق صحبت کردن با آن ها به این مهم دست یافت.
  • رضایت کاری: نظریه های مطرح شده در این زمینه بسیار گسترده هستند، اما برخی بر این باورند که مهمترین مسائلی که در این زیرمجموعه باید مد نظر قرار داده شوند، عبارت از سیستم پاداش دهی مطمئن، فعالیت متقاعد کننده، ناظرانی کارآمد و محیط کاری رضایت بخش هستند.
  • رهبری: رهبری در حقیقت در ارتباط با مدیریت کاری قرار می گیرد که ممکن است متمرکز، یا گسترده تر باشد. علاوه بر این برخی افراد به طور طبیعی استعداد بیشتری در زمینه مدیریت دیگران دارند و این گونه مسائل هم در این زیرمجموعه مد نظر قرار می گیرد.
  • قدرت، اختیار و سیاست از عواملی هستند که در محیط کاری بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند. پیدا کردن درکی جامع از روش های مقبولی که قوانین وضع شده در محیط کاری بر آن ها صحه می گذارد، یکی از کلیدی ترین نکات داشتن فعالیت تجاری منسجم است و این گونه روش ها و قوانین تا حدود زیادی به قدرت و اختیار صاحبان مشاغل و نیز سیاست های وضع شده توسط آن ها ارتباط پیدا می کند.

 

تکنیک های جالب و کاربردی افزایش هوش هیجانی

تکنیک های جالب و کاربردی افزایش هوش هیجانی

هوش هیجانی (به انگلیسی Emotional Intelligence، به اختصار EI) به طور کلی به مهارت افراد در درک، مدیریت و بیان مؤثر احساساتشان اطلاق می شود. بنا به تحقیقات انجام شده بیش از نود درصد افرادی که در محیط کاری خود موفق بوده اند، هوش هیجانی شان در سطح قابل قبولی بوده است و نزدیک به هشتاد درصد از افراد نه چندان موفق در محیط کاری، هوش هیجانی به مراتب کمتری داشته اند. هوش هیجانی از جهت شکل دهی، توسعه، ابقاء و تقویت روابط نزدیک شخصی اهمیت بسزایی پیدا می کند. بر خلاف ضریب هوشی (IQ) که معمولا میزانی ثابت داشته و در طول زندگی افراد چندان دستخوش تغییر نمی شود، هوش هیجانی همگام با علاقه افراد به یادگیری و پیشرفت می تواند افزایش یابد. در ادامه این مقاله شما را با چند نکته کلیدی جهت افزایش هوش هیجانی آشنا می کنیم. پس تا انتها همراه ما باشید.

تکنیک های جالب و کاربردی افزایش هوش هیجانی

احساسات منفی تان را کاهش دهید

شاید بتوان گفت که مهمترین جنبه هوش احساسی، مهارت و توانایی افراد در مدیریت احساسات منفیشان و پیشگیری از تأثیرگذاری آن بر قضاوتشان است. برای تغییر دادن احساسات در موقعیتی به خصوص، ابتدا باید طرز فکر خود در رابطه با آن موقعیت را تغییر دهیم. مثالی در این رابطه می تواند درک بهتری از موضوع برایتان به همراه داشته باشد: برای نمونه زمانی که رفتار فردی شما را ناراحت می کند، بهتر آن است که به سرعت قضاوت های منفی درباره او نکرده و به جای این کار، پیش از آن که واکنش نشان دهید، مسئله را از چند منظر مختلف مورد بررسی قرار دهید. برای نمونه زمانی که دوستی جواب تلفن شما را نمی دهد، ممکن است به این فکر کنید که می خواهد شما را دست به سر کند، حال آن که ممکن است واقعا گرفتار باشد. زمانی که از شخصیت پردازی رفتار دیگران خودداری کنیم، به مرور زمان قادر خواهیم بود تا درک عینی تری از ابراز احساسات آن ها به دست آوریم (درکی که تحت تأثیر عوامل منفی بیرونی نباشد). پس باید به خاطر داشت که یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر افزایش هوش احساسی، سعی در کنترل و کاهش احساسات منفی است.

در مواقع بحران خونسرد باشید

کسی نیست که در زندگی خود بحران، اضطراب و فشار روحی روانی را تجربه نکرده باشد و توانایی در مدیریت این اوضاع، از دیگر عوامل مهم تأثیرگذار بر افزایش هوش هیجانی است. زمانی که تحت فشار قرار می گیرید، مهمترین مسئله ای که باید مد نظر قرار بگیرد، حفظ خونسردی است. راهکارهای مختلفی برای حفظ خونسردی و مدیریت شرایط بحرانی وجود دارد: برای نمونه به هنگام افزایش اضطراب می توانید کمی آب سرد به صورت خود زده و در هوای آزاد کمی قدم بزنید. هوای خنک می تواند میزان اضطراب را کاهش دهد (در این شرایط از نوشیدنی های کافئین دار هم استفاده نکنید که سبب افزایش اضطراب می شوند)؛ می توانید هم از فعالیت های آرامش بخشی چون ورزش های سبک و اروبیک استفاده کنید.

تکنیک های جالب و کاربردی افزایش هوش هیجانی

در بیان احساسات تان جسارت کافی داشته باشید

وقت هایی در زندگی همه ما وجود دارد که به مشخص کردن محدوده ها و مرزهایی برای خود نیاز پیدا می کنیم تا به این وسیله درک بهتری از جایگاه خود به دیگران بدهیم. این مسئله نیز برای افزایش هوش هیجانی از اهمیت زیادی برخوردار است و با قائل شدن حق مخالفت با دیگران در بعضی مواقع (بدون بی احترامی به آن ها)، گفتن «نه» بدون احساس پشیمانی، مشخص کردن اولویت های خود و محافظت از خود در برابر چیزهایی که به ضررمان هستند می توانیم تا حدود زیادی به هدف یاد شده دست یابیم.

یکی از روش هایی که به هنگام بیان احساسات دشوار می توان مورد استفاده قرار داد، با نام «XYZ» شناخته می شود: وقتی در موقعیت Z، کار Y را انجام می دهی، احساس X به من دست می دهد. مثالی از کاربرد این روش می تواند در فهم بهتر موضوع مؤثر واقع شود:

زمانی که از من می خواهی با زیر پا گذاشتن اولویت های خود به تو کمک کنم، احساس بدی پیدا می کنم..

