خود رهبری چیست و چه تأثیری بر عملکرد افراد می گذارد؟

خود رهبری چیست و چه تأثیری بر عملکرد افراد می گذارد؟

در دنیای امروز با توجه به پیشرفت هایی که در در حوزه فردی و سازمانی در سطح بسیار گسترده، صورت گرفته است؛ مفاهیمی به وجود آمده اند که شاید از نظر برخی تازگی داشته باشد. مفاهیمی که گاه از توسعه فردی سخن به میان می آورد و گاه پیشرفت ها و موفقیت های سازمانی را یادآوری می کند. در این که توسعه فردی می تواند پایه توسعه و پیشرفت سازمان شود تردیدی نیست. امروزه بسیاری از افراد توانسته اند به این سطح از مهارت و دانش دست یابند . تا جایی که مفاهیم جدید وارد فرهنگ لغت سازمان ها شده است. یکی از این مفاهیم که عمر آن کمتر از چند دهه است، خود رهبری است.

رهبری در یک سازمان یا مجموعه مهم ترین و تأثیر گذارترین عامل در ادامه یافتن حیات و موفقیت آن سازمان و مجموعه را ایفا می نماید. این عامل همچنین موجب رشد، بالندگی و پیشرفت سازمان می شود.

رهبری هنر نفوذ در دیگران و اثرگذاری مثبت بین رهبر و پیرو است.

خودشناسی اصلی است که رهبران به آن پایبندند، این بدان معناست که آنان قبل از شناخت و قضاوت درباره دیگران باید خود و ویژگی های خود را بشناسد. رهبران بر این باورند تا زمانی که خود را به درستی نشناسند نمی توانند دیگران و سازمان را به راه درست رهنمود کنند. این زمانی بود که پژوهشگران مفهوم خودر هبری را برای بهبود عملکرد فردی به کار بردند.

خود رهبری چیست و چه تأثیری بر عملکرد افراد می گذارد؟

خودرهبری چیست؟

بنا به عقیده بسیاری از اندیشمندان خود رهبری فرآیندی است که طی آن فرد خود رهبر به سطحی از آگاهی رسیده که می تواند رفتار  خود را کنترل ، بهبود و توسعه بخشد.

نظریه خودرهبری

نظریه خود رهبری شامل برخی راهبردها و رهنمون ها است که به فرد کمک می کند اثربخشی و عملکرد فردی خود را بهبود بخشد. این امر آنجا اهیمت خود را نمایان می کند که با توجه به تغییر و تحولات مداوم در ‏محیط بیرونی، فرد باید خود را با آن شرایط وفق دهد تا به بهترین شکل جهت رشد خود و سازمان از آن بهره ببرد.

از دیگر ویژگی هایی که می توان برای خود رهبری در نظر گرفت این است که موجب افزایش انگیزه در فرد خود رهبر می شود تا عملکرد بهتری را به نمایش بگذارد. و احساس رضایت بیشتری در زندگی شخصی و کاری داشته باشد. همین امر موجب افزایش اعتماد در فرد خود رهبر می شود و موفقیت وی را در پی خواهد داشت.

سطوح خود رهبری

خود رهبری در دوسطح فردی و سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد.

در سطح فردی همانگونه که ذکر شد فرد بعد از شناخت خود می تواند دریابد که نقاط قوت و ضعفش چیست و تلاش خود را برای کاهش اثرات نقاط ضعف و بهبود نقاط قوت به کار برد. این امر که به صورت مداوم و استمراری رخ می دهد، موجب می شود فرد دائماً در حال خودشناسی و توسعه فردی باشد. اما روی دیگر خود رهبری در دنیای امروز تأثیر آن در سطح سازمانی است. امروزه ساختار سازمان ها به سوی انعطاف پذیری هرچه بیشتر نسبت به عوامل درونی و بیرونی است. اینجا است که سازمان بر خود لازم می داند تا ساختاری را اجرا نماید که موجب رشد و توسعه و انعطاف در کل سازمان شود.

