" داد کامل " سروده ای از پل الوآر PAUL ELUARD

” داد کامل ” سروده ای از پل الوآر PAUL ELUARD

این است قانون گرم انسان ها

از رَز باده می سازند

از زغال آتش و

از بوسه ها انسانها.

این است قانون سخت انسان ها

دست ناخورده ماندن

به رغم شوربختی و جنگ

به رغم خطرهای مرگ.

این است قانون دلپذیر انسان ها

آب را به نور بدل کردن

رویا را به واقعیت و

دشمنان را به برادران.

قانون کهنه و نو

که طریق کمالش

از ژرفای جان کودک

تا حُجّتِ مطلق می گذرد.

=========================

برگرفته از کتاب شعر « همچون کوچه ایی بی انتها »

سروده شده یِ  پل الوآر PAUL ELUARD

۱۸۹۵-۱۹۵۲ میلادی

برگرداننده به فارسی : احمد شاملو

نویسنده : بردیا

درخت

درخت

فاصله یه حرف سادَ ست ، بین دیدن و ندیدن

بگو صَرفه با کدومه؟ شنیدن یا نشِنیدن

ما می خواستیم از درختاا کاغذ و قلم بسازیم

بنویسیم تا بمونیم پشت سایه جون نبازیم

آینه ها اونجا نبودن تا ببینیم که چه زشتیم

رو درخت با نُک خنجر زنده باد درخت نوشتیم

زنگِ خوش صدای تفریح واسمون زنگ خطر شد

همه ی چوبای جنگل دسته تیغ تبر شد

اگه حرفمو شنیدی جنگل رو نده به پاییز

کاری کن درخت باغچه تن نده به خنجر تیز

با جوونه ها یکی شو

قد بکش نگو که سخته

جنگل تازه به پا کن

هر یه آدم یه درخته

خونده شده توسط سیاوش قمیشی

نویسنده : سینا

The Day After

The Day After – احمد شاملو

شعری از احمد شاملو :

در واپسین دم

واپسین خردمندِ غم خوارِ حیات

ارابه ی جنگی را تمهیدی [۱] کرد

که از دودِ سوختِ رانه و احتراقِ خرجِ سلاح اش

اکسیری می ساخت

که خاک را بارورتر می کرد و

فضا را از آلودگی مانع می شد !

—————————————-

[۱]- تمهید: از فرهنگ معین معنی های « گسترانیدن ، هموار کردن ، آسان ساختن» رو پیدا کردم ولی در اینجا فک می کنم که تمهید به معنای چاره باشه.- بردیا گوران

=======================================

برگرفته از کتاب شعر « حدیث بی قراری یِ ماهان »

احمد شاملو

نویسنده : بردیا

مهر می ورزیم

مهر می ورزیم

من می اندیشم پس هستم

دکارت

من طغیان می کنم پس هستم

کامو

مهر می ورزیم…

جامِ دریا از شرابِ بوسه ی خورشید لبریز است،

جنگلِ شب تا سحر تن شسته در باران،

خیال انگیز!

ما ، به قدرِ جامِ چشمانِ خود، از افسون این خمخانه

سر مستیم

در من این احساس :

مهر می ورزیم ،

پس هستیم!

==================================

از فریدون مشیری

از کتاب شعرِ مرواریدِ مهر

چاپِ هفتم پاییز ۱۳۷۵ خورشیدی

نویسنده : بردیا

در آستانه – ۱۷

باید اِستاد و فرود آمد

بر آستانِ دری که کوبه ندارد،

چرا که اگر بگاه آمده باشی دربان به انتظار توست و

اگر بی گاه

به در کوفتن ات پاسخی نمی آید.

کوتاه است در،

پس آن به که فروتن باشی.

آئینه ای نیک پرداخته توانی بود

آن جا

تا آراستگی را

پیش از در آمدن

در خود نظری کنی

هر چند که غلغله یِ آن سویِ در زاده یِ توهمِ توست نه انبوهی یِ مهمانان،

که آن جا

تو را

کسی به انتظار نیست.

که آن جا

جنبش شاید،

اما جنبنده یی در کار نیست :

نه ارواح و نه اشباح و نه قدیسانِ کافورینه به کف

نه عفریتانِ آتشین گاو سر به مشت

نه شیطانِ بهتان خورده با کلاه بوقی یِ منگوله دارش

نه ملغمه یِ بی قانونِ مطلق های متنافی.-

تنها تو

آن موجودیتِ مطلقی،

موجودیت محض،

چرا که در غیابِ خود ادامه می یابی و غیاب ات

حضورِ قاطعِ اعجاز است.

گذارت از آستانه یِ ناگزیر

فروچکیدنِ قطره یِ قطرانی است در نامتناهی یِ ظلمات:

«-دریغا

ای کاش ای کاش

قضاوتی قضاوتی قضاوتی

در کار می بود!» –

شاید اگرت توانِ شنفتن بود

پژواک آوازِ فروچکیدنِ خود را در تالارِ خاموشِ کهکشان های بی خورشید –

چون هُرَستِ آوارِ دریغ

می شنیدی :

« – کاش کی کاش کی

داوری داوری داوری

در کار در کار در کار در کار … »

اما داوری آن سویِ در نشسته است، بی ردایِ‌ شومِ قاضیان.

ذات اش درایت و انصاف

هیات اش زمان. –

و خاطره ات تا جاودانِ جاویدان در گذرگاهِ ادوار داوری خواهد شد.

بدرود!