در مواجه با افراد نه چندان منطقی رویکرد فعالانه داشته باشید

همگی ما گاه به گاه در زندگی خود با افرادی مواجه می شویم که چندان رفتار منطقی ای از خود نشان نمی دهند. حال این فرد ممکن است از اعضای خانواده باشد یا یکی از همکاران ما. متأسفانه چنین شخصی به سادگی می تواند بر روی ما تأثیر گذاشته و روز ما را خراب کند و یکی دیگر از نکات کلیدی برای افزایش هوش احساسی، اجتناب از تأثیرپذیری از این افراد است. اما چگونه می توان در مواجه با این افراد رویکردی فعالانه داشته باشیم؟

اول از همه باید در نظر داشت که به هنگام ناراحت شدن از دست دیگران، پیش از واکنش نشان دادن بهتر است کمی صبر کنیم (مثلا تا ده بشماریم). این مدت زمان صبوری در نهایت ایده بهتری برای واکنش نشان دادن به همراه خواهد داشت و از پیچیده تر شدن اوضاع جلوگیری می شود. نکته دیگری که در پاسخ به سؤال یاد شده می توان مطرح کرد این است که برای مدتی فرض کنیم به جای فرد آزاردهنده زندگی می کنیم و این جمله را کامل کنیم: «احتمالا برایش ساده نیست که …»؛ برای درک بهتر به این مثال دقت کنید: «فرزندم در برابر من مقاوم شده است. احتمالا برایش ساده نیست که با فشارهای اجتماعی و شرایط مدرسه کنار بیاید.».

بر شرایط دشوار و ناخوشایند غلبه کنید

شرایط زندگی گاهی دشوار می شود و این حقیقتی است که همه ما به آن اذعان داریم. انتخاب شیوه تفکر، احساس و رفتار در مواجه با چالش های زندگی می تواند تفاوت میان امید و نا امیدی، مثبت نگری و رخوت و کلافگی، و پیروزی مقابل شکست را رقم زده و در نهایت تأثیر بسزایی بر افزایش هوش هیجانی داشته باشد. هر گاه در زندگی با موقعیتی دشوار و چالش برانگیز مواجه شدید بهتر است از خود سؤال کنید «از این موقعیت چه درسی می توانم بگیرم؟»، یا «چگونه می توانم از این تجربه برای مراحل آتی زندگی بهره بگیرم؟»؛ در نهایت هرچه بتوان از این سؤالات به گونه ای کاربردیتر در زندگی استفاده کرد، هنگام مواجه با شرایط دشوار مشابه عملکرد بهتری خواهید داشت.

توانایی ابراز احساسات خصوصی تر در روابط شخصی تان را داشته باشید

توانایی در ابراز احساسات عاطفی به عنوان یکی از مهمترین عوامل پایداری روابط شخصی شناخته می شود و علاوه بر آن در افزایش هوش هیجانی هم تأثیرگذار است. منظور از این بیان احساسات به بیان دقیقتر این است که فرد بتواند درونی ترین احساسات خود را با کسی که برایش اهمیت و ارزش قائل است در میان بگذارد و این بیان احساسات برای هر دو طرف سازنده و نتیجه بخش باشد. البته به همان اندازه که بیان این احساسات مهم است، نشان دادن واکنش مناسب به هنگام شنیدن این گونه احساسات دیگران هم اهمیت دارد. شاید خالی از لطف نباشد اگر مقاله را با این جمله پیرل باک به پایان ببریم که

قلب، اگر به نجوای قلبی دیگر پاسخ ندهد، پژمرده خواهد شد.

اگر از علاقه مندان به افزایش هوش هیجانی تان هستید، پیشنهاد می کنیم مقاله افزایش هوش هیجانی بر اساس مدل ۶ ثانیه ای را هم مطالعه کنید.

17 راز از دانستنی های روانشناسی زبان بدن که باید بدانید!

۱۷ راز از دانستنی های روانشناسی زبان بدن که باید بدانید!

شاید به این فکر کرده باشید، که اگر بتوانید ذهن و افکار افراد را بخوانید چقدر جالب میشد! بعضی از افراد برای اینکار از قوه درک خودشان استفاده می کنند، اما اگر آنچنان حساس و باهوش نیستید، تنها یک راه برایتان باقی می ماند: سعی کنید دانستنی های روانشناسی زبان بدن

را بدانید.

این یک واقعیت است که ما بیش از ۵۵ درصد از اطلاعات را از ارتباطات غیرشفاهی به دست می آوریم. میمیک ها، ژست ها و دیگر حرکات بدن، همه یک شخص را فاش می کنند و به شما می گویند که مردم واقعا به چیزی فکر می کنند و چه احساسی دارند. در ادامه این مقاله برای شما چند مورد از مهمترین دانستنی های روانشناسی زبان بدن آورده شده است تا به کمک آن ها مهارت اجتماعی خود را توسعه دهید و بهتر بتوانید مردم را بشناسید.

دانستنی های روانشناسی زبان بدن که باید بدانید!

۱- بستن چشم

یکی از جالبترین دانستنی های روانشناسی زبان در مورد چشم ها است. اگر یک نفر با شما صحبت می کند و چشمانش را می بندد، باید بدانید که آنها سعی می کنند که در دنیای بیرونی، چیزی را از شما پنهان کنند. با این حال ممکن است بستن چشم به این معنی است که آن فرد از شما می ترسد. فرد با این کار در تلاش است که از شر شما راحت شود. چرا که ممکن است از دست شما خسته شده باشد و اگر اون چشمانش را ببندد، شما ناپدید می شوید.

۲- دهانشان را با دستشان می پوشانند

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان پوشاندن دهان با دست است. همه ما در دروان بچگی این حرکت را تجربه کرده ایم. آیا یادتان هست زمانی که نمی خواستید چیزی بگویید جلوی دهانتان را می گرفتید؟ این موضوع در دوران بزرگسالی نیز رخ می دهد. گذاشتن چندتا انگشت، کف دست و یا حتی مشت کنار دهان، به شما این اجازه را می دهد حرف هایی که نمی خواهید بزنید را نزنید. گاهی این ژست با یک سرفه دروغین پوشیده می شود.

۳- دسته های عینکشان را گاز می گیرند

دیده اید که افراد دسته های عینکشان را گاز می گیرند؟ این مورد یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن است که باید بدانید. در مواجه با چنین افرادی سعی کنید که آنها را تشویق کنید و از آنها حمایت کنید. قطعا آنها نگران چیزی هستند. آنها در تلاشند که احساس امنیت کنند.

۴- دست به چانه زدن

اغلب این ژست برای جذب افرادی با جنس مخالف استفاده می شود. زمانی که ما چانه مان را به دستمان تکیه می دهیم، جوری صورتمان را نشان می دهیم که انگار می خواهیم بگوییم «این منم!» باید این ژست را به موقع به کار ببرید و همزمان نیز در زمانی مناسب، از طرف مقابل تعریف کنید.

۵- کشیدن دست روی چانه

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن کشیدن دست روی چانه است. زمانی که مردم در حال تصمیم گیری اند از این ژست استفاده می کنند. شاید آنها به پایین، بالا، کناره ها و یا هرجایی نگاه کنند. در واقع آنها دقیقا متوجه نیستند که به کجا نگاه می کنند، چرا که غرق در فکرند.