نکته قابل تأمل آن است که خود رهبری واکنش هیجانی و یک لحظه ای در فرد نیست، بلکه یک فرآیند کاملاً به هم پیوسته و علمی است.

نظریه یادگیری اجتماعی و نظریه شناخت اجتماعی

نظریه خود رهبری بر پایه نظریه یادگیری اجتماعی و نظریه شناخت اجتماعی طرح ریزی شده است. پس برای تسلط بر مفهوم خود رهبری لازم است این دو نظریه را بهتر بشناسیم. نظریه یادگیری اجتماعی بیان می کند که یادگیری، فرآیندی است که در بستر اجتماعی رخ داده و تنها با توجه به مشاهده و آموزش مستقیم این امر ممکن است. در این نظریه مطرح می شود یادگیری حتی بدون توجه به پاداش و مجازات نیز رخ می دهد. در نظریه شناخت اجتماعی این نکته به چشم می آید که افراد با مشاهده رفتار دیگران و تجربیات آنها و تأثیرپذیری از رسانه ها در بستر تعاملات اجتماعی دانش کسب می کنند.

خود رهبری چیست و چه تأثیری بر عملکرد افراد می گذارد؟

نظریه خود رهبری

نظریه خود رهبری مشتق شده این دو نظریه است که بیان می دارد افراد به چه شکل می توانند ادراک و رفتار خود را تغییر داده و آنها را در راه توسعه فردی هدایت نمایند.

مراحل فرایند خودرهبری

همان گونه که گفته شد خود رهبری یک فرآیند است. در این قسمت مراحل این فرآیند را خواهیم آموخت.

اولین مرحله فرآیند خود رهبری درک و شناخت صحیح موقعیتی است که فرد در آن قرار دارد.

مرحله بعد از شناخت مرحله مقایسه موقعیت فعلی فرد با استاندارد های مورد نظر خود است. این استانداردها با توجه به موقعیت های مختلف می توانند با هم متفاوت باشند. این استاندارد ها می توانند از عوامل متعددی متأثر باشند. مانند استاندارد هایی که فرد برای عملکرد خود در نظر می گیرد. انتظاراتی که مدیران و همکاران وی از او دارند و … .

مرحله سوم زمانی است که فرد تلاش خود برای کاهش فاصله بین موقعیت فعلی و استاندار ها را انجام می دهد. معمولا این تلاش ها در تغییراتی که در رفتار وی پدیدار می شود جلوه می کند.

در مرحله چهارم این رفتار ها بر موقعیت فرد تاثیر می گذارند. این چرخه ای است که مدام فرد خود رهبر درگیر آن است و موجب بهبود مستمر وی خواهد شد. همین امر در انجام کارها و اتخاذ تصمیمات صحیح در آیتده به وی کمک کرده و موجب موفقیت خود و سازمان را فراهم می آورد.

خود رهبری چیست و چه تأثیری بر عملکرد افراد می گذارد؟

خود رهبری چه تأثیری بر عملکرد افراد می گذارد؟

اما نکته مهم این است که بدانیم خود رهبری چه تأثیری بر عملکرد افراد می گذارد؟

تحقیقات نشان می دهند که افراد خود رهبر توانایی های به مراتب بیشتری نسبت به سایرین دارند و در نتیجه سطح بالاتری از عملکرد شغلی را نیز به نمایش می گذارند. فرد خود رهبر خلاقیت خود را به نحو احسن در کار به نمایش می گذارد و نوآوری های پی در پی را به ارمغان می آورد. نتیجه این دو افزایش اعتماد به نفس روزافزون فرد شده و احساسات مثبت را در او ایجاد می کند. در نتیجه شخص رضایت شغلی بیشتری را نیز احساس خواهد کرد.

فرد خود رهبر به شدت دارای ارتباطات مثبت با دیگران است. این افراد بهتر می توانند در کاره و تصمیم گیری های گروهی شرکت نمایند. تمامی دستاورد های ذکر شده فرد را به سوی موفقیت سوق خواهد داد.

