قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
۸۵.۱۰.۱۹معرفی کتاب هویت + بحث : نظم و انضباطساسان

به نام ایزد یکتا

گزارش نشست به تاریخ سه شنبه ۱۹ / ۱۰ /  ۱۳۸۵

موضوع جلسه نظم و انضباط بود و کتاب هویت معرفی شد .همراهان این نشست به ترتیب حضور :

معصومه – سولماز – مینا – سینا – ساسان – حمید – سیاوش – سمیه – شیوا – شبنم – لادن – آرین – شهاب – فروغ – آرزو – بردیا – قاسملو – سعیده – آقای سیدزاده

نشست در ساعت ۱۷:۲۰ با خوانده شدن آیین نشست توسط دبیر (ساسان) و رفتن قاسملو از جمع دوستان آغاز گردید. پس از آن چند تن از دوستان از دبیر درخواست وقت نمودند. سپس شبنم سخنان زیبای خود را به مدت ۱۵  دقیقه برای دوستان خواند.

فرازهایی از این سخنان :

هرچیز به هنگام خود فرا می رسد. هر چیز زاده نیاز خویش است و به عبارتی هیچ نیست جز نیاز تجسم یافته، اما تو خواهی فهمید که جز با شادی بسیار نمی توان اندکی حق اندیشیدن برای خود خرید. کسی که خود را خوشبخت می داند و اندیشمند نیز هست به راستی نیرومند نامیده خواهد شد. بدبختی هرکسی ناشی از آن است که همیشه اوست که می نگرد آنچه را می بیند به خود وابسته می کند. اهمیت هر چیز نه به خاطر ما بلکه به خاطر خوداوست . کاش چشم تو همان چیزی باشد که به آن می نگری. بیاموز که گاه منحصرا در لحظه استقرار یابی .آری بی شک تیره و تار بود جوانی من، پشیمانم از آن. نه نمک زمین را می چشیدم و نه نمک دریای پهناور شور را.خود را نمک زمین می پنداشتم و بیم داشتم که طعم خویش را از دست بدهم. نمک دریا هرگز طعم خود را از دست نمی دهد اما لبان من برای احساس آن دیگر پیر شده است. آه! چرا هوای دریا را هنگامی که روحم تشنه آن بود استنشاق نکردم. ای دوست شادی خود را آن گاه که جانت به رویش لبخند می زند سیراب گردان. زیرا بعدها خواهی اندیشید و خواهی گفت میوه ها در دسترس بودند. شاخه ها در زیر بارشان خم می شدند و می فرسودند و زمان به نومیدیسپرده شد. آه جوانی آدمی تنها کوته زمانی از آن برخوردار است و باقی عمر با یاد آن خوش است. آبی که می گذرد و بی گمان هنوز می تواند دشتهای بسیاری را سیراب کند و لبان بسیاری عطش خود را بدان فرو مینشانند. اما من از آنچه می توانم دریابم جز خنکی گذرایش برای من چه در بر دارد که آن هم به محض پایان یافتن لبانم را میسوزاند.ای جلوه های لذت من! شما نیز همچون آب گذرا خواهید بود. ای کاش اگر آب در اینجا تازه می شود طراوتش پایدار باشد. ای طراوت خشکی ناپذیر رودخانه ها! ای فوران بی پایان جویباران! شما اندک آب گرد آمده در جوی نیستید که چندی پیش دستانم را در آن فرو بردم، آبی که چون طراوت خود را از دست داد به دور ریخته می شود. ای آب جوی، تو همچون خرد آدمیانی و ای خرد آدمیان، تو از طراوت خشکی ناپذیر رودخانه ها بی بهره ای! …

سپس ساعت ۱۷:۳۵ شیوا به مدت ۱۵ دقیقه به معرفی کتاب
پرداخت .