۶- دست به سینه بودن

این یکی از معروفترین ژستها است. جای تعجب ندارد که خیلی از مردم با این ژست خیلی راحتند. این ژست به آنها کمک می کند خودشان را نسبت به بقیه بسته نشان دهند. ما اغلب از این ژست زمانی استفاده می کنیم که از چیزی رنجیده ایم و چیزی ما را آزار داده است. دست به سینه بودن، یک نشانه واضح از این است که یک فرد حس خوبی از چیزی ندارد. این واکنش، یکی از دانستنی های روانشناسی زبان بدن است که باید بدانید.

۷- درست کردن ظاهر

آیا موافقید که این ژست زیادی گشاده رویانه است؟ زمانی که یک زن می خواهد یک مرد از او خوشش بیاید، سعی می کند خودش را به بهترین نحو نشان دهد. او پشتش را صاف می کند زانوهایش را روی هم می اندازد. دست ها رو توی دست انداختن و یا انداختن دست ها نیز نشانهی توجه و علاقه به آن شخص است.

۸- به جلو خم شدن

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن نشان دوست داشتن است. زمانی که افراد کسی را دوست دارند و می خواهند با او ارتباط برقرار کنند، اغلب به جلو خم می شوند. در این موقعیت، پاها، بدون حرکت باقی می ماند، اما بدن به جلو خم می شود.

۹- تکیه دادن به عقب

اگر کسی به صندلی به عقب تکیه دهد، نشان می دهند که از یک مکالمه خسته شده است. شاید آنها احساس می کنند که در حضور شخصی دیگر، احساس ناراحتی دارند.

۱۰- تکان خوردن روی پاشنه ها و پنجه ها

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن فهمیدن احساس اضطراب و نگرانی است که با تکان خوردن روی پاشنه ها و پنجه ها نمایان می شود. بله این کار را فقط بچه ها نمی کنند. این نشان می دهد که یک شخص از چیزی نگران است.

۱۱- کشیدن دست ها به هم

گفته شده است که دست ها آنچه که ذهن به آن فکر می کند را نمایان می کنند. کشیدن دست ها به هم، عموما بدین معنی است که یک شخص به یک چیزی احساس مثبتی دارد. آنها افرادی امیدوارند. ما این کار را زمانی که درمورد منافعی که قرار است در آینده برایمان پیش بیایند انجام می دهیم.

۱۲- نحوه دست دادن

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن نحوه دست دادن افراد با یکدیگر است. اگر یک نفر به هنگام دست دادن با دست دیگرش، روی دستتان را نیز گرفت

دست زدن به روی دست یک نفر، نشان می دهد که یک نفر حس دلسوزی و شفقت دارد. اما این زمانی درست است که یک نفر سریع این کار را انجام دهد. با این حال، اگر برای مدتی برای دست دادن دست یک نفر را در دستتان گرفتید، و آن زمان طرف مقابل روی دست شما را گرفت، این نشان می دهد که او می خواهد به شما بگوید چه کسی اینجا مسئول است.

اگر یک نفر هنگام دست دادن مچ دست شما را گرفت به شما بسیار اعتماد دارد

اگر دست کسی را از زیر بگیرید (دست دادن به صورتی که با کف دست انگشتان طرف را بگیرید) میخواهید به او بگویید که آماده اید به او کمک کنید

اگر کسی به شما دست داد و همزمان لمستان (جلوی بازو، آرنج، و یا پشت طرف مقابل) کرد، معمولا به این معنی است که یک فرد دچار کمبود ارتباط است. هرچه لمس به نیم تنه نزدیک تر باشد، فرد بیشتربه همراهی نیاز دارد.

۱۳- موهایی را از روی لباستان بردارید درحالی که مویی آنجا نیست

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن فهمیدن احساس مخالفت طرف مقابلتان است. برداشتن موی فرضی از روی لباس، یک ژست جایگزین برای ابراز مخالفت است. مردم اغلب از این روش استفاده می کنند تا نشان دهند که با چیزی مخالفند، اما نمی خواهند آن را به زبان بیاورند. به بیانی دیگر، آنها دقیقا نظرشان را بیان نمی کنند، اما قطعا با چیزی مخالفند.

۱۴- قرار دادن پا روی میز

چنین ژستی نشان دهنده خیلی از چیزها است: رفتارهای بد، بی احترامی، نشان دادن اینکه چه کسی رئیس است و یا حتی اینکه فرد فقط به سلامتی خودش اهمیت می دهد. روانشناسان معتقدند که اگر شما در این موقعیت احساس ناراحتی دارید، نباید جوری استراحت کنید انگار که در خانه خودتان هستید.

۱۵- جوری روی صندلی بنشینید انگار سوار اسب شده اید

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن نوع نشستن بر روی صندلی است. به یاد داشته باشید، یک صندلی یک اسب نیست، و اگر حتی پشت صندلی شبیه به یک حفاظ به نظر برسد، به منظور اهداف زیادی به کار می رود. بیشتر افراد از این که طرفشان این گونه بنشیند، اذیت می شوند، چرا که احساس می کنند به صورت غیرمستقیم خشونتی علیه آنها صورت گرفته است. این وضعیت بین افراد سلطه گر معروف است. اگر نمی خواهید که ضعیف به نظر برسید، وقتی که کسی سوار اسبش شده است، شما ایستاده بمانید!

۱۶- بازی کردن با کفش

زانو روی زانو انداختن یک استایل جذاب برای زنان است و اگر یک زن با کفشش بازی کرد، در تلاش است که توجه شما را به پاهایش جلب کند. این ژست نشان می دهد که یک زن ریلکس و آسوده است.

۱۷- ارتباط چشمی

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن دانستن نکات ارتباط چشمی است. چشم ها یک راه بسیار عالی برای برقراری ارتباط است. شما می توانید تمام احساسات و هیجانات یک شخص را از چشم هایش بخوانید. عشاق با چشم هایشان به هم نگاه می کنند تا مردمک هایشان بزرگ شود. در واقع مردمک چشم می تواند در مقایسه با حالت عادی اش ۴ برابر درشت تر شود و فهمیدن این موضوع نیز آسان است. یا مثلا، اگر یک شخص عصبانی باشد چشمهایش شبیه به مهره می شود چرا که مردمک چشم بسیار کوچک می شود.

امیدواریم دانستنی های روانشناسی زبان بدن که در این مقاله به آن ها اشاره کردیم مورد استفاده شما قرار گرفته باشد.

رشد فردی چیست و چرا شما به آن نیاز دارید؟

رشد فردی چیست و چرا شما به آن نیاز دارید؟

اگر به مباحث موفقیت و روانشناسی علاقه مندید، احتمالا تاکنون عبارت رشد فردی به گوشتان خورده، ولی ممکن است ندانید که معنای آن چیست. به همین جهت در این مقاله به دو سوال مهم رشد فردی چیست و چرا شما به آن نیاز دارید؟ پاسخ می دهیم. پس تا انتها همراه ما باشید.

رشد فردی چیست ؟

رشد فردی به اقداماتی که در جهت بهبود عادات، رفتار و اقدامات و واکنش های یک شخص صورت می گرد، اطلاق می شود.