افراد خود رهبر به علت اینکه سعی در شناخت خود را در اولویت قرار داده اند از سایرین چند گامی جلوتر هستند. معمولا سایرین برای انجام کارها از آنها مشورت می گیرند. در نتیجه موفقیتی دسته جمعی حاصل می شود و رضایت گروهی به دست می آید. قطعا در سازمانی که افراد خود رهبر را در خود جای داده باشد حس رضایت نیز بالاتر است. و در عرصه رقابت با رقبا عرصه موقیت از آن آنان خواهد بود.

همه حالات انسان و رفتار های وی از محیط بیرونی و درونی خود فرد تاثیر می پذیرد و باید به تمامی آنها توجه کرد. این عوامل به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم می شوند.

عوامل درونی موثر بر خود رهبری

از عوامل درونی موثر بر خود رهبری می توان به پاداش های طبیعی، خود رهبری فکری و تنظیم هیجان ها و شخصبت اشاره کرد.

منظور از پاداش های طبیعی این است که افراد بر اساس برخی انگیزه های دورنی و لذت هایی که از انجام برخی کارها می برند سعی بر آن دارند که خود رهبر شوند. این دسته از افراد در انجام وظایف شان نقش بسیار فعالانه ای بازی می کنند و از انجام کارهای خود بسیار لذت می برند.

در خود رهبری فکری افراد براساس تمایلات ذهنی و مدل های ذهنی که برای خود می سازند تمایل به خود رهبری دارند. این دسته از افراد مدام در حال تصویرسازی مثبت برای خود هستند.

در تنظیم هیجان ها، افراد خود رهبر سعی می کنند که از آن به عنوان یک ابزار استفاده کنند و بر احساسات خود تاثیر بگذارند. در این حالت فرد بر شناخت هیجان های خود متمرکز است و برای بهبود آنها قدم بر می دارد. وی مدام سعی می کند که حالات هیجانی مثبت را فرا بگیرد.

اما عامل دیگری که بر خود رهبری تاثیر گزار است شخصیت است. به طوری که برخی افراد به طور ذاتی خودرهبرند . این افراد دارای وجدان کاری بسیار بالایی هستند.

عوامل بیرونی موثر بر خود رهبری

دسته دیگری از عوامل که بر خود رهبری موثرند عبارتند از عوامل بیرونی که شامل آموزش، رهبری و فرهنگ ملی است. درر قسمت آموزش می توانیم مهارت ها و استراتژی های خود رهبری را به افراد آموزش دهیم. در اکثر موارد این آموزش منجر به استفاده آموزش گیرنده ها از تکنیک های خود رهبری خواهد شد.

رهبری عامل دیگری است که می تواند بر خود رهبری افراد موثر است.

رهبران می توانند با ایجاد شرایطی از افراد خود رهبر حمایت کرده و آنها را تشویق نمایند. برخی از این حمایت ها عبارت است از : تفویض اختیار به آنها و دادن حس استقلال فردی. در حقیقت رهبر یک نقش پشتیبان را ایفا می کند.

اما یکی از عوامل بسیار مهم در تربیت افراد خود رهبر فرهنگ ملی و عمومی یک جامعه است. ملتی را در نظر بگیرید که در میان آنها اینگونه جا افتاده باشد که کارها را به صورت فردی انجام دهند. در ین جوامع افراد خودرهبر به وفور یافت می شود. ولی در جوامع جمع گرا اصولا افراد تابع جمع خواهند شد و دیگر از رشد در میان آنها خبری نیست.

باید بدانیم که فراگیری خودرهبری یک هنر است. هنری که منجر به کسب موفقیت های زیادی در عرصه فردی و اجتماعی خواهد شد.

