آشنایی با دی یوژانس ( Diyojanos )

آشنایی با دی یوژانس ( Diyojanos )

فیلسوف یونانی دی یوژانس پیرو مکتب کلبی بود. وی ثروت را خوار می شمرد و از قانونهای همگانی و اجتماعی بیزار بود و چنانکه آگاهانده اند در میان خمره ای یا چلیکی خانه کرده بود. و در نهایت قناعت زندگی می کرد.

داستان های بسیاری از رفتار و گفتار او گفته اند از جمله اینکه در ترک و بدرود گفتنِ اسباب دنیوی ، کار را به جایی رسانید که در خم خانه کرده [۱] و تنها یک کاسه برای آب نوشیدن داشت روزی جوانی را دید که با مشت از رودخانه آب می نوشید پس کاسه را انداخت و بر او آشکار شد که به این هم نیازی نیست. بی اعتنایی او به مردم از این رو دانسته می شود که هنگامی او را دیدند میان روز با چراغ روشن می گردید. علت آنرا پرسیدند گفت انسان می جویم [۲] . و نیز هنگامی مردمانِ سرزمینش او را تبعید کردند و از شهرش بیرون کردند ، کسی به ریشخند گفت همشهریان ترا از شهر راندند گفت نه چنین است من آنها را در شهر گذاشتم و آگاهانده اند که اسکندر هنگامی که بالای سر او ایستاده و میان او و خورشید بود گفت آیا به چیزی نیاز داری و دی یوژانس پاسخ داد «آری ، اینکه تو خود را از برابر آفتاب که به من می تابد ، کنار کشی. »

——————————————-

[۱]- این مورد را در مشرق زمین به افلاطون نسبت داده اند اما اشتباه است خواجه حافظ می فرماید :

جز فلاطون خم نشین شراب سر حکمت به ما که گوید باز

[۲]- به درستی گوینده ی ما که نظر به این قضیه داشته که فرموده است :

دی شیخ گرد شهر همی گشت با چراغ کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

============================================

برگرفته و برگزیده از کتاب : سیر حکمت در اروپا

و رساله ی گفتار در روش راه بردن عقل رنه دکارت

به نگارشِ محمد علی فروغی

فرهنگ معین جلد ۵ برگ ۵۵۳

نویسنده : بردیا