در ادامه مثال هایی آورده شده است تا  به شما بهتر نشان دهد که رشد فردی چیست ؟

  • یادگیری کنترل خشم
  • یادگیری غلبه بر تعلل
  • یادگیری غلبه بر تنبلی
  • یادگیری مودبانه تر و موجه تر رفتار کردن
  • تبدیل شدن به فردی مسئولیت پذیرتر
  • یادگیری چیزهای جدید و توسعه ی مهارت های جدید
  • تغییر ذهنیت و مثبت تر شدن
  • یادگیری مدیریت زندگی
  • یادگیری افزایش هوش هیجانی
  • و …

رشد فردی موفق، نیازمند انگیزه، به دنبال پیشرفت بودن، و تمایل به تلاش برای ایجاد تغییر است.  شما هم چنین باید تمایل داشته باشید که از منطقه امن خود بیرون بیاید، و گاهی کارهایی را بکنید که آسان نیستند، اما برای خودتان منفعتی را به دنبال دارند. یک ذهن باز و طالب برای یادگیری و پیشرفت نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

رشد فردی، یک فرآیند پیوسته است که از همان اوایل شروع شده است، اما اغلب توسط والدین، معلمان، و محیط شکل داده می شود. با این حال برای اینکه بیشترین بهره را از آن ببرید، باید از این فرآیند آگاه باشید، بدانید فرایندهای رشد فردی چیست و برای پیشرفت و بهبود دادن خودتان، گام های درستی را بردارید.

گاهی مشکلات و دشواری ها محرک هایی هستند که خواسته شما برای پیشرفت و رشد را به وجود می آورند تا در زندگیتان تغییری به وجود آید. گاهی نیز بعد از خواندن یک کتاب الهام بخش، دیدن یک فیلم یا خواندن درباره افرادی که به موفقیت رسیده اند، مردم الهام می پذیرند و به سمت رشد فردی قدم بردارند.

رشد فردی اغلب باعث به وجود آمدن تغییر در زندگیشان می شود، و مدیریت زندگی  و خودآگاهی شان را بسط داده، مهارت هایشان را بهبود بخشیده، و مهارت هایی جدید را توسعه می دهد.

چگونه رشد فردی را بیاموزید؟

کتاب ها، کارگاه ها، مقالات و مربیان زیادی هستند که رشد فردی را آموزش می دهند. اگر این موضوع برایتان جذاب و جالب است و همان کاری است که می خواهید انجام دهید، می توانید تمام این اطلاعاتی که نیاز دارید را با جست و جو در اینترنت پیدا کنید.

رشد فردی می تواند در تمام جوانب زندگی به شما کمک کنید. می تواند به شما در محل کارتان کمک کند. می تواند نگرش شما نسبت به کار را تغییر دهد و لذا فرصت هایی جدید برای پیشرفت را در اختیارتان قرار دهد. رشد فردی به شما در رشد احساسی و ذهنی کمک می کند و باعث می شود که موجه تر، دوست داشتنی تر و فردی مثبت تر شوید.

روش های زیادی برای رشد فردی وجود دارد، همانند تجسم خلاقانه، تکرار تصدیقات و تاکید بر آنها، توسعه ذهنیتی مثبت و مدیتیشن. رشد فردی هم چنین شامل مشاوره، مربی گری و خوانش است.

یک روش ساده و سودمند برای رشد فردی این است که به رفتار خودتان و زندگی تان با ذهن باز نگاهی بیاندازید. این به شما نشان می دهد که باید برای در خودتان و زندگیتان چه تغییراتی ایجاد کنید.  نگاه به نوع رفتار مردم و نوع کارهایشان نیز به شما در این زمینه کمک می کند. بدین صورت، می توانید ویژگی های مثبت و منفی را تشخیص دهید، از آنها آگاه شوید، و بدانید که آیا این ویژگی ها را دارید و یا آنها را کم دارید. و بدین صورت، چیزی که برای بهبود خودتان لازم دارید را یاد خواهید گرفت.

مردم با هم دیگر فرق می کنند، و چیزی که برای یک نفر جواب می دهد ممکن است به درد یک نفر دیگر نخورد. این بدین معنی است که بعد از اینکه فهمیدید رشد فردی چیست ، ممکن است روش های متعددی و راه های متفاوتی را برای رشد فردی پیدا کنید تا بفهمید کدامشان برای شما مناسب است.

چرا مدیریت زمان مهم است؟

چرا مدیریت زمان مهم است؟

مدیریت زمان چیست؟ مدیریت زمان را می توان مجموعه ای از اصول، شیوه ها، مهارت ها، ابزارها و سیستم هایی است که به شما کمک می کند تا زندگی خود را مدیریت کنید و از زمان خود برای انجام آنچه می خواهید، استفاده کنید.

چرا مدیریت زمان مهم است؟

مدیریت زمان برای زندگی شخصی و موفقیت شغلی مهم است. مدیریت زمان به شما می آموزد که چگونه زمان خود را به طور موثر مدیریت کنید و از آن برای مدیریت درست زندگی استفاده کنید.

در ادامه این مقاله به چند دلیلی اشاره می کنیم که توضیح می دهد چرا مدریت زمان بسیار مهم است و چگونه می تواند به شما کمک کند تا از وقت خود استفاده کرده و آن را به طور مفید مدیریت کنید:

۱- زمان یک منبع ویژه است که نمی توانید برای استفاده بعدی آن را ذخیره کنید. هر کس مقدار دقیق و مشابهی زمان دارد. زمانی که به خوبی استفاده نشود را نمی توان بازیابی کرد.

چرا مدیریت زمان مهم است؟

۲- اکثر مردم احساس می کنند که برای انجام دادن کارهایشان به زمان بیشتری نیاز دارند و زمان کافی ندارند. آنها امور مالی ضعیف، استرس، روابط بد و ورزش نکردن را با کمبود وقت توجیه می کنند. مدیریت زمان به صورت صحیح، به شما کمک می کند تا زمان مناسب برای آنچه که می خواهید انجام دهید و آنچه باید انجام دهید را پیدا کنید.

۳- برای رسیدن به چیزهایی که در زندگی می خواهید، به زمان نیاز دارید. اگر منتظر زمان اضافی باشید، بازی را می بازید. از طریق مدیریت زمان ، می توانید «زمان» ایجاد کنید و فقط منتظر رسیدن آن لحظه نباشید. با برنامه ریزی عاقلانه وقت تان، زمان بیشتری برای انجام کارهای بیشتر خواهید داشت.

۴- مدیریت زمان به شما در تنظیم اولویت های تان کمک می کند.

۵- زمان، ۲۴ ساعت در روز است، بنابراین زندگی خود را عاقلانه برنامه ریزی کنید.

۶- مدیریت زمان به شما کمک می کند تا انتخاب های آگاهانه داشته باشید، بنابراین می توانید بیشتر وقت خود را صرف انجام کارهای مهم و ارزشمند کنید.