10+1 عادت رهبران موفق: عادت هایی که شما هم باید بدانید

۱۰+۱ عادت رهبران موفق: عادت هایی که شما هم باید بدانید

احتمالا تاکنون کلمه رهبر را بسیار شنیده‌اید، اما آیا فکر کرده‌اید که این کلمه به چه معناست؟ رهبر چه نقشی در موفقیت سازمان دارد؟ چه عواملی موجب موفقیت یک رهبر می‌شود؟ یا به عبارتی دیگر عادت رهبران موفق چه چیزهایی هستند؟

رسیدن به شناخت عمیق از مفهوم یک رهبر موفق کار نسبتا دشواری است. چرا که برای رسیدن به درک این مفهوم ابتدا باید تعریفی درست از رهبری داشته باشید. در بسیاری از تعارف رهبری را نه به به عنوان یک جایگاه یا سمت، بلکه به عنوان یک فرآیند یا یک نگرش مدنظر قرار می‌دهند.

در یکی از تعاریف، رهبری به فرآیندی گفته می‌شود که تأثیرات اجتماعی را شامل و تلاش و کوشش دیگران برای موفقیت بیشتر را به حداکثر می‌رساند. پس می‌توان نتیجه گرفت رهبری از میزان نفوذ در اجتماع نشأت می‌گیرد و بروز و خودنمایی محتاج دیگران است. نکته دیگری که از این تعریف به دست می‌آید آن است که رهبری موجب رسیدن به موفقیت‌های بزرگ‌تر است.

در تعریف دیگری، رهبری به نوعی نگرش در عمل اطلاق می‌شود. پس نباید منتظر ماند تا سمت رهبر خوب بودن را به شما تقدیم کنند. بلکه این شما هستید که رهبر خوب بودن را می‌سازید و برای تبدیل شدن به آن تلاش می‌کنید.

آنچه مشخص است رهبری یک عنوان شغلی به تنهایی نیست و با توجه به تعریف فوق رهبری با تغییر در نگرش‌های قدیمی و غیر سازنده راه را برای افراد جامعه و سازمان روشن سازد تا آنها بتوانند به پیشرفت و موفقیت های بزرگ دست یابند. آنچه که می‌خواهیم دریابیم این است که رهبران موفق چه ویژگی‌هایی دارند و عادت رهبران موفق چیست؟

نکته قابل توجه آن است که رهبران موفق به این باور رسیده‌اند که موفقیت به هرشکل و نوعی که باشد، حاصل یک رویداد یا اتفاق نیست، بلکه یک فرآیند منطقی است. آن‌ها متوجه این مطلب شده‌اند که پیشرفت و موفقیت در طول یک دوره زمان رشد می‌کند و بروز پیدا می کند.

10+1 عادت رهبران موفق: عادت هایی که شما هم باید بدانید

عادت رهبران موفق

هر کسی برای رسیدن به جایگاه مورد نظر خود باید عادت‌ها و رفتارهایی را بیاموزد. رهبران نیز برای تبدیل شدن به یک رهبر موفق از این قاعده مستثنی نیستند. زمانی که این عادت‌ها در در انسان نهادینه شد، اطمینان پیدا خواهد کرد که یک پشتیبان مطمئن برای موفقیت خواهد داشت.

انسان‌ها با درکی که از نیازها و اهدافی که دارند رهبر خود را انتخاب می‌کنند. ولی آنچه که مهم است، توجه به شخصیت و عادت‌ها و رفتارهای شخصی است که به عنوان رهبر برگزیده می‌شود و اینکه آیا او می‌تواند راه گشای جامعه باشد یا نه؟

اگر خودتان را به عنوان یک رهبر موفق در نظر بگیرید به احتمال زیاد رفتارهایی چون داشتن محبوبیت در بین افراد یا خوش برخورد بودن و … را جزء عادت رهبران موفق خواهید دانست. گرچه این مواردی که ذکر شد صحیح است اما ما به دنبال عوامل تأثیرگذار دیگری هستیم که رهبر را به عنوان فردی توانمند نشان دهد.

یکی از عادت‌های رهبران موفق که جزء نقاط اشتراک محسوب می‌شود، آن است که رهبران موفق زمان خود را صرف تأسف خوردن برای خود نمی‌کنند.