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

نام کتاب : هویت
نویسنده : میلان کوندرا
مترجم : پرویز همایون پور
انتشارات : نشر گفتار

از مقدمه مترجم :
در رمان هویت وضع و موقع انسان معاصر به زیر ذره بین گذاشته می شود و سرگشتگی التهاب جان و روان او به نمایش در می آید.شخصیتهای رمان از چگونگی تحول جهان خرسند نیستند، مشارکت در قیل و قال “ این آشفته بازار بی ارزش ” را بر نمی تابند، و “ بلاهت درمان ناپذیرش ” را جدی نمی گیرند. افکار و احساسات شانتال و ژان مارک خواننده را به هیجان می آورد و ذهن او رابه افقهای دوردست تفکر و تخیل کشاند. آنان با حسرت به ارزشهای متعالی از دست رفته می اندیشند، درباره ی موقعیت کنونی زندگی بشر گفت و گو می کنند، و برای نجات خویش به عشق پناه می برند.میلان کوندرا دوست دارد که رمانهایش همچون سمفونی باشند و درون مایه های وجودی انسان را به ترنم درآورند. بهترین رمانهایاو را می توان سمفونی هستی نامید و زیبایی و بی کرانگی هنر رمان را در آثار او ستود. چه خوب بود اگر می توانستیم خود را در فضای رمان رها سازیم؛ فضایی آزاد، شفاف، آکنده از تخیل و خلاقیت، سرشار از صدها حقیقت نسبی متضاد و ناهمگون. و چه خوب بود اگر می توانستیم جهان رمان را به راستی کشف کنیم.

پس از معرفی کتاب دوستانی که درخواست وقت نموده بودند به ترتیب:
حمید در مورد کلوپ و باشگاه کتابخانه، سیاوش در مورد برنامه جمعه (صعود فنی به قله کلک چال)، لادن در مورد چاپ کتاب خود، سخنانی ایراد نمودند.  همچنین شبنم به خاطر مسافرتی که در پیش داشت و از اینکه مدتی امکان همراهی گروه را ندارد به طور موقت با دوستان وداع نمود.سپس سینا به نمایندگی از گروه از بهترین این ماه که شیوا بود با دادن هدیه ای به رسم یادبود تجلیل نمود.

ساعت ۱۸:۰۰ به زمان موعود یعنی وقت پذیرایی رسیدیم که البته ناگفته نماند که تولد سمیه نیز مقارن با جلسه امروز بود.

در ساعت ۱۸:۳۰ همزمان با اضافه شدن آقای سیدزاده به جمع و با قرائت آیین گفت و شنود توسط دبیر , گفت و شنود با موضوعی از سلسله موضوعات پیشنهادی موسی تقی زاده ی کبیر ” نظم و انضباط ”  آغاز گردید .

و اینک فرازهایی از این گفت و شنود

– بعد از دو مورد گذشته ی شناخت خویشتن خویش و گذر از جهل به دانایی به نظم و انضباط می رسیم.
– نظم و انضباط درونی با نظم و انضباط بیرونی هم جهت است.
– تمام پدیده ها میل به بی نظمی دارند.
– نظم و انضباط مهار درونی زدن به یک سری از خواسته ها و تمایلات است.
– نظم یعنی هرچیزی در جای خودش باشدو یعنی یکی شدن با هستی.
– احساس نیاز به نظم نسبی است و هر نظم ما باید با نظم بیرونی مطابقت داشته باشد.
– نظم همان قانون است.
– یعنی انجام دادن کارها در جا و مکان خودش.
– به قول استفان کاوی نویسنده ی کتاب هفت عادت موثر مردمان موثر : باور داشتن به عامل بودن.
– نظم و قانون بر اساس نیاز شکل می گیرد.
– خلاقیت و حوادث نظم جدیدی را تعریف می کنند.
– چارچوبها و قوانین در جاهایی خلاقیت را می کشند.
– همچنان که نظم لازمه زندگی است جاهایی هم به بی نظمی در زندگی نیاز است.
– تقلید از نظم حاضر به عهده ی افراد خاصی است و برای تغییر نیاز به شناخت داریم.

نشست این هفته در ساعت ۱۹:۳۰ خاتمه پذیرفت .
لازم به ذکر است که همراهان : سیاوش , آرزو , و شیوا مسئولیت دبیری , معرفی کتاب , و ارائه ی سخنان
زیبا در نشست هفته آینده را به عهده گرفتند .

در زمانی که وفا قصه ی برف به تابستان است
و صداقت گل نایاب
به چه کس باید گفت :
با تو انسانم و
خوشبخت ترین …

ساسان

 

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

پست قبلیNext Post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 41 = 50