۷- شما می توانید برای کارهایی که برای شما مهم هستند، وقت بگذارید. حتی زمان کمی در روز، یا حتی یک بار در هفته، این کار شما را به اهداف تان نزدیکتر می کند و از پیشرفتی که حاصل می شود، شگفت زده خواهید شد.

۸- با بهره گیری از مهارت ها و ابزارهای مدرن مدیریت زمان ، می توانید با تلاش و زمان کمتر، بیشتر کار کنید. مدیریت زمان می تواند به کاهش زمان تلف شده و انرژی هدر رفته منجر شود و شما را خلاق تر و کارآمد تر کند، و شما را قادر می سازد تا کار درست را در زمان درست انجام دهید. این کار منجر به تعادل و تحقق بیشتر در زندگی شما خواهد شد.

۹- امروزه، چیزهایی که باعث حواس پرتی در زندگی می شوند، زیاد هستند، بنابراین زمان بسیار زیادی برای فعالیت های بی اهمیت هدر می رود. از خود بپرسید، آیا تماشای این برنامه یا آن برنامه تلویزیونی، خواندن این یا آن شایعه و یا شرکت در یک فعالیت خاص، چیزی به زندگی شما اضافه کند یا خیر. آیا زمانی که صرف شرکت در یک فعالیت شده است، به درستی صرف شده است یا هدر دادن وقت و انرژی بوده است؟

چرا مدیریت زمان مهم است؟

۱۰- هر روزه، انتخاب های زیادی پیش روی افراد می باشد، و سوال این است که آیا هر آنچه در زندگی تان پیش بیاید را دنبال می کنید یا اینکه آگاهانه چیزی را انتخاب کنید؟ آیا اجازه می دهید که حواس پرتی های دیگر، شما را از اهدافتان بازدارد یا اینکه با اراده و مصمم هستید و بدون تلف کردن وقت و انرژی تان، به طور مستقیم در جهت هدفتان قدم بر می دارید؟

۱۱- مقدار کمی کناره گیری و آرامش داخلی در مدیریت زمان مفید است. آنها به شما کمک می کنند تا از صرف انرژی احساسی و ذهنی زیاد، دوری کنید، مثلا مردم در مورد شما چه می گویند یا چه فکری می کنند. آنها با وجود حواس پرتی و یا مشکلات، به شما کمک می کنند آرام باشید، و این موجب صرفه جویی در وقت و انرژی زیادی می شود که می توانید برای فعالیت های بهتر و پر سود تر صرف کنید.

چیزهای زیادی وجود دارد که می توانید انجام دهید و ابزارهای زیادی وجود دارند که می توانید برای مدیریت وقت خود از آنها استفاده کنید. هر روز زمان زیادی تلف می شود که می توانید بهتر از آن استفاده کنید. می توانید تغییراتی ایجاد کنید که به طور موثر باعث افزایش زمان مورد استفاده در هر روزتان شود.

فکر کردن، برنامه ریزی، بررسی مدیریت زمان توسط دیگران و خواندن کتاب ها و مقالات در مدیریت زمان ، این مهارت ها را توسعه می دهد و ایده های خوبی به شما می دهد.

در میان بسیاری از تغییراتی که می توانید برای مدیریت زمان انجام دهید، یکی از آنها مهم و آسان است که در دسترس می باشد و آن، صبح زود از خواب بلند شدن است. تا دیر وقت تلویزیون نگاه نکنید و کمی زودتر بخوابید. این باعث می شود که زودتر از خواب بلند شوید.

حتی ۱۵ دقیقه زودتر بیدار شدن نیز بسیار خوب است. این زمان، زمان آرامش است، قبل از اینکه دیگران از خواب بلند شوند، می توانید به خواندن، مدیتیشن، ورزش و یا برنامه ریزی روز خود، بپردازید.

برای خلاص شدن از احساسی که شما می گوید کار زیادی دارید اما وقت کافی ندارید، سعی کنید فکر کنید، انگار که تمام زمان دنیا متعلق به شماست.

این نوع تفکر شما را قادر می سازد بدون استرس و فشار، بر روی آنچه می خواهید انجام دهید تمرکز کنید. همیشه زمان خود را به خوبی برنامه ریزی کنید و آن را در مسائل بی فایده هدر ندهید. مراقب باشید که کارها را به عقب نیاندازید و همه چیز را به بهترین نحو ممکن با تمرکز و توجه انجام دهید.

وقت کافی در روز ندارید؟ آیا می خواهید یاد بگیرید که چگونه زمان خود را مدیریت کنید؟ یادگیری در مورد مدیریت زمان می تواند به شما کمک کند که زمان خود را به طور موثر تر مدیریت کنید. با بهبود اراده و انضباط نفس خود می توانید زمان خود را آسان تر کنترل کنید.

17 انتخابی که به مدیریت زندگی موفق شما کمک می کند

۱۷ انتخابی که به مدیریت زندگی موفق شما کمک می کند

افراد زیادی با این چشم انداز به زندگی نگاه می کنند که زندگی بسیار دشوار است و صرفا افراد احمق برای آن رویاپردازی می کنند. اما اگر شما هم جزء این افراد هستید بهتر است دیدگاه خود را عوض کنید و بدانید که با مدیریت زندگی موفق می توانید یک زندگی پر از موفقیت را تجربه کنید. در ادامه این مقاله از ۱۷ انتخابی که به مدیریت زندگی موفق شما کمک می کند خواهیم گفت. پس تا انتها همراه ما باشید.

۱- برای موفقیت های خودتان جشن بگیرید

وقتی اتفاق مثبتی در زندگی تان می افتد، زمانی را به این موضوع اختصاص دهید که برای آن اتفاق جشن بگیرید. این کار میتواند به سادگی شام خوردن با اعضای تیم تان باشد و یا می تواند یک مسافرت با همسرتان باشد. جشن به شما یادآوری می کند که تلاش های شما در راستای مدیریت زندگی موفق ارزشمند است و استحقاق پاداش را دارد.

۲- تغییر را به عنوان عاملی برای رشد بپذیرید

کسی باشید که به دنبال تغییر برای مدیریت زندگی موفق است. اگر زمان این است که یک شغل جدید داشته باشید و یا از خانه تان نقل مکان کنید، در مورد احتمالاتی که ممکن است پیش بیایند، هیجان داشته باشید. بهره گیری از تغییر، باعث می شود که نسبت به بقیه آدم ها موفق تر بوده و مدیریت زندگی موفق تری را تجربه کنید. موفقیت، زمانی به وجود می آید که شما بتوانید تغییر را از خودتان شروع کنید.