۱- رهبران موفق ناله و شکوه نمی کنند

اگر بر این باورید که هم می‌توانید ناله و شکوه کنید و هم بتوانید کار رهبری را به درستی انجام دهید، سخت در اشتباهید. باید یاد بگیرید هرگاه در زندگی با مشکلات مواجه شدید مدام شروع غر زدن نکنید. دائما از این و آن و شرایط موجود شکایت نکنید. این امر غیر قابل انکار است که همه ما با مشکلات زیادی درگیر هستیم، ولی هنر رهبران و عادت رهبران موفق یافتن صحیح‌ترین راه حل و ایجاد یک تفکر مثبت در سازمان برای عبور از موانع و مشکلات است. در این مواقع یک رهبر موفق نباید ناله کند زیرا این کار او باعث خواهد شد دیگران دلسرد شده و نتایج بسیار بدی را در پی داشته باشد.

۲- رهبران موفق تمرکز بالایی دارند

از دیگر عادت‌های رهبران موفق که به آن می‌توان اشاره کرد، تمرکز بر کارهایی است که توانایی انجام آنها را دارند. در یکی از تعاریف، رهبری را به عنوان یک فرآیند لحاظ کردیم. فرآیند خود دارای چندین مرحله است. یک رهبر موفق قبل از شروع یک کار با توجه به شرایط موجود و اهداف تعیین شده به این سطح از آگاهی می‌رسد که آیا توانایی انجام آن کار را دارد یا نه؟ یک رهبر موفق هیچ گاه هیجانی تصمیم نمی‌گیرد و کاری را انجام می‌دهد که در توانش باشد.

10+1 عادت رهبران موفق: عادت هایی که شما هم باید بدانید

۶- رهبران موفق عادت به مطالعه دارند

رهبران موفق از هر لحظه‌ای که به دست آورند استفاده خواهند کرد تا مطالعه کنند، زیرا مطالعه فعالیتی است که نه تنها بر معلومات می‌افزاید، بلکه باعث آرامش فکر شده و رهبران را در اتخاذ تمیمات بهتر یاری می‌دهید. مطالعه علاوه بر یادگیری مطالب جدیدتر فواید دیگری را برای رهبران به ارمغان می‌آورد. از جمله بهبود حافظه، افزایش مهارت‌های استدلالی، بهبود تمرکز و افزایش مهرات نوشتن. از این رو است که از مطالعه به عنوان عادت رهبران موفق یاد می‌شود.

۳- رهبران موفق یک اشتباه را دو بار تکرار نمی کنند

رهبران موفق هیچ گاه اشتباهات شان را تکرار نمی‌کنند. رهبران موفق در پایان یک روز کاری زمانی را به فکر کردن درباره آنچه انجام داده یا تصمیم گرفته‌اند، اختصاص می‌دهند. این کار برای آنان از دو جهت قابل اهمیت و مورد فایده است. اولاً مروری دقیق‌تر نسبت به کارهای خود خواهند داشت و ثانیاً اگر اشتباهی در انجام کارها و اتخاذ تصمیمات رخ داده را کشف و از تکرار آن پرهیز خواهند کرد. پس اگر می‌خواهید این عادت رهبران موفق را کسب نمایید، باید در دوره‌ی زمانی مشخص اعمال خود را مورد بررسی قرار دهید.

۴- رهبران موفق خودشناسند

موضوع دیگری که جزء عادت رهبران موفق محسوب می شود، شناخت بسیار خوبی است که از خودشان دارند. نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که رهبران موفق در هر حالی خودشان را به بهترین شکل ممکن می‌شناسند. این عادت به آنان در موارد زمانی و مکانی مختلفی کمک خواهد کرد که تصمیم درست و رفتار شایسته‌ای را اتخاذ نمایند.

۵- رهبران موفق میل و اشتیاق زیادی دارند

هرگاه در یک سازمان یا جامعه پویایی و اشتیاق و میل به پیشرفت مشاهده شود، شک نکنید که رهبرآن سازمان یا جامعه این ویژگی را در خود دارد. بله، میل و اشتیاق نیز عادت رهبران موفق است. البته این نکته را باید در نظر داشت که این اشتیاق فقط ظاهری نیست، بلکه از صمیم قلب و با تمام وجود ابراز می‌شود. اگر اینگونه نباشد افراد سازمان و جامعه به سرعت متوجه خواهند شد و دیگر میلی به پیشرفت نخواهند داشت.