بدرود! (چنین گوید بامدادِ شاعر 🙂

رقصان می گذرم از آستانه یِ اجبار

شادمانه و شاکر

از بیرون به درون آمدم :

از منظر

به نظاره به ناظر. –

نه به هیاتِ گیاهی نه به هیاتِ پروانه ئی نه به هیاتِ سنگی نه به هیاتِ برکه ئی، –

من به هیات « ما » زاده شدم

به هیات پر شکوهِ انسان

تا در بهارِ گیاه به تماشایِ رنگین کمانِ پروانه بنشینم

غرورِ کوه را دریابم و هیبتِ دریا را بشنوم

تا شریطه یِ خود را بشناسم و جهان را به قدرِ همت و فرصتِ خویش معنا دهم

که کارستانی از این دست

از توانِ درخت و پرنده و صخره و آبشار

بیرون است.

انسان زاده شدن تجسدِ وظیفه بود :

توانِ دوست داشتن و دوست داشته شدن

توانِ شنفتن

توانِ دیدن و گفتن

توانِ اندُهگین و شادمان شدن

توانِ خندیدن به وسعتِ دل،‌ توانِ گریستن از سُویدایِ جان

توانِ گردن به غرور برافراشتن در ارتفاعِ شکوه ناکِ فروتنی

توانِ جلیلِ به دوش بردنِ بارِ امانت

و توانِ غمناکِ تحملِ تنهائی

تنهائی

تنهائی

تنهائی یِ‌ عریان.

انسان

دشواری یِ وظیفه است.

دستانِ بسته ام آزاد نبود تا هر چشم انداز را به جان در بر کشم

هر نغمه و هر چشمه و هر پرنده

هر بَدرِ‌ کامل و هر پَگاهِ دیگر

هر قله و هر درخت و هر انسانِ دیگر را.

رخصت زیستن را دست بسته دهان بسته گذشتم دست و دهان بسته گذشتیم

و منظر جهان را

تنها

از رخنه ی تنگ چشمه یِ‌ حصارِ شرارت دیدیم و اکنون

آنک درِ کوتاهِ بی کوبه در برابر و

آنک اشارتِ دربانِ منتظر! –

دالانِ تنگی را که در نوشته ام

به وداع

فراپشت می نگرم :

فرصت کوتاه بود و سفر جان کاه بود

اما یگانه بود و هیچ کم نداشت.

به جان منت پذیرم و حق گذارم!

(چنین گفت بامدادِ‌ خسته.)

۱۳۷۱.۰۸.۲۹

=========================

برگرفته از کتاب شعر « در آستانه »

احمد شاملو

نویسنده : بردیا

نشست های هفتگی: مسئولیت پذیری – ۱۶ فروردین ۱۳۸۴

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
سه شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۸۴مسئولیت پذیریمهین
درود بر شما

 

اولین جلسه گروه نیک اندیشان در سال ۸۴ با حضور مهین، بردیا ، پویا و سینا حول موضوع مسئولیت پذیری تشکیل شد. دبیری جلسه برای اولین بار به عهده مهین بود.

اول جلسه  تبریکات عید نوروز ایرانی و شروع سال جدید رد و بدل شد. به مناسبت تولد پویا کتاب ” زهیر” نوشته ” پائولو کوئلو ” از طرف گروه به پویا اهدا شد. سینا کارت تبریک سال نو را به دوستان خود در گروه اهدا کرد.

بردیا کتابی به همراه داشت که قبلا سینا آن را در گروه معرفی کرده بود ؛ ” کوندالینی یوگا” که در مورد چاکراهای بدن توضیح کاملی داده و تمرینات عملی بر روی چاکراها را ارائه کرده است. مهین و بردیا در این مورد با هم صحبت کردند.

ضرب المثل و شعر

طبق برنامه تعیین شده ، سینا ۵ مورد ضرب المثل و ۳ بیت شعر خواند.

– دست ننت درد نکنه!

– دست و روت رو بشور منم بخور!

– خر بیار باقلا بار کن!

– خر، پایش یک بار به چاله می ره!

– خرس در کوه ، بوعلی سیناست!

– جان فدای نفس نادره مردانی باد — که کم و بیش نگشتند با هر کم و بیشی

– بر نمد اگر چوبی آن مرد زد — بر نمد کِی زد؟ که بر آن گَرد زد

– آینه گر نقش تو بنمود راست — خودشکن ، آئینه شکستن خطاست.

در ادامه جلسه طبق برنامه در مورد مسئولیت پذیری صحبت شد و صحبت ها پیشین در این مورد جمع بندی شد. و به سه سوال در این مورد پاسخ داده شد.

– مسئولیت پذیری چیست؟ توانایی بر عهده گرفتن کار، وظیفه وعملی خاص یا پاسخگویی در مورد آن.

– محیط ها و عوامل مؤثر بر آن چیستند؟ عامل اساسی و اصلی در ایجاد مسئولیت پذیری در یک شخص ، آموزش است؛ آموزش و تأثیر طبیعت بر انسان، انسان بر انسان و انسان بر خودش.

– چگونه مسئولیت پذیری را تقویت کنیم؟ آموزش برای کسب آگاهی در مورد مسئولیت پذیری مورد نظر و بر عهده گرفتن انجام یک وظیفه بر تقویت مسئولیت پذیری بسیار مؤثر است.

در پایان جلسه برنامه جلسه آینده تعیین شد؛

بحث آزاد در مورد چگونگی تقویت مسئولیت پذیری خود در گروه خواهد بود.

سینا دو کتاب فروید و فرویدیسم را معرفی خواهد کرد.

بردیا ضر ب المثل معرفی خواهد کرد.

شاد و آگاه زی