۳- همان زندگی را طراحی کنید که دلتان می خواهد

اتفاقی که امسال می افتد به این بستگی دارد که شما چه نقشه ای کشیده اید. در ابتدای سال زمانی را به این اختصاص دهید که می خواهید در انتهای سال چه اتفاقاتی برای شما افتاده باشد. به تمام جوانب نگاه کنید و آنها را بسنجید: خانواده، شغل، سلامتی و روابط اجتماعی. اقداماتی که باید به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه انجام دهید تا به اهدافتان در راستای مدیریت زندگی موفق برسید، را یادداشت کنید. با پیشرفتتان به طور منظم آنها را مدام مرور کنید.

17 انتخابی که به مدیریت زندگی موفق شما کمک می کند

۴- هر روزتان را با قطعیت سپری کنید

مشکلات به هرحال پیش می آیند. شما باید برنامه ریزی کنید که از پس همه این مشکلات بربیایید، مهم نیست که چه اتفاقاتی می افتد. در هر تصمیمی که گرفتید از خودتان بپرسید: «آیا این کار من را به اهدافم نزدیک تر می کند؟» اگر اینطور نیست، آن اقدام را کنار بگذارید.

۵- منظم و نیرومندانه ورزش کنید

هیچ احساسی بهتر از حس بعد از ورزش نیست. به علاوه، یک بدن سالم، هر کاری را ساده تر می کند. به همراه ورزش یک رژیم تناسب اندامی نیز بگیرید تا به اهداف فیزیکی و جسمی خودتان نیز دست پیدا کنید. فراموش نکنید تندرستی گام مهمی در جهت مدیریت زندگی موفق است.

۶- با شکست دوست باشید

موفقیت تنها از طریق شکست به دست می آید. تنها شکست را قبول نکنید، بلکه به سمت آن قدم بردارید. هرچه سریعتر شکست بخورید، زودتر موفق خواهید شد! زمانی که کسی شما را انکار کرد، یاد می گیرید که چه چیزی کارساز است و چگونه باید تاکتیک هایتان را تنظیم کنید.

۷- ایمان داشته باشید که تنها نیستید

بدانید که بیشتر از آنچه که فکر می کنید در این زندگی امید و چیزهای وجود دارد. امید به آینده ای خوب به شما در جهت مدیریت زندگی موفق کمک خواهد کرد. پس هم خودتان امیدوار باشید، هم به دیگران امید بدهید.

۸- خانواده تان را در اولویت بگذارید

خانواده تان را دوست داشته باشید و هرجا که نیاز بود پشتشان باشید. در روز زمانتان را به آنها اختصاص دهید. موفقیت، هیچ ارزشی ندارد، مگر اینکه بتوانید آن را با کسانی که دوستشان دارید در میان بگذارید. به یاد داشته باشید که خانواده چیزی بیشتر از یک پیوند خونی و پوستی است.

۹- ترس را تبدیل به هدفتان کنید

ترس اغلب سازنده ی ذهن ماست و توسط خودمان به آن قدرت داده می شود. ترس با زمان قوت می گیرد، لذا بر ترس هایتان غلبه کنید و پیش به سوی اهدافتان بروید، ترس نیز خودش شما را ترک می کند. به زندگی خودتان نگاهی بیاندازید. خواهید دید که موفقیت های شگرف شما از ترس به وجود آمده اند.

۱۰- خودتان و بقیه را ببخشید

خشم و نفرت تنها به کسی آسیب می رساند که آن را در قلبش نگه دارد. کسانی که با شما رفتار اشتباهی داشتند ببخشید، آنگاه شما کسی خواهید بود که آسوده و رها است و مدیریت زندگی موفق تری را تجربه می کند. گذشته از اینها خودتان را ببخشید.

۱۱- لطفتان را شامل حال دنیا کنید

فکر کنید که هیچ کس قرار نیست به شما آسیبی برساند. وقتی که آنها این تقاضای شما را برآورده نکردند لطفتان را شامل حالشان کنید. از این قانون طلایی تبعیت کنید و با آنها جوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند. اینگونه هم زندگی بهتری خواهید داشت و هم مدیریت زندگی موفق تری را برای خود رقم می زنید.

۱۲- به رشد فردی مداوم تعهد داشته باشید

بیشتر افراد زمانی که دیگر معلم آنها را مجبور به یادگیری نمی کند، از یادگیری دست می کشند. بدون رشد، رکود نیز غیرقابل اجتناب است. هر روز زمانی را به این اختصاص دهید تا به روح و ذهن خودتان غذا بدهید و این کار را با خواندن و گوش دادن به اطلاعات مثبت انجام دهید. فراموش نکنید رشد فردی لازمه مدیریت زندگی موفق است.

17 انتخابی که به مدیریت زندگی موفق شما کمک می کند

۱۳- سعی کنید شخصی باشید که لذت می برد

اینکه چقدر از زندگی لذت می برید، بستگی به این دارد که شما چقدر تصمیم دارید از زندگی لذت ببرید. اثرات منفی را از میان بردارید، چه این اثرات افراد باشند و چه رسانه ها. انتخاب کنید که عاشق زندگی باشید. لذت خودتان را با دیگران تقسیم کنید تا در نتیجه مدیریت زندگی موفق تری داشته باشید

۱۴- مبنای زندگی خودتان را روی آرامش بگذارید.

به خودتان برای استراحت آرامش دهید.  به اندازه کافی بخوابید تا مغز و بدن خودتان تجدیدقوا شوند. به خودتان اجازه دهید تا از فرصت ها استفاده کنید. به خود فرصت دهید تا با انجام کارهای دشوار برای دستیابی به رویایتان، توازنی در سلامتی تان ایجاد کنید.

۱۵- اهدافتان را یافته و با آنها زندگی کنید

زمانی را به این اختصاص دهید تا مشخص کنید چه چیزی برای شما مفید و لذت بخش است. این همان هدف شماست. از آن استفاده کنید تا مدیریت زندگی موفق تری داشته باشد.

۱۶- از شر گذشته تان خلاص شوید.

از هرچیزی که از گذشته تان شما را آزار می دهد رهایی یابید. مرور پیوسته زخم های قدیمی، سوء استفاده ها، و رنج، تنها پیشرفت شما را کند می کند. اجازه ندهید حرف و افکار دیگران سرعت شما را کم کند. از آن رهایی یابید، و بدانید که می توانید از نو شروع کنید و موفقیتی را به دست آورید که فکر می کنید واقعا ممکن است.

۱۷- برای تغییر زندگی تان، دست به کار شوید.

اگر دست به کار نشوید، هیچ چیز دیگری مهم نیست. تعیین کنید که سال ۹۷ سالی است که شما کاری را هر روز انجام خواهید داد که شما را به رویایی که در سر دارید نزدیک می کند. دست به کار شوید و هم اکنون مدیریت زندگی موفق تری را برای خود رقم بزنید.

5 مدل اساسی مدیریت رفتار سازمانی برای موفقیت کسب و کارها

۵ مدل اساسی مدیریت رفتار سازمانی برای موفقیت کسب و کارها

رفتار سازمانی به مطالعه رفتار انسان ها در سازمان ها اطلاق می شود. قبلا در مقاله تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان به آموزش رفتار سازمانی اشاره کرده ایم. امروز در این مقاله به بررسی اجمالی ۵ مدل اساسی مدیریت رفتار سازمانی که  برای موفقیت کسب و کارها می تواند موثر باشد، می پردازیم.

مدل های رفتار سازمانی به شما کمک می کنند، استراتژی هایی را طراحی کنید تا باعث شوید کارمندان در شرایط و موقعیت هایی معین، به روشی معین عمل کنند. به عنوان مدیر و راهبر شرکت، فراهم آوردن محیطی که کارمندان در آن موفق عمل کنند، به موفقیت کسب و کار کمک می کند. ۵ مدل اساسی برای مدیریت رفتار سازمانی در محل کار وجود دارد که در ادامه این مقاله به آن اشاره می کنیم.

مدیریت رفتار سازمانی با مدل استبدادی

مدل استبدادی یکی از مدل های مدیریت رفتار سازمانی است که مدیر را مسئول می داند و زیردستان را در موقعیتی قرار می دهد که یا از فرمان ها پیروی کنند و یا اخراج شوند. این مدل سیاه و سفید است و بسته به این است که چه کسی مسئول است و کارکنان به سرعت در ازای سرپیچی از فرمان یا ضعف عملکردی نتیجه اش را می بینند.

5 مدل اساسی مدیریت رفتار سازمانی برای موفقیت کسب و کارها

این مدل از مدیریت رفتار سازمانی از یک چک یا حواله دستمزد به عنوان سیستم پاداش دهی استفاده می کند که خیلی کم از دیگر برنامه های مشوق بهره می گیرد و این نوع برنامه ها را پیاده سازی می کند. اگر وفاداری وجود داشته باشد، وفاداری باید در برابر رئیس صورت بگیرد نه در برابر شرکت. این مدل یک محل کاری پر از رعب و وحشت به وجود می آورد؛ به طوری که هر خطایی منجر به اقدامی انضباطی خواهد شد و در نتیجه محل کار نیز تبدیل به مکانی نامطمئن می شود.

مدیریت رفتار سازمانی با مدل متولی یا توقیفی

مدل های توقیفی باعث می شوند که کارمندان حس کنند رئیس به نیازهای آنها اهمیت می دهد. این معمولا با مزایایی همانند برنامه های پزشکی، بازنشستگی، و دیگر مشوق ها به وقوع می پیوندد. یک مجری که از اداره جات های مختلفی بازدید می کند، از طرف شرکتش می تواند یک ماشینِ در اختیار، برای تشویق دریافت کند.  مدل توقیفی یکی از مدل های مدیریت رفتار سازمانی است که با ارائه ی مشوق هایی که برای کارمند ارزش دارد، کیفیت را بازیابی می کند. در این مدل وفاداری به شرکت مطرح است، نه وفاداری به رهبران فردی شرکت.

مدیریت رفتار سازمانی با مدل دانشکده ای

مدل دانشکده ای یکی از مدل های مدیریت رفتار سازمانی است که ساختاری را توسعه می دهد که در آن مدیران بیشتر شبیه مربی اند و کارمندان نیز اعضای تیمند. تا حدی نیز قدرت بین آنها تقسیم می شود. رهبری با الهام پذیری انجام می شود. در این مدل، وفاداری به هدفی بزرگتر و مسئولیت تیمی است نه به یک فرد. کارمندان حس می کنند که در موفقیت شرکت سهمی دارند و در اجرای موفقانه اهداف احساس غرور و تکبر دارند.

5 مدل اساسی مدیریت رفتار سازمانی برای موفقیت کسب و کارها

مدیریت رفتار سازمانی با مدل حمایتی

مدل حمایتی نیز یکی از مدل های مدیریت رفتار سازمانی است که به دنبال درک این است که چه چیزهایی به کارمندان انگیزه می دهد و روی آن چیزها تمرکز می کند تا انگیزه دهد و الهام بخشی کند. زمانی که به کارمندان فرصت هایی داده می شود که خودشان را ارتقا دهند، آنها اغلب ابتکاراتی شخصی را به کار می گیرند تا بهتر از پس شغلشان برآیند. مدیران از کارمندان پشتیبانی می کنند چرا که آنها برای اهداف شخصی همانند ارتقا رتبه یا کسب مهارت های جدید کار می کنند. در این مدل، یک مدیر از کارمندان در مورد اهداف حرفه ای سوال می پرسد و همراه با آنها کار می کند تا اقدامی را برای موفقیت به همراه آنها پیاده سازی کند.

مدیریت رفتار سازمانی با مدل سیستمی

مدل سیستمی آخرین مدل مدیریت رفتار سازمانی است که در این مقاله به آن اشاره می کنیم. این مدل بنیان فرهنگ های مثبت شرکتی است. زمانی که مردم درباره این فکر می کنند که چرا گوگل مکان خوبی برای کار است، به دلیل مشوق ها، انعطاف پذیری برنامه کاری و تشویق های خلاقانه ای است که راهبری آن ها را فراهم می آورد.

این به نوعی پرورش دهنده و چالش برانگیز است و به گونه ای موثر و بهره ور، محیطی شادتر را به وجود می آورد که به شرکت وفادار است و دوست دارد که رویاهایش را با آن به اشتراک بگذارد. دارندگان کسب و کارهای کوچک نیاز نیست با آنچه که گوکل انجام می دهد رقابت کنند، اما باید استراتژی هایی را درون منابع خودشان توسعه دهند تا فرهنگ مثبت شرکتی را به وجود آورند.

۱۴ مطالب روانشناسی جالب درباره رفتار انسانها

روانشناسی علم گسترده ایست و نمی توان برای مطالعات رفتار شناسی مرزی گذاشت. محققان هر روزه به مطالب روانشناسی جالب و مفیدی دست میابند. درک و شناخت روحیات و رفتار انسانها برای بهتر پیش بردن زندگی، کمک به حل معضلات روانی که برای هرکسی ممکن است اتفاق بیافتد، روابط بهتر، افزایش اعتماد به نفس و بسیاری موارد دیگر لازم و ضروری است. قطعا بهترین کسی که می تواند در رویارویی با مسائل مرتبط با اخلاق و روان به ما کمک کند، خودمان هستیم. اما آنچه که این روند را سریع تر و درست پیش می برد شناخت کافی از علم روان و رفتارشناسی است. با خواندن مطالب روانشناسی جالب و دانسته های جدید رفتار انسانها، اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید.

۱۴ مطالب روانشناسی جالب درباره رفتار انسانها

۱. افراد دارای سطوح بالای تستسترون از خشم دیگران لذت می برند! پس مواظب باشید که با عصبانیت موجبات لذت ایشان را فراهم نکنید. البته که این برای خودتان هم بهتر است.