10+1 عادت رهبران موفق: عادت هایی که شما هم باید بدانید

۷- رهبران موفق اهل برنامه ریزی هستند

یکی از مهم‌ترین عادت‌های رهبران موفق برنامه ریزی برای کارهای شان است. رهبران موفق برخلاف بسیاری از افراد که کارها را بدون ترتیب یا نظم خاصی انجام می‌دهند، برای کارهای خود اولویت بندی، زمان و نحوه‌ی انجام آن را از پیش معین می کنند و طبق برنامه ریزی صحیحی آن کارها را تا رسیدن به هدف انجام می‌دهند.

۸- رهبران موفق به سلامت شان اهمیت می دهند

یکی دیگر از رفتارهایی که در رهبران موفق مشاهده می‌شود، حفظ سلامت جسمی و روحی و اهمیت دادن به مقوله سلامت است. آن‌ها بر این باورند که جامعه و سازمان تندرست قابلیت بهره وری و پیشرفت بیشتری نسبت به سایر جوامع را دارد. از این رو توجه ویژه به سلامت هم عادت رهبران موفق طلقی می‌شود. رهبران موفق نه تنها برای خود بلکه برای مجموعه‌ی تحت هدایت خود برنامه‌های جامع سلامت تدوین می‌نماید و کلیه افراد خود را برای دست یابی به تندرستی تشویق می کنند.

۹- رهبران موفق به بازخوردها توجه دارند

کارها و برنامه‌های زیادی در سطح سازمان یا جامعه انجام می‌شود و هرکدام از آنها نتایج و پیامدهای خود را خواهد داشت. رهبران موفق عادت دیگری که دارند این است که نه تنها بر نحوه انجام این کارها و برنامه‌ها به دقت اشراف دارند، بلکه برای آن ها مهم است که آیا نتیجه مطلوب به دست آمده است یا خیر؟ آن‌ها با بازخورد گرفتن از امر مهم مطلع خواهند شد. پس اهمیت دادن به نتایج و گرفتن بازخورد نیز عادت رهبران موفق می‌باشد.

۱۰- رهبران موفق با چالش ها رویارویی می کنند

یکی از عادت‌ها و ویژگی‌های بارز رهبران موفق رویارویی و تمرکز بر روی فعالیت‌های چالش براگیز است. رهبران موفق زندگی را با چالش معنا می‌کنند و در این عرصه روز به روز پیشرفت می‌کنند. آن‌ها در یافته‌اند که هر چه بیشتر خود را در معرض چالش‌ها برای کسب موفقیت قرار دهند، نه تنها دلسرد نمی‌شوند، بلکه اعتماد به نفسشان روز به روز افزایش می‌یابد.

ذکر این نکته حائز اهمیت است که خود چالش‌ها لزوماً مهارت‌ها و سطح دانش و آگاهی شما را افزایش نمی‌دهد، بلکه این باور را در شما به وجود می آورد که شما می توانید رشد کنید و به اهداف تعیین شده خود دست یابید.

۱۱- رهبران موفق ریسک پذیرند

عادت دیگری که در رهبران موفق قابل مشاهده است، ریسک پذیری آنها است. آنان با ترس و ریسک هایی که در پیش رویشان است روبه رو می شوند. شاید وضعیت امنی که در آن به سر می برند تا حدی خوشایند باشد. ولی برای رهبران موفق این وضعیت یکسان خسته کننده می شود و تمام سعی خود را برای تغییر وضع موجود به کار می بندد. آن ها از قبول کردن ریسک کارها نمی هراسد.

با داشتن مربی و مشاور در امواج پرتلاطم زندگی، قایق بادبانی زندگی خود را به ساحل آرامش برسانید.