۲. یکی از مطالب روانشناسی جالب این است که افراد دارای اعتماد به نفس پایین، تمایل به تحقیر دیگران دارند! این دسته از افراد با پایین کشیدن دیگران به نوعی سعی در پوشاندن اعتماد به نفس پایین خود دارند. البته این مورد برای همه افراد صدق نمی کند و دائما پیش نمی آید. همچنین صادقانه معتقدند که نظرات منفی آنها در مورد دیگران صحیح است و ارتباطی با آنها و اعتماد به نفس آنها ندارد. در واقع، تحقیر دیگران به آنها این تصور را می دهد که با این کار می توانند اعتماد به نفس خود را بازگردانند.

۳. وقتی تصمیم گیری پیچیده می شود، اغلب افراد تمایل دارند که کلا وضعیت را ترک کنند. برای مثال اگر یک فروشگاه گزینه های نزدیک به هم زیادی داشته باشد که بلافاصله نتوانند مقایسه و انتخاب کنند، بسیاری بدون خرید می روند یا اینکه خرید خود را به بعد موکول می کنند.

۴. رفتار انسان ها تحت تاثیر احساسات ظاهری قرار می گیرد. برای مثال بعضی از افراد دارای اضافه وزن، کمتر احساس مهم بودن می کنند و یا فکر می کنند توسط دیگران جدی تلقی نمی شوند. مثال دیگر اینکه برخی افراد اگر رزومه کاری کسی را در یک پوشه سنگین و زیبا ببینند، ناخودآگاه او را فرد جدی و پرکاری ارزیابی می کنند!

۵. به طور مشابه احساس سختی، افراد را غیرمنعطف می کند. در مذاکرات افرادی که روی صندلی های سفت نشسته اند، دیرتر کنار می آیند! احساس یک سطح خشن در افراد باعث پیچیده شدن روابط انسانی می شود. یک مثال دیگر برای این مورد از مطالب روانشناسی جالب ، ارتباط مستقیم سرما با احساس تنهایی است! این نوع واکنش ها اغلب غیر ارادی اتفاق می افتند.

۶. تمایل به بی نظمی و بی خیالی! و حتی در بعضی افراد قانونمند، تمایل به شلوغ کاری در اجتماع نیز وجود دارد. و اگر قانون و دیگر عوامل بازدارنده نبود حتما این کار را انجام می دانند! در مورد بی نظمی نیز به خاطر آسایش لحظه ای که ریختن وسایل در اولین جای ممکن ایجاد می کند، این حس وجود دارد.

۷. دروغ گفتن مستلزم تلاش فراوانی است. این مورد از مطالب روانشناسی جالب به این دلیل بیان می شود که شخصی که دروغ می گوید، باید هم زمان تمام جزئیاتی که گفته، زمان دروغ گفتن و همچنین حقیقت را دقیقا به ذهن بپسارد. در نتیجه سعی می کند از جملات ساده و کوتاه استفاده کند. و این در مقابله با ویژگی های طبیعی ذهن، کار مشکلی است.

۸. هنگامی که تماشا می شویم رفتار بهتری داریم. حتی توهم دیده شدن نیز در تغییر رفتار اثر می گذارد. برای نمونه تصویر بزرگی از چشم را در یک کافه سلف سرویس گذاشتند و مشاهده شد که مشتریان کم تر از قبل پرخوری می کنند!

۹. از جمله مطالب روانشناسی جالب این است که، رفتار بر اخلاق تاثیر می گذارد. افرادی که دروغ می گویند، به کسی خیانت می کنند یا دیگر اقدامات غیر اخلاقی را مرتکب می شوند، به نحوی دیگر درک می کنند که چه کاری خوب یا بد است. پس رفتار متفاوتی هم بروز می دهند که عموما ناصحیح می باشد. در حالی که این از نظر خودشان طبیعی است.

۱۰. ظاهر جذاب و مرتب می تواند به راحتی گمراه کننده باشد. مردم بیشتر از صداقت باطنی تمایل به ظاهر دارند. این اتفاق نیز به طور غیر ارادی پیش می آید. ظاهر نقش مهمی را، حتی هنگام رای دادن در انتخابات ایفا می کند. طبق نتایج در برخی موارد، بلوغ و جذابیت فیزیکی سیاستمداران برای انتخاب رای دهندگان مهم بوده است. (البته این مورد از مطالب روانشناسی جالب به صورت ناخودآگاه اتفاق میفتد).

۱۱. وقتی مردم احساس می کنند کنترل آنچه اتفاق میفتد را در دست ندارند، ناخودآگاه عوامل غیر مرتبط را به هم وصل می کنند و این طور برداشت می کنند که توطئه ای در کار است. در برخی موارد می توان گفت حتی تمایل دارند که حدسیاتشان درست باشد! چندیدن مورد از مطالب روانشناسی جالب به موضوع توهم توطئه، چرایی و راه مقابله با آن پرداخته اند.

۱۲. افراد از تصمیمات سریع پشیمان می شوند، حتی اگر نتایج رضایت بخش باشد. اینکه زمان واقعی برای تصمیم گیری باشد مهم نیست، احساس اینکه به اندازه کافی برای این تصمیم وقت گذاشته باشند، خوشایند تر است. ۱۳. یکی از مطالب روانشناسی جالب این است که همه ریسک ها یکسان نیستند. به این معنی که میزان ریسک پذیری در شرایط متفاوت تغییر می کند. ممکن است کسی که به راحتی ورزش پاراگلایدر را انجام می دهد، هنگام درخواست کاری از رئیسش دچار مشکل بشود. یا مربی آموزش ببرهای وحشی، توانایی راحت صحبت کردن با یک خانم زیبا را نداشته باشد.

۱۳. کسی که پول زیاد دارد شاد نیست؛ بلکه آن کس که نسبت به اطرافیانش پول بیشتری دارد شاد است!انسانها در بسیاری از موارد خود را با دوروبرشان مقایسه می کنند. حتی بدون در نظر گرفتن باطن زندگی، ظواهر را برای خودشان بزرگ جلوه می دهند و این کار بیشتر از اینکه به رشد بیانجامد، درگیری ذهنی کاهنده ایجاد می کند. حتی در مواردی این بالاتر بودن را نسبت به احترام و ویژگی های بهتر، ترجیح می دهند. این مورد از مطالب روانشناسی جالب نیز برای همه یکسان نیست و اغلب به صورت ناخودآگاه و بر اثر رشد ندادن فکر در موارد مهم تر، اتفاق میفتد.

۱۴. یکی دیگر از مطالب روانشناسی جالب این است که خستگی یک طرف مثبت نیز دارد. اغلب افراد بی حوصله برای بیرون آمدن از این حالت دنبال راهی برای سرگرم کردن خود می گردنند. و به انجام کارهای خوب فکر می کنند که شاید دیگران فرصت این را نداشته باشند. در بعضی موارد این منجر به بروز خلاقیت و تغییرات مثبت می شود. اگر بتوانند آن ها را نگه دارند کلا بر حالت بی حوصلگی خود غلبه می